داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فتیش های سروش و دنیا (۲)

لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

آخر هفته شد و پیام دادم
_ارباب دنیا من برای خدمتگذار حاضرم
+ساعت 5 سر کوچمون باش
_چشم ارباب
رفتم دنبال ارباب و ایشون اومدن و کنار ماشین وایسادن، سریع پیاده شدم و دستشون رو بوسیدم و در رو باز کردم و ایشون نشستن داخل ماشین و منم رفتم اونطرف نشستم پشت فرمون
+راه بیوفت
_سلام ارباب، چشم
+یکجای امن و خلوت پیدا کن بیا اینطرف خدمت کن
_ارباب ببخشید
+خفه شو، اعصاب ندارم، خونه دعوام شده، فقط حواست باشه امروز سر تو خالی نکنم
_چشم، فقط
+خفه
رفتم و یکجا پیدا کردم توی کوچه های آخر لادن، اومدم پیاده شم
+اینجا جلوی آیفون تصویری هستش، برو یکجا دیگه
راه افتادم و رفتم و یکجا جای بیابون های لادن نگه داشتم، از ماشین پیاده شدم و اومدم رفتم سمت در اونطرف؛ اتوبوس نگه داشته بود و سه چهار نفر داشتن میومدن سمت ماشین که برن توی کوچه ها
+یکی با پا زدن به ساق پام، جای امن توله سگ
سریع نشستم پشت فرمون و رفتم به سمت کوچه های ته هفت تیر
پیاده شدم و اومدم این سمت و در رو باز کردم و اومدم زانو بزنم
+همون طور وایسا، پاهاتم باز کن از هم
اینکارو انجام دادم و بلافاصله با پاشون زدن توی بیضه هام؛ سریع بیضه هام رو گرفتم و خم شدم
+دستات پشتت و صاف وایسا
دوباره اینکارو انجام دادم و یکی دیگه زدن
+دستاتو بیاری جلوت میبرمت جلوی ملت پارت میکنم
حدودا 5 تایی زدن خیلی درد داشت و روی زانوهام افتادم و دیگه نتونستم تحمل کنم، همون لحظه پاشون رو آوردن جلوی صورتمو مالیدن به لبم، منم سریع بوس کردم کفششون رو
+التماس کن تا ادامه ندم
دستامو گرفتم به کفششونو و شروع کردم التماس کردن و هر از گاهی بوسه به کفششون میزدم و سر به کفششون میزاشتم و زبون به کفششون میزدم
_ارباب توروخدا منو ببخشید، ارباب توروخدا نزنید دیگه، ارباب خیلی درد داره، ارباب هر کاری بخواید انجام میدم
+هر کاری ؟
_بله ارباب
+پس تحمل کن و پاشو وایسا
_ارباب تو رو خدا و یکم دیگه التماس کردم
+(با خنده بلند) باشه توله سگ، کفشامو در بیار، به پاهام سرویس بده
من مثل کسی که چند وقته غذا نخورده و به شدت گرسنه است حمله کردم و کفشاشو در آوردم و پاهاشو با جوراب حسابی بو میکشیدم و بوس می کردم و میلیسیدم و جوراب هاش رو در آوردم و اینکارا رو انجام دادم و حسابی داشتم لذت میبردم و یکبار هم توی شلوارم ارضا شده بودم؛ نیم ساعتی گذشت
+بسه، زیاد اینجا باشیم تابلوئه، راه بیفت سمت هاشمیه
کفشاشون رو پاشون نکرده بودم و همونطوری پاهاشون رو گذاشته بودن کف ماشین و کفش و جورابشون کنار پاشون بود؛ رفتم سمت هاشمیه و توی یکی از کوچه هاش که خلوت بود نگه داشتم و اومدم پیاده شم
+بشین
برگشتن سمتم و یقم رو گرفتن و کشیدن سمت خودشونو شروع کردن تو گوشی زدن، شاید بگم 10 پونزده تا تو گوشی آبدار محکم زدن و خیلی درد داشت؛ برگشتن عقب و یک دقیقه ای توی چشمام نگاه کردن و یهو صورتشونو آوردن نزدیک صورتم و لباشون رو آوردن نزدیک لبام، فکر کردم چون دردم گرفته و محکم زدن میخوان لب بگیرن از دلم در بیارن، دهنمو باز کردم، لباشون نزدیک لبام بود که یهو توف انداختن توی دهنم، بعد خودشونو یکم ازم دور کردن
+بخورش
دوباره همون داستان تکرار شد و دفعه بعد لبشون رو آوردن و توف کردن
+صبر کن
همینطوری چند بار پشت هم توف کردن توی دهنم
+حالا بخورشون
منم سریع همه رو قورت دادم و خوردم
+خوب بسته یا میخوای ادامه بدیم ؟
_هر چی شما دستور بدید ارباب
+به نظر من که واسه امروز بسه، فقط برو یک بسته آدامس بگیر واسم
_تو داشبورد هست سرورم
دست کردن و یک آدامس برداشتن و شروع کردن به جویدن
+یکم دور بزن، یه ربع دیگه برو خونه
_چشم
یکم دوباره توی ماشین حرف زدیم ازم راجع به اینکه جلسه بعد چجوری باشه پرسیدن و رسیدیم سر کوچشون، نگه داشتم
+ماشینو خاموش کن، درو واسم باز کن، با فاصله سه چهار قدم پشت سرم بیا
رفتمو درو باز کردم و پیاده شدن و راه افتادن، همون اول آدامس رو توف کردن بیرون و با کفششون لهش کردن و کفششون رو برداشتن و من دیدم آدامس روی زمین نیست، فهمیدم چسبیده به کفششون
یه بیست قدمی رفتن و برگشتن و با دست اشاره کردن
+بیا جلو
رفتم جلوشون
+زانو بزن
پشت به من کردن و کفششون رو بلند کردن به سمتم
+آدامس رو بکن و بخور
آدامس رو از ته کفششون که حسابی پر از خاک و آشغال شده بود کندم با دندونام و شروع کردم جویدن
+پاشو
+تا خونه هر دو دقیقه یک عکس از آدامس میفرستی، دوست دارم خونه رسیدی قشنگ آشغالاش رو گرفته باشی
_چشم ارباب
+پارس کن
_هاپ هاپ هاپ
+گمشو، بهت زنگ میزنم
_با اجازتون ارباب، میتونم دستتون رو ببوسم و تشکر کنم
+نبینمت
منم سریع رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم و دستور ارباب رو انجام دادم

قسمت بعد جلسه دوم توی ماشین رو توضیح میدم بهتون

ادامه…

نوشته: سروش برده

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها