داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بهترین سکس نازی

سلام.اولین داستانمه اگه بد بود ببخشید.اه و اوه نداره ک سوژه جقتون بشه.ی دختر معمولیم ن برنزم نه قد بلند و کمرباریک و کون گنده و چشم و ابرو مشکی و این حرفای کلیشه ای ک همه مینویسن.ی دختر باقد متوسط ۱۵۷.وزنمم معمولی ۵۶.بدن پری دارم.اما هیکلم عین پرن استارا نیس ک بخام تعریف کنم.وقتی ۱۷ سالم بود با مرتضی دوس شدم.اسامی همه واقعیه.اوایل فقط ی هوس بودیم واسه هم اما کمکم بهم اعتراف کردیم ک عاشق همیم و الانم ک ۲۵سالمه بازم عاشق همیم.اولین سکس و باهاش داشتم.ی سکس کاملا رمانتیک.بچه تر بودم یبار تو عمرم خودارضایی کردم و همون یبارم باعث شد پردم بره ک دیگ گفتم گوه میخورم خودارضایی کنم.بگزریم.غلط املاییامو بیخیال شین فحش ندین سواد نداشت بخاطر کیبورد گوشیمه.
اولین روزی ک سکس داشتیم قرار بود برم خونشون و میدونستم خودم انقد حشریم ک خودم ازش درخواست سکس میکنم بطور غیرمستقیم واس همین رفتم خودمو شیش تیغ کردم و رفتم خونشون ک کوچه بغلیمون میشد تقریبا.داشتیم فیلم میدیدیم ک بهش گفتم سوپر نداری.میخاستم تحدیکش کنم گفتم بریز توفلش ببرم گفت زیاده گفتم بده خودم گلچین کنم.یکی پلی میکردم و اونم مشغول کار خودش بود ک پشت سرم حسش کردم .برگشتم نگاش کردم حس گردم میحاد لب بگیره حواسش ب لبام بود و بعد توچشمام نگاه میکرد.خودم سرمو بردم جلو و لب گرفتم.خیلی اروم لبای همومیخوردیم.رفتیم رو تخت یکی یکی لباسامو دراورد.اومد بدنمو خوردن.میدونس پرده ندارم.بهم گفت مطمعنی میخای گفتم باتو همه چی میخام اونم شروع کرد سینه هامو خوردن و رو شکمم زبون زدن خجالتم بدجور مسکشیدم ک گفت پاهانو باز کن کستو بخورم گفتم نهههه اصلا گفت چرا گفتم خجالت میکشم.انقد تلاش کرد تااخر پاهاموباز کردم بخوره.موقع خوردن همش میترسیدم ک نکنه بدمزه یا بدبو باشه واس همین حسم کلا میپرید.اصن نمیدونستم کس چ طعم و بویی داره زننده هست یانه.دید حسم رفته گفت خیالت راحت ن بو داره ن مزه.مزش خاصه بدنیس.گفت این بالشتو بزار روشکمت تا صورت منو نبینی و خجالت نکشی.گزاشتم رو شکمم.دیگ راحت شدم ک چهرمو نمیبینه.اه و اوهم حسابی بالا رفته بود ک انگشتشو کرد تو کسم و عقب جلو میکرد ک یهو پاهام لرزید وارضا شدمو کلی مسخرم کرد ک ویبره رفتم.بعد واسش رفتم خوردم کیرشو تخماشو.گفت بسه بخاب خابیدم اروم هول داد توکسم و ی لحظه ته دلم خالی شد و یجوری شدم انقد تلمبه زد ک ابش اومد زود اومد چون اونم خیلی وقت بود سکس نداشته .تا وقتی اونجا بودم دوبار دیگ سکس کردیم تا شب ولی من همون یبار ارضا شدم .نمیدونم دخترای دیگ ک داستان مینویسن چجوری چندبار زرتی زرتی ارضامیشن. الان مرتضی همسرعزیزمه و ی دختر داریم و خیلی خوشبختیم.این سکسمون بهترین سکسم بود چون دفعه اولم بود.خیلی خوبه ادم همیشه بهترین سکساشو بنویسه و جرت و پرت و فانتزی تحویل نده.من خانوادم مذهبی بودن ولی هیچوقت رابطم باهاشون عاطفی نمیشد واس همین همیشه راهمو کج میرفتم.ولی این راه کج بهترین راه زندگیم شد.دوستت دارم…

نوشته: نازی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها