داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فرار از زن شوهردار

سلام
این داستان کاملا واقعیه و زیاد هم سکسی نیست. اول از خودم بگم، من یه پسر معمولی‌ام، کاملا معمولی از یکی از شهرهای غربی کشور. تو همسایگی ما یه آقا پسری بود به اسم ناصر (مستعار) که به تازگی زن گرفته بود، ولی من زنشو ندیده بودم. بعد یه مدت دیدم یکی از دخترای کوچه‌امون که بتازگی می‌دیدمش (آخه اونجا یه خونه اجاره‌ای بود که سال به سال مستاجرای جدید میومد و ما خیلی دربند اینکه اون مستاجرا کی هستن نبودیم) بدجوری بهم آمار میده. هروقت منو می دید، یه کس کلک بازی در می‌آورد. مثلا یه بار وقتی منو دید، یه لبخندی زد و گوشی‌اشو گرفت دستشو طوری که من بشنوم، بلند گفت :” س
لام عزیزم، میدونی چقد دوستت دارم؟ …” منم فکر کردم دوست پسری، چیزی داره و داره این چیزا رو به اون میگه. بعد یه مدت فهمیدم این خانوم، همسر اون آقا ناصره. ازون به بعد دیگه دورشو خط کشیدم، چون همینجوریش خیلی تو نخ دخترا و دختربازی و این حرفا نبودم، حالا هم که طرف شوهردار بود، اصلا صلاح نبود طرفش برم. کاملا دورشو خط کشیدم و هروقت هم میدیدمش، سرمو مینداختم پایین و رد میشدم، ولی اون دست بردار نبود. هر بار منو می‌دید، یه کاری می‌کرد که من سرمو بیارم بالا و بهم لبخند بزنه. مثلا یه صدایی درمیاورد یا یه کاری می‌کرد، ولی لبخندش کاملا معنی “بیا منو بخور” می‌داد. ک
ثافت واقعا هم خوشکل بود. چندبار این حرکاتش رو بی‌نتیجه گذاشتم تا اینکه یه شب که با ماشین داشتم از کنار خونشون رد میشدم، دیدم با یه خانوم دیگه‌ای دارن میرن تو خونشون. همین که منو دید، آخرین لحظه (حدس من این بود که) به هوای صحبت کردن با موبایل اومد بیرون و یه لبخند مسخ کننده دیگه بهم زد که واقعا بعد از اون از خدا خواستم شر این رو از سرم کم کنه. هرگز هم به قصد اینکه اونو ببینم از کنار خونشون رد نشدم، و هربار که رد شدم، بخاطر این بود که راه دیگه‌ای نداشتم. باورتون نمیشه بچه‌ها؛ تا دوماه مُک اصلا دیگه ندیدمش. خودمم کنجکاو شدم و از داداشم پرسیدم آقا ناصر اینا از این کوچه رفتن؟ که گفت نه هستن، اتفاقا زنشو دیروز تو کوچه دیدم. قضاوت رو میزارم به عهده خودتون، ولی از من به شما داداشای گلم نصیحت که هیچوقت سمت زن شوهردار نرین. کافیه یه سرچ تو اینترنت راجع به عاقبت رابطه با زن شوهردار بکنین، میبینین که چه عکسایی از قتل فجیع افرادی میشه که دنبال زن شوهردار بودن یا باهاشون دوست بودن و رابطه داشتن.بعضی‌ها هم میگن اگر من نکنم یکی دیگه میکنه، باید بگم شما خودتونو با اینکار سیاه و نابود نکنین. نمیخوام منبر برم و حرف آخوندا رو تکرار کنم، اتفاقا سکس خوبه و نیاز آدمه، ولی سمت زن شوهردار نرین. همتونو دوس دارم

نوشته: رامین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها