داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

من ترنسم میشه منو درک کنی؟!

من یک ترنسم 🙂

منو به چشم بد نگاه نکن به عنوان دستمال کاغذی :)منم دوس دارم برای یه نفر باشم .من عاشق دخترانگی هام هستم من عاشق اینم شمرده شمرده صحبت کنم …سخت میتونی منو عصبانی کنی ،نمیتونم بلند بلند بخندم البته شیطنت های خاص خودمو دارم …
نمیخام کسی قضاوت کنه به خدا من نه لاشیم نه هرزه …منم عاشق اینم موهای بدنمو بزنم تمیز باشم دلم میخاد یه کوچولو آرایش داشته باشم !
من دلم نمیخاد ابروهام نامرتب باشه 🙂
من دلم میخاد برای یه نفر باشم واونم تااخرش برای من باشه دلم نمیخاد کسی اذیتم کنه دلم ینفرو میخاد که مواظبم باشه ومن بهش تکیه کنم 🙂
میشه منو قضاوت نکنی؟؟میشه وقتی تو خیابون راه میرم بهم بد نگاه نکنی ؟میشه مسخرم نکنی ؟میشه منم مثل بقیه آدما ببینی ؟؟؟!!
من دلم ینفرو میخاد که تو شادیا وغما کنارم باشه ،دلم خونواده ای رومیخاد که درکم کنه :/
دلم بابایی رو نمیخاد که منو کتک بزنه سر چیزی که خودم تقصیری نداشتم !
دلم داداشی رو نمیخاد که بهم بگه من داداشش خودمو میخام :(من داداش نیستم از اولشم نبودم من آبجی هستم دلم میخاد آبجی باشم 🙂
دلم مادری رو میخاد که نشینه صب تا شب گریه کنه 🙁
منو درک می‌کنی ؟
انقد گریه کردم چشام پف کرده !

هیچکس خونه نبود رفتم یه کرم سفید کننده داشتم اونو به صورتم زدم ریمل زدم بایه رژ کمرنگ …هیچ کاری نمی‌کردم فقط جلو آینه از دیدن خودم لذت می‌بردم و از خودم عکس می‌گرفتم که یهو داداشم کلیدو انداخت اومد تو ،نمیدونستم چیکار کنم چجوری پاک کنم سریع !رفتم پتورو کشیدم رو سرم وخودمم به خواب زدم اما از شانس بد من داداشم ناهار گرفته بود اصرار داشت منو بیدار کنه که ناهار بخوریم منم نمیخاستم بیدار بشم که یهو پتورو کشید اونور …که منو با صورت آرایش کرده دید ،یه لحظه هیچی نگفت خیلی خجالت کشیدم اما بعدش منو به زور برد تو حموم و گفت که یالا صورتتو بشور ،دیگه افتادم به گریه کردن :(وقتی مقاومت کردم خودش به زور صورتمو شست …
فقط گریه کردم نمی‌دونم چرا کسی منو نمی‌فهمه ؟؟بعضی وقتا دلم میخاد این کیر لعنتی رو یکی ببره حتی خیلی وقتا محکم میزنمش:(
فقط تو سایتای خارجی کلیپ همجنسگراهارو می دیدمو و حسرت میکشیدم
خیلی ساکت بودم وقتی از خونه خارج میشدم میرفتم تو پیاده رو ها راه میرفتم حتی بدون آرایش بدون ابروهای مرتب بدون لباس دخترونه بدون شلوار تنگ !!به هیچ دختری نگاه نمی‌کردم وفقط قفل میشدم رو نگاه بعضی پسرا ونگاهشونو دنبال میکردم …
من تو عالم خودم تنهاترینم عین دیونه هام !من دستای دوستامو میگیرم و سرمو میزارم رو نیمکت کلاس و فقط بهشون نگاه میکنم :)انگار اونا هم فهمیدن من چه حسی دارم خوبه که همه اونا منو درک میکنن 🙂
من یه ترنسم که مثل بقیه ترنسا نیستم به خاطر آبروی خونوادم فقط تو ذهنم ترنسم و خیال‌بافی میکنم ،من تااخر عمرم ازدواج نمیکنم تنهای تنها میمونم .

فقط نشستم منتظر مرگمم دلم میخاد هر چه زودتر برم پیش خدا و ازش بپرسم چرا ؟؟!

من اشکانم ۱۷سالمه ،دلم میخاد حداقل شماها درکم کنید بگید با حرفاتون که درکم میکنید دلم همدردی میخاد بد جوری تنهام بدجوری تو دنیای خودم تنهام خیلی خیلی دردناکه تو جسمی باشی که مال خودت نیست .

من ترنسم میشه منو درک کنی؟!

نوشته: اشکانی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها