داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

سکس پدر ومادرم

بسمه تعالی
من مهرداد ۲۰سالمه الان دوماهی است خدمت سربازی ام تموم شده است ما چهار تا بچه هستیم دوتا خواهر بزرگتر از خودم دارم که ازدواج کردن و به داداش کوچکتر از خودم دارم که داره درس میخونه. پدرم ۵۱ سالشه شغلش نظامی هست قد بلند چهارشونه با چشمانی سبز و موههای جو گندمی وآدمی حشری و مادرم ۴۸سالشه زنی با قد متوسط و سیاه سبزه با سینه های خوش فرم ومتوسط دخترونه که انگار نه انگار به ۵تا بچه شیر داده.تقریبا یک سال پیش من وسط خدمتم تو فصل پاییز مرخصی گرفته بودیم به همراه پدرو مادرم رفتیم سمت ولایت پدری هوا ی سرد پاییزی و بخاری هیزمی وفصل برگ ریزان…یک شب شام خوردیم و میوه وچای بعد از دیدن تلویزیون قرار شد بخوابیم من که می خواستم جدا بخوابم مادرم از اونجایی که خیلی منو دوست داشت نداشت من تنها بخوابم گفت هوا سرده بیا اتاق خودمان اونا مثل همیشه رو یک تشک خوابیدن جای منو زیر پای خودشون پهن کردن بابام همیشه عادت داره با شلوار راحتی وزیر پوش ومامانم که دیگه با سوتین وشرت ست یا با لباس توری بدن نما که شلوار وسوتین نپوشیده باشه به رختخواب بره بابام همیشه مامانمو از پشت بغل میکنم و با دودستش جوجوهاش میگیره می‌خوابه.بابام خیلی عاشق سینه خوردن هست مامان به ظاهر زن ساده وساکت هستش اما در عوض رگ خواب بابام دستش هستش من تو این چند خیلی کم دیدم اینا جدا بخوابن تو کل افراد فامیل زبان زد خاص و عام هستن.من بر حسب عادت سرباز هرشب ساعت ۲بیدار می شدم آب بخورم.چشممو باز کردم دیدم یه صدایی داره میاد اول خیال کردم دارم خواب می بینم بعدش به خودم اومدم دیدم نه…
دیدم بابام هوس کرده مامانمو بکنه مامانم هی التماس میکنه امشب و بی خیال شو باشه فردا شب بچه خوابیده بیدار می شه بابام کوتاه پیوند می گفت مهرداد خسته است خوابیده .من فقط نگاه می کردم زیر لحاف.بالاخره راضی شد شروع کردن به بوس کردن لب خوردن ومامانم یه شرت و سوتین که اسفنجی رنگ پلنگی بود تنش بود و بابام از تنش درآورد وشروع کرد به مالوندن سینه هاش کرد و گرفت تو دهنش مامانم کلا به جوجوهاش حساس بودوشل شد نگو بابام کیرشو درآورد وای نگو دروغ نگم یه ۳۰سانتی بود که مامانم براش ساک می زد و بعدش گذاشت لای سینه هاش عقب و جلو میکرد بیچاره ماماننم فقط نفس نفس می زد.اینقدر که سینه هاشو خورده بود از سینه هاش دود می داد بیرون نوک جوجوهاش شده بود به اندازه ی یک بند انگشت شده بود.بابام عادت داره تو اتاق خوابش چراغ خواب قرمز روشن کنه.من دیگه کیرهام راست شده بود از ودهنم خشک شده بود فقط نگاه می کردم.بعد از عشق بازی کیر و در آورد کرد تو کس مامانم آنچنان فشار داد دادو آه و ناله مامانم در اومد.دقیقا اون کیر بزرگ تا بالای ناف رفته بود بعداز چند دقیقه تلمبه زدن مامانم بیهوش شد و از حال رفت انگار ارضا شده بود .نوبت به بابام رسیده بود که فقط ۴۵دقیقه تلمبه زد و جوجو خورد بیچاره مامانم نای دیگه براش نمونده بود .نامرد قبل از اینکه ارضا بشه کیر ودرآورد گذاشت دهنش لامصب مثل دخترهای الان ساک می زد.باز گذاشت تو کس نزدیک که شد عوضی جوجوهاش گاز گرفته بود اشک از چشاش سرازیر شده بود بعد کیر و درآورد آب وریخت به روی بدن صاف و بی مو و جوجو های دخترونه اش.بعد از چند دقیقه بلند شد رفت دستشویی مامانم بی حال شده بود.منم که غرقاب شده بودم از عرق و منی.

نوشته: مهرداد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها