داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بابا بخش بر چهار101

اصلا فکرشو نمی کردم که همین چند قطره آب هم ازم خارج شه . ولی ضربه ای که به کس المیرا می زدم و کیرمو هم تا به انتها روونه اش می کرد قسمت تپل کونش قسمت بالای کیرمو طوری داغ می کرد که همون باعث انزال مختصر من شد … المیرا فکر می کرد که خیلی توی کسش خالی کردم . کیرمو پس از تخلیه همین جور با فشار تا به انتهای کس نگه داشتم .
-عزیزم بذار این ویتامین خوب به بدنت برسه . در فکر این نباش که آب برگشت کنه اونو بخوریش . ..
الهام خیلی عجله داشت .
-بابا زود باش . زود باش که باید به منم حال بدی .. منو باید از روبرو بکنی  می خوام کسمو برات بازش بکنم و تو هم راحت  منو بکوبونی ..
-دخترا قرار نشد که هر روز بخوام بیام و تر تیبتونو بدم . میگم مرد که پا به سن گذاشت دیگه هفته ای یک بار هم زیاده . تازه من اگه در هفته بخوام یک بار با شما باشم یعنی هفته ای چهار بار ..
 -بابا حرف زدن زیادی باعث مریضی و ناراحتی اعصاب نمیشه ; تو الان حال اون دو تا رو جا آوردی و داری مثلا به من حال میدی چیه همش از این شاخه به اون شاخه می پری .
 -راست میگی الهام جون .
-قربون بابای حرف شنو.
 -میگی حرف نزنم ;
-اگه حرفم نزنی من خودم بهت اعتراض می کنم . من میگم حرفای سکسی بزن . طوری که حشر منو ببره بالا.
 -تو که الان به اندازه کافی هوس داری و از سر و روت داره می باره که نمی تونی خودت رو کنترل کنی و دست خودتم نیست .
-نمی دونم بابا هر چی بهت میگم تو هم داری حرف خودت رو می زنی . یعنی تو نمی خوای منو ; تو اشتیاق نداری ; تو دوستم نداری ;
-اووووووففففففف مثل این که تو زده به سرت . دخترا بیاین این خواهرتونو جمعش کنین اصلا من نخواستم بکنمش . نمی دونم چرا یهو جن زده شده .
-بیا بابا حالا نمی خوای قهر کنی .
-چیه عزیزم دوست داری نازت رو بکشم ;
-بابا ما یکی کون المیرا هم نمیشیم ;
 المیرا : حالا این قدر با کون ما نپیچ که با بادش سر نگونت می کنما.
 -ببین زبونش چقدر دراز شده . همش به خاطر اینه وقتی که کونشو می بینی هوش از سرت می پره . اگه اونو این جوری روش ندی حالا دیگه زبونش دراز نیست .
 -ولی کس نازت خیلی ورم داره . واسه کیر باباست
-آررررره .. آررررره تو  نمی خوای . تو که حرفای قشنگ نمی زنی .
-حالا که دارم می زنم گوش کن . من اون جوجوی نازت رو بخورم . پس این منان چیکاره هست .
 -بابا تو خوشمزه تر می خوری . از همون کوچولو بودنم که می خوردی  کیف می کردم تا حالا که بزرگ شدم . منان یه جوری می خوره که انگاری بهش تکلیف شده و باید این کارو انجام بده . ولی بابا جونم تو خوشمزه می خوری . بخور جوجومو ..
 -عزیزم با کیر حال نمی کنی ;
-دو تایی با هم خیلی حال میده .. نههههههه نههههههههه یواشتر .. خیلی زود داری آبمو میاری . خواهرامو دیرتر ارضاشون کردی .. من چرا این قدر زود دارم ار گاسم میشم ..اوووووففففف نهههههههه دیگه تحملشو ندارم .. بابا فشارم بگیر . گازم بگیر کبودم کن . عشوه گری های الهام سبب شد که من حس کنم یه حرکتایی دور و بر کیرم داره صورت می گیره ..
 -الهام بازم که داره میاد . شما تا این پدرتونو نکشین ول کن نیستین .کیرم چقدر آب داره . بازم آبش جمع شده . آخه من با این همه هوس چیکارکنم .
ولی بیشتر اون احساس هوس بود که در من زنده شده بود . به همون اندازه ای که توی کس المیرا خیس کرده بودم سهمیه الهام شده بود .
 -جووووووون چه مزه ای میده ..
دیگه داشتم از حال می رفتم .
-دخترا خسته نباشین .
 الهه : بابا جون تو خسته نباشی ..
-آره جای الناز واقعا خالی ولی فکر کنم دیگه واسه اون جا نداشتم .
 الهام : بابا جون پیش ما دیگه فیلم بازی نکن . اون عزیز دردونه و ناز دونه باباست . هر وقت که اونو ببینی نیرو پیدا می کنی . کیرت اگه رفته باشه سفر در جا بر می گرده .
-میگم دخترا فکر نمی کنین در حق شوهراتون نامردی کرده باشین ;
 المیرا : بابا حالا که ما رو گاییدی و حالتو کردی داری این حرفو می زنی . دست خوش ..
 الهه : راست میگه ..
 الهام : تا حالا یادت نبود ;
-من که از اول داشتم می گفتم .
 در گیر و دار همین حرفا بود که دیدم پشت سر من چند نفری دارن کف می زنن . ترس برم داشته بود .. سرمو برگردوندم سه تا دامادامو دیدم … ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها