چه حسی داره….؟

سلام. برم سر اصل مطلب!
چه حسی داره که از بچگی طوری بزرگ بشی که غده های جنسیت تا آخرین مرحله فعال باشند از سنین حدود 11 یا 12 سالگی. اونم فقط به خاطر رفتارای احمقانه بعضی ها که موجب بلوغ زودرس میشه. خوب از بچگی با کلی کنجکاوی در مورد بدن خانم ها مدام خیالپردازی میکردم و گاهی که تنها میشدم کیرم رو تو دستم میگرفتم و میمالیدم و فکر میکردم بهش. تا اینکه کلاس پنجم توی مدرسه بنده با این سن عاشق معلم زبان انگلیسی کلاسش میشه! دیگه از اون به بعد هر موقع خیلی بهش فکر میکردم و دست میزدم به کیرم یه لذتی خاص واسم ایجاد میشد همراه با درد که منم هی تحریک میشدم و با فشار بیشتر درد و لذت دو برابر میشد تا اینکه ارگاسم میشدم اما چون سنم پایین بود آب نداشتم که بیاد بیرون. خوب اینکه حشر و شهوتت بالا زده باشه هر موقع به فکر اینی که بکنی یا هم حتی بعضی وقت ها که خیلی تحریک میشی به فکرت میزنه که بدی. خوب حتی یه بار تو دوران بچگی یه بار مال یکی از بچه فامیل ها که حدود چند سالی از من بزرگ تر بود رو خوردم البته فقط یک بار تو دهنم کردم و بس. تا اینکه احمق شده همین کار مسخره آور رو واسه بار دوم با یکی از بچه همسایه ها کردم خوب گناه خودم بود من وادارش کردم که اینکار رو بکنیم. من یک بار مال اونو تو دهنم کردم و دوباره بیرونش کردم اما اون مال منو نخورد و من موندم و کلاهی که سرم رفته با کلی حسرت. خوب بگذریم که یک بار دیگه هم همین کار مسخره آور رو کردم و جمعا شد سه بار. خوب اما کلا حالا حدود 11 یا 12 سالی میشه که جق میزنم و آثارش کاملا در وجودم پیداست بر علاوه اینکه حالا با پورن و مدل های خوشکل اینستاگرامی هم که آشنا شدم واسم دشواره که هفته چند بار جق نزنم. کارم شده هی غسل و پشیمانی و بعضی موقع ها هم به توبه فکر میکنم. کلا ذهنم از دستم رفته با اینکه پسری خیلی با استعداد و باهوش بودم الان شدم یک درون گرای که همه فکرش هست پشت زن و کس کردن و عجیب اینکه خیلی خجالتیم و خیلی برام سخته با جنس مخالف ارتباط درست بگیرم و اصلا با خانم ها جور نمیام. اما نگو که مشکلات فقط تا اینجا ها نیست و افسردگی دیوونم کرده. حالا گاهی با خودم فکر میکنم و میگم اگه عاشق بشم حالم دواست اما بعد فکر میکنم که نه شرایط عاشق شدن رو دارم و نه عاشق پیشه بودن رو ضمن اینکه اوضاع مالی مون هم خوب نیست. حالا بگم براتون که بابام هم آدم خیلی حسابی نیست. با مامان که ازدواج کردند از روی عشق نبوده که از روی اجبار بوده. حالا چند بار خودم اونو در حال رابطه با خانم های دیگه دیدم اونم خیلی حشریه و شهوت منم انگار از اون مونده واسم. خوب اونم یواشکی یه کار های میکنه تو بچگی هام پیشروی من دختر میاورد و میکرد البته نه که لختش کنه از پشت شلوارش آخه نمیدونم چرا؟ خوب وقتی یکیو میکنی که باید درست لختش کنی و بکنیش خوب این دیگه چه حشریه از پشت شلوار نمیدونم که ارگاسم هم میشد یا نه؟ خوب خلاصه این هم بود داستان من! داستانی که خستم کرده از دنیا و زنده بودن. فقط میخوام دیگه نباشم. پسری با اون استعداد و هوش حالا میمونه به هیچ کامل. البته زندگی هنوز جریان داره و منم کارم همینه که پورن ببین و جق بزن. راستش از اونجایی که قدرت ارتباط گرفتن با آدما رو ندارم میخوام دیگری واسم کاری کنه؟ خواهشا بدون جسارت و بی احترامی به هیچ کسی. میتونید یکی رو واسم ردیف کنید که مکان هم داشته باشه. پولش رو هم تا 500 تومان میدم. خوب واسه چند دقیقه هم باشه کافیه که میخوام تجربه کنم چه حسی داره وقتی یکیو میکنی!
خوب به هر حال نمیدونم چقدر کس شعر که گفتم حال تون رو خراب کرده اما خوب ما آدمیم و از جنس همیم و میتونیم همدیگه مونو درک کنیم. اینم داستان زندگی من تا اینجای کار که بیست و یک سال دارم و همش هم واقعیته. البته قدرت داستان نویسیم شاید اونقدر خوب نباشه که نتونستم واضح و کامل همه چیو توضیح بدم خوب ببخشید. اگه واسم ردیف کردید تو بخش نظرات بهم بنویسید و شماره تون رو ارسال کنید. خواهشا بی ادبی ممنوع. فقط اگه واسم ردیف کردید شماره بدید ضمنا باید واتساپ داشته باشید.
ممنون که پای داستانم بودید!
رامین ساکن تهران 21 سال.

نوشته: رامین