داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مردان مجرد , زنان متاهل 86

افشین : بنفشه جون ..ایمان جان داره با هات حال می کنه . تو که نمی تونی تا به اندازه کافی به اون حال ندادی ولش کنی . این درست نیست . به این نمیگن رسم مهمان نوازی .. داداش ایمان .. خوب بهش برس . یه کون با حالی داره این زن .. باید با هاش صفا کنی … وقتی افشین این حرفا رو در مورد زنش می زد به خوبی متوجه بود که حرص اونو در آورده و اون نمی دونه که باید چیکار کنه . فریده حس می کرد که وابستگی اون به افشین باعث شده که از تدارکات عقب بمونه . ولی با این حال دلشو به کارگرا خوش کرده بود و این که بتونه تا حدودی بر امور نظارت داشته باشه . فریده : بنفشه جون به نظرت اگه شوهرت این جا بود اون چه حالی پیدا می کرد وقتی که تو رورو کیر ایمان جون می دید … فریده این سوالو همین جوری کرده بود ولی بنفشه رو به فکر برده بود از این که نکنه اون بدونه جریان چیه .. ولی با این حال پاسخشو داد … بنفشه : شوهر من یک مرد بی غیرتیه که لنگه نداره . اون خودش به دنبال زنا و دخترای مردم بود و با اونا حال می کرد .. حالا چی شد که این جا رو بهم اجازه داده نمی دونم شاید به این خاطر بتونه که خودشم بتونه به کارای خودش ادامه بده و من کاری به کارش نداشته باشم … افشین : آفرین به همچین مردی با همچین فر هنگی . تو باید قدر این مردا رو بیش از اینا بدونی . من جای تو بودم دور شوهرمو طلا می گرفتم . باید در برابر چنین شوهری تعظیم کرد . فریده یه نگاهی به افشین انداخت و تعجب کرد که اونا چرا دارن این جوری با هم حرف می زنن و یه حالت موش و گربه ای رو دارن . افشین و بنفشه دیگه ادامه ندادن . . اونا نمی خواستن کاری کنن که لو برن و بر نا مه هاشون خراب شه .. افشین : فریده جون من مزاحم کارات شدم . اگه دوست داشتی می تونی بری یه سرکی بکشی بینی اوضاع و احوال از چه قراره … چون افشین از اون دور یه دختر نگران و خوشگل و فانتزی رو می دید که انگاری با مردایی که در حال ور رفتن با اون بودند کلنجار می رفت و اونا رو از چیزی منع می کرد . حدس زد که اونا از اون زن می خوان که کون بده و اون موافقت نمی کنه … -فریده جون انگاری یه مشکلی اون جا هست اگه اجازه می فر مایی من برم و یه سرکی بکشم و ببینم که اون جا چه خبره ! .. -باشه برو .. پس منم برم یه سرکی بکشم به این اطراف ببینم جریان چیه .. بر نامه ها از چه قراره …. افشین رفت به سمت اون دختر … چه دختر نازی بود … یکی از پشت کرده بود توی کونش و و اون از درد در حال گاز گرفتن دستش بود …. و یکی هم از روبرو کیرشو به سر و صورتش می زد و انتظار داشت که اون دختر دهنشو باز کنه و کیرشو ساک بزنه … دختر تا افشینو دید یکه خورد . حس کرد که اونم اومده تا یه جورایی لمسش کنه .. -ببینم برای منم جا هست ؟ .. دختر که اسمش ستایش بود گفت -خواهش می کنم . من به اندازه کافی اذیت شدم . . افشین یه نگاه دقیق تری به کون اون زن انداخت و متوجه شد که کیر رفته توی کون .. ولی بیشتر از سه چهار سانت نمی تونه بره … و اونی هم که کیرشو کرده توی کون این دختر با فشار می خواد بیشتر اونو بکنه . افشین : چه خبره آقایون ! مظلوم گیر آوردین ؟! ستایش در حالی که استرس داشت گفت نه آقا اونا مزاحم نیستن . فقط من الان پریود هستم . با کس من کاری نداشته باشین . ولی اونا میگن اشکالی نداره . ما این شرایط رو قبول داریم .. آخه دهنه رحم من بازه . این که نمیشه … اون مردی که کیرشو به سر و صورت ستایش می مالون گفت – ..من خودم کسشو لیس زدم اصلا اثری از بوی خون نمی داد . به نظر من اون حرف راستو نمی زنه . اون دلش نمی خواد که اونو از کس بکنیم .. اصلا برای چی اومده . نمی خواد حال بده .. افشین : بس کنین آقایون شاید اون یه دردی داره . این قدر که نباید بد جنس باشین . در همین لحظه نگاه افشین به زنش بنفشه افتاد که دور و برش مردی نبود … -هی آقایون ااینو بسپرین دست من … شما برین اون خانوم کون گنده رو در یابین که دنبال مشتری می گرده . چند لحظه پیش داشت با حسرت شما رو نگاه می کرد … اونی که کیرش توی کون ستایش گیر کرده بود فوری خودشو کنار کشید و به دوستش گفت من که رفتم اون جا حالشو ببرم . این یکی به ما نمی ماسه . داداش اگه تو قلقشو داری حلالت . …ادامه دارد …

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها