داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

ماساژ و سکس ناتمام با خاله خانمم

محمد۴۱ ساله
اوایل ۸۸ ازدواج کردم خانمم یه خاله داشت که همسایشون بود و سه تا دختر خاله مجرد داشت…دوتاشون اهل نخ دادن بودن ولی تیغ زن بودن
ولی یکیش که نسیم صداش میکردن هم فیس بهتری داشت هم لاطفی تربود و هم پولکی نبود
یکسالی بود زیاد میرفتم خونشون و باهاش صمیمی بودم براش شارژ میزدم
گوشی تعمیر میکردم و دیگه یجورایی همه چیزای مخفیشو هم بهم میگفت… سال بعد بهار بود کمی کتفش درد میکرد یه روز خونمون بودم اس داد ماساژ بلدی گفتم آره گفت عصربیا ماساژم بده
گفتم اونجا نمیشه توبیا محل کارمن
فرداش اومد محل کارم و منم سرظهر درروبستم و بردمش تونمازخونه درازکشید گفتم روغن اوردی گفت آره گفتم پس لباسات دراد کثیف نشه
اول روش نشد ولی وقتی کمی باهاش حرف زدم آروم بلوز دراورد و گفتم سوتینت بازکن جلو کارو نگیره گفت خجالت میکشم گفتم کاری ندارم میخوام بین کتفاتو بمالم
بازکرد یه بدن سبزه قدکوتاه و باسن گردش از پشت دیوانم میکرد
نشستم کنارش گفتم نسیم کمی سرکمرت بدهپایین که چرب نشه
گفت باشه …روغن ریختم رو کمرش و شروع کردم
دستم نزدیک بغل سینه های ۷۰ش بود یه تکون ریز خورد منم خودم بالابودم گفتم جوووون خوشت اومد…برگشت یه لبخند ملیح کرد…آروم دست کشیدم و عمدا انگشتم میزدم بغل ممه‌ش. اونم اروم مینالید
راست کرده بودم گفتم نسیم کمی زانو بزن تا از پشتت راحتتر بکشم
زانوزد منم اروم چسبیدم بهش دسام سر شونش بود کیرم داشت میترکید یواشکی دراوردم و گذاشتم بین پاهاش
حین ماساژ کیرمم میمالید…دیدم داره ولو میشه آروم دس بردم نوک ممه هاش
گفت محمد تموم نشد گفتم مگه عجله داری گفت نه
گفتم خوب کتفت اذیت میکنه باید بتونم خوب بکنمت
اینو با تاکید گفتم
خندید گفت خوب بکنیم یا خوب منو بکنی منم خندیدم گفتم حالا ببینیم چی میشه
گفت مگه دخترخاله رو نکردی گفتم خب خیلی ولی تو چیزدیگری…گفت جدی گفتم از روزی که دیدمت تو کف کونتم قشنگم
گفت نفهمه کسی گفتم بخواب خیالت راحت…درازشد شلوارشو دادم پایین که کونشم چرب کنم گفت محمد فقط آروم تابو گشادم نکنی
گفتم مواظبم…کیرمو سردادم بین چاک کونش وای داغ و دیوانه کننده بود…گفتم نسیم یه نمه بخورش لیز تربشه
برگشت و خوردکمی ولی دندون میزد گفتم عالی خوبه برگرد
گذاشتم دم کونش یه ریز فشاردادم گفت پاره نشم گفتم نه
اروم سردادم سرش رفت اومدم نگه دارم بازشه شانس کیری در صداش اومد هردو بااسترس بلندشدیم نگاه کردم دیدم باد بوده
بخاطر استرس کیرم خوابید نسیمم دیگه ترسید گفت فقط بادست آبتو میارم…برام زد تا اومد ریختمش تو دستش.

چندسالی باهاش لاس زدم ولی از دختربودنش میترسیدم و فقط کونش میذاشتم تا چهارسال قبل که ازدواج کرد و منم یکی دوبار رفتم رومخش که بکنمش گفت نمیشه…ولی باز به بهونه ماساژ پارسال رفتم خونشون شوهرش مغازه بود و تا اون بیاد سریع ماساژ دادم دیدم بدنش خیلی داغه گفتم نسیم تا وقت داریم بکنم گفت برات میخورم گفتم نه میخام کستو بکنم خواب وخیالمه راضی شد…کمی خوردبرام منم لیس زدم و گذاشتم دم کسش…راحت رفت دیدم چشاش خمارشد…گعتم مگه شوهرنمیکنت گفت الکل میخوره هیچ نمیتونه ارضا کنه
منم دادم رفت تو و اوووفش درومد شروع کردم تلنبه بزنم صدای در اوند
نتونستم آبشو بیارم و کشیدم بیرون
و حسرت سکس کامل موند برام…
امیدوارم خوشتون بیاد

نوشته: ممد۴۱

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها