داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

هنوز دهنم طعم کس پروانه رو داره

دفعه اولی بود که تو این اتاقای چت اومده بودم ،آخه مال سن من نیست اینجاها،
ولی از رو کنجکاوی که این روزا این جوانان وطن ذهنیت سکسیشون چطوری سیر میکنه باعث شد که بیام چت کنم (البته بگم خودمم بدم نمیومد،) که همین باعث شد با این خانم آشنابشم ،
با یه اسم ،شوهرم، اومدم تو چت داشتم میخوندم ،و گاهی هم چیزی مینوشتم که با یه دختر خانم بگو مگوم شد ،آخه شروع کرد به فحش دادن منم که عادت نداشتم جا خوردم ،و از اونجا که در جنوب شرقی تهران تا بیست سالگی بزرگ شدم و علی رغم مراقبت از اخلاقم ولی خوب رسوبات لمپنیزم درونم ناخوداگاه باعث واکنش شد،و خارو مادرش رو برای عشرت عساکر همایونی روانه باغ شاه کردم،
تو همین اثنا خانم مورد نظر داستان واردشد و چندبار ،صدا زد ،شوهرم ،شوهرم، حرف بد،حرف بد؟
منم که میخواستم دعوا خاتمه پیدا کنه به آی دیش توجه کردم دیدم زنه ،پروانه جون با واب کشیده ،جوووووون ، زود رفتیم خصوصی ، بعداز مقدمات آشنای کاشف به عمل اومد که من 50 سالمه و پروانه جووووون هم 42 سالشه ،من مجرد شده،پروانه جون هم متعهل ؟! شاکی شدم که،،،خانم شما با داشتن همسر اینجا چه میکنی؟
گفت شوهرم رفت سفر کسم بدفرم میخواره!
گفتم ای تو اون روحت ،
ولی تو دلم میگفتم ماچ به کست، آخه خیلی از اکتیو بودنش تعریف میکرد و اینکه شوهرش خسته کوفت میاد خونه و به سرعت و خواب آلود این و میکنه دوباره میگیره میخوابه، (البته بعدن معلومم شد هرچی گفت اون شب تو چت راست میگفتم)
آخه واقعآ کس خوش مزه ای داشت و من با اینکه دست به کس کردنم بدنیست و کم نبوده ولی عجب چیزی بود،الان هم که دارم مینویسم کیرم اومده زیر صفحه کلید تکمله بجای پاورقی!{ همین کیر راست شده بیاد پروانه جووووووووون نقدآ تو نقادیتون اگر انتقاد آبکی بکنید بعداز خوندن؟!:D
بهش گفتم بابا بدبخت بقول خودت دوجا کار میکنه توقع داری آخر شب هم بیاد برات اس تیریپ کنه ؟
گفت نه این مردک داره سره من زن میاره ، و مشگلاتی که قبل از ازدواج باید زن و مرد دربارش جنگ و جدل کنند حرف بزنند که نمیزنند
و بدلیل اینکه تو جوامعی مث ایران بیشتر زن و مردا بجای این که عاشق هم بشن نیاز به سکس با هم دارند، بارها گفته شده که والا ساخت جنده خونه در این شرایط فعلی ایران واجب تر از ساخت مسجد و بیمارستانه ؟!
خلاصه کیر نازنینم که بیاد کس و کوسانی که با پروانه جوووون کردم و الان راست شده برات بگه از من به اون نصیحت که خانم جون این کس شما صاحاب داره ،سندداره، چارتا آدم پاش امضا کردن ؟! اینا چیزای نیست که (بواقع) بش ازش گذشت و بیخیالش شد ! شما خانم با این کس دادن نازنینت به من تعریف خانه و خانواده رو ازبین میبری،، آخه فدای اون کس و کون ، اون پشت چشم نازک کردن ، و آه ه ه ه کشیدنای کوتاه و متدد بشم که وقت وارد شدن نرمی کلاهک کیر خوش تراشم با اندازی مقبول خانمها در هنگامه واردشدن به اون لطیفترین عضو یک زن ،که واژه کس بار لطافت آن را نمیرساند، بوقوع میپیوست و… و کلی حرفهای آقای اخلاق در خانواده ،
ولی مگه حشر لجام گسیخته و کم بودهای سکسهای انجام نشده و بعضآ نادرست انجام شده این پروانه جووووووووووووون (آخ آبم ،،،،،) حرف سرش میشد ،
دع آخه لامثب مشگل یکی دوتا نیست که منم تو همین مملکت بزرگ شدم ،و بعداز سالها زندگی مشترک ،لذتی که از سکس با پروانه جووون زیر زبونم موند از سکس با همسر سابق نموند ؟!
زبونم مو در اورد و خشک شد؟! اولیش بخاطر حرف و نصیحت و بعدشم بخاطر لیسیدن بخصوص کس خوووووش مزه پروانه جون ،هنوز دهنم طعم کس پروانه رو داره،،،
گفتم ماها به هم عادت مبکنیم ، و به دلیل همین عادت مسخره عینه گااااو سرمون رو میندازیم پایین و عاشق همدیگه میشیم ( گوه میخوری میگی من با بقیه فرق دارم !! 😀 و عینه بز زول زدی به مونیتور و داری الان اینا رو میخونی و میخوای برسی به آخرش تا بیای چنتا فحش بار من کنی ! کاشکی دست کم بلد بودید فحش بدید، تو چپرپلاق هم تو همین جغرافیا ی رنگین جگر پاره بدنیا اومدی و داری رشد میکنی ،و سردر گم ؟!! ماها بهم عادت میکنیم ،بجای اینکه استمرار در عشق داشته باشیم و استهکام در پایداری خانواده وگرنه دست کم اینجا و این حرفا مال منه استاد دانشگاه و پروانه جوووون دبیر نیست ،،،،؟!

دوستان ، کیرم به بوستانتون من دست به فحش خوردنم خوبه ! ولی فحش میدید در خور این نوع نگارش باشه ،وگرنه اونی که شماها دارید خرم داره:D
درضمن از آقایون و خانمهای اخلاق در خانواده بگم مرا از فضولات کهن فکری و افاضات آب کشیدشون بی بهر بزارند ،لطفآ وصد البته روشنفکرهای چراغ فیتیله ندیده مخ افیونی!
ادمین گل نامردی نکن این و بزار ببینیم کی چی میگه ،سپاسگذارم،
اصل داستان ! بر میگرد به نوع برخورد و کامنتهای شما خوانندگان .

نوشته:‌ گل پسر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها