داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بابا بخش بر چهار 27

بابا بابا سوختم .. سوختم . من کیرتو می خوام می خوام اونو زود تر بدیش به من .  ولی من همچنان کیرمو روی خط درز کس دخترم می کشیدم . ولش نمی  کردم . اون جیغ می کشید . المیرا از اون طرف همچنان با خودش ور می رفت .  المیرا : بابا تو که خواهر منو کشتیش زود باش بکنش . بعدشم باید بیای سراغ من . مگه تو ما رو دوست نداری . -فقط دخترا! پدر تو نو در میارم اگه از این بابت بخواین چیزی به الناز بگین . همه تونو از این خونه بیرون می کنم . -نه بابا هر چی تو بگی هر چی تو  بخوای . من خودم در داغ کردن , دست کمی از الهه نداشتم دیگه تصمیم گرفتم  موشکمو وارد قرار گاه دخترم بکنم . چند بار دیگه که کیرمو از پایین به بالا و بر عکسش حرکت دادم در یک لحظه اونو فرو کردم توی کس الهه . -آخخخخخخخ بابا بابا حالا آروم گرفتم . دارم آروم میشم . چقدر طولش دادی . چقدر طولش میدی . من همینو می خواستم . می خوام که منو تند تر بکنی .. روی الهه دراز کشیدم . دستاشو به  دو طرف سرش باز کرده دستاموبه دو طرف صورتش  قرار دادم . و قبل از این که لبامو به لباش بچسبونم بهش گفتم بار آخرت باشه که این جوری تهدیدم می کنی . چشاش زار می زد . به التماس و گریه افتاده بود .. آخه اون طعم کیر و هوسو چشیده بود . یک دختر بیوه که ماهها از نعمت سکس محروم بود و به عنوان یک پدر باید که به مشکلات دخترام رسیدگی می کردم . واقعا تا حالا گناه بزرگی کرده بودم که نسبت به این مورد بی توجه بودم . لبامو گذاشتم رو لباش . و همراه با اون به حرکت کیرم توی کس دختر بزرگم ادامه دادم . دختری که فکرشو نمی کردم یه روزی بخوام باهاش این جوری حال کنم و یا هر جور دیگه ای که یه مرد غریبه باید باهاش رفتار کنه . همین فکر رو در مورد الهام هم نمی کردم . دختری که حالا نمی دونستم کجاست و داره چیکار می کنه . بوسه ها ی من گونه های الهه رو داغ کرده بود . آروم آروم نرمه های گوششو میک می زدم . نوک زبونمو گذاشته بودم داخل گوشش . چقدر از این طرز زبون زدن من خوشش میومد و هوسش زیاد می شد . المیرا اومده بود بالا سرمون ایستاده بود .  من اگه جای الهه بودم زهر مارم می شد اگه یکی دیگه میومد و می خواست این جور به من زل بزنه و منتظر باشه که کی پا میشم و جای منو بگیره . المیرا انگشتاشو فرو می کرد توی کسش و خیسی های کسو میکشون می زد . دو نه دونه انگشتاشو فرو می برد توی دهنش  لیسشون می زد . طوری که منم از این حرکتش و از این طرز خوردنش لذت می بردم .  -المیرا انگشتاتو بیار طرف دهن بابایی من فدات شم . قربون اون شکل ماهت . هوای تو رو هم دارم . شما دخترای گلم این قدر در سختی بودین و من نمی دونستم  ;/; دیگه نمی ذارم این مسائل واسه شما عقده شه . مامانتون که رفته و دیگه من موندم و شما چهار تا نازنین . باید با هم بسازیم .. المیرا انگشتاشو به دهنم نزدیک کرد .  اونا رو دو نه دو نه میکشون می زدم . با حس این که هر کدوم از اونا می تونه کس دختر نازم باشه . دخترام هر کدوم یه نازی و تپلی خاصی داشتند . غیر از الناز جونم که فداش شم از بس درس خونده بود دیگه  تا حدودی لاغر نشون می داد . اصلا در مورد الناز گلم همچین فکری به خودم راه ندادم که باهاش باشم . اون حسابشو از بقیه جدا کرده بودم . دستام رو سینه های الهه قرار داشت  لبام وقف المیرا شده بود .. -المیرا تو این جا چیکار می کنی ;/; تمرکز بابا رو به هم می زنی -الهه جون فدات شم . این جوری بابا بیشتر حال می کنه . کیرش راحت تر توی کست می گرده . و هوس بابا زیاد تر میشه -باشه المیرا من حرفی ندارم . فقط حواست باشه که بابا هر وقت کیرشو کرد توی کس تو.. اون وقت منم میام همین جایی که الان تو ایستاده ای می ایستم و بابابام حال می کنم . -دخترا این قدر به پر و پای هم نپیچین . الهام که رفته واحد خودش و الناز هم که تا غروب بر نمی گرده منم که اینجا در کنار شما هستم و هر مدل که دوست داشته باشین به شما حال می دم . المیرا جون یه دور بگرد ببینم . -ووووووییییییی عجل کون خوش استیلی داری .. الهه : بابا حواست به من باشه . داری با من حال می کنی به کون المیرا چیکار داری .. راست می گفت . ولی عجب چیزی بود. المیرا چون اشتیاق منو دید قمبل کرد و گفت باباجونم می تونی  از پشت بدن و از چاک  و درز کونم به کسم چنگ بندازی و کونمو خوب ببینی . …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها