داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

سکس اول دختر حشری بد شانس

سلااام بلاخره قسمت شد منم داستانمو بنویسم
از خودم بگم که من یه دختر فوق العاده حشری ام
۹- ۱۰سالگی همش دنبال خودارضایی و پسربازی و این داستانا بودم
با پسرا بازی میکردم و اجازه میدادم دستمالیم کنن
چون واقعا لذت میبردم ازینکه میدیدم پسرا حال میکنن
یکم بزرگتر که شدم و گوشی گرقتم
(بماند که چقدر پشت گوشی لاس میزدمو حال میدادمو خودمم خودازضایی میکردم)
اون دوران دوره شماره گرفتن بود با یه پسر چندین سال از خودم بزرگ تر دوست شدم به اسم میثم (مستعار)
خب مثل بقیه اوایل خوب بود ولی واقعا قیافه شری داشت
اون زمان ابروهاشو تیغ زده بودو اصن یه وضعی بود
با این حال میومد دم مدرسه و اونجا همو میدیدیم
تا شد تابستون و به بهانه های مختلف بیشتر شد قرارامون
و کم کم از شهر میرفتیم بیرون شهر بساط میکردیم
بین بوتها چون خلوت بود راحت لبمو بوس میکرد و تنمو میمالید
دیگه هر دفعه میرفتیم همونورا و راحت دستمالیم میکرد
منم که بدم نمیومد یادمه همیشه ساپورت تنگ تنگ
تنم میکردم که سکسی بنظرش بیامو باهام ور بره
خلاصه لذت میبردم حسابی
تا اینکه یه روز بین درختا یه پیر مرد بی عصاب مارو دید داد زد
دارین چیکار میکنید
اقا میخوای جنده بکنی برو خونه خالی بگیر بکنش
اینجا …‌‌…
دیگه نشنیدم چی گفت
گفتم وای میثم مرده چی داره میگه
گفت ولش کن بیا بریم
دستموگرفت سریع سوار ماشین شدیم
خب هم بهم برخورده بود هم دیدم حق با اونه
جای درستی نبود
دیگه هرشب که حرف میزدیم میثم میگفت
دارم اذیت میشم و درد دارم کمکم کن
منم دلم میسوخت ولی میگفتم نمیتونم.
همش میگفت بیا خونمون مشکلم حل بشه
(اینم بگم که بهم قول ازدواج داده بود)
یک ماهی گذشت تا بهش اوکیو دادمو ویلا گرفت
برای اولین بار حس خوبی نبود اصلا و بشدت استرس داشتم
وارد که شدیم نمیدونستم باید چیکارکنم
اصلا روم نمیشد لباسامو در بیارم چه برسه لخت بشم
میثم اصلا عصاب نداشت کلا هیچ ابراز عشقی نمیکرد بهم
اونروزم عصبی بود فقط میگفت لخت شو زود
خلاصه کمکم کرد و لخت شدم بعد ازچند دقیقه لب بازی
گفت کرمتو در بیار بمال به کونت
منم که میترسیدم ازش اطاعت کردمو مالیدم
گفت بشین روم و برگرد
یکم از کرمو به کیرش زد و تنمو گرفت که با کونم بشینم
رو کیرش
کلی فشارم داد تا باز کنه ولی انگار نه انگار
سوراخ کونم باز نمیشد
آخ که داشتم میمردم اینیدر فشار دادم تا سرش
به سختی رفت داخل
دلم نوازش میخواست
یا یکم حرف ولی اینقدر درد داشتم که فقط داشتم میریختم تو خودم
بدون هیچ امادگی و خیسی اونم برای اولین بار کون دادن خیلی سخت بود
یکم که جلو عقب کرد گفت دراز بکش و از بغل دوباره کرد تو
یکم برام عادی تر شده بود داشتم نگاش میکردم که داره لذت میبره با عشق گقتم میثم خوبه؟دوست داری؟
فقط گفت اوهوم هرچی میگفتم با سر جواب میداد
بین حرفام گفت بسه دیگه چقدر حرف میزنی کارتو بکن
منم دیگه لال مونی گرفتم
دیدم سرعتش بیشتر شد یهو کشید بیرون دسمال گرفت دورش و ارضا شد
بازم رفتم سمتش و کوتاه جواب داد و رفت حموم
منم لباسامو پوشیدم رفتم خونه
تا چند روز درد داشتم بعد چند هفته
گقت بازم میخوام و باز قبول کردم
ابن دفعه یه ویلا دیگه گرفت و بازم بدونی معاشقه و حرفی
از کون کرد و ارضا شد و خدافظی

تاچند وقت بعد دیگه حرفی برای گفتن نداشتیم و رفته رفته سرد شدیم و کات کردیم
حدود یک سال بعد دوباره بهم زنگ زد و احوال پرسی گفت چیکار میکنی و…منم خیلی تند جوابشو دادم چون میدونستم بازم میخواد بکنه و بره

این تجربه اولین سکسم بود
که هروقت یادش میوفتم میگم چقدر میتونست بهتر باشه
ولی خب تجربه شد
مرسی که تااخر خوندین
امیدوارم همیشه حشری و هات باشید ❤

نوشته: دختر حشری

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها