ساک برای کیر کوچولو

سلام دوستان
من کیوانم و تهران زندگی می کنم این داستانی که میخوام براتون تعریف کنم برمیگرده به شهریور 3 سال پیش زمانی که توی یه استودیوی شرکت که طبقه منفی یک بعنوان تدوینگر کار میکردم. اونجا من و یک نفر دیگه که کارش بازاریابی و جور کردن پروژه بود کار می کردیم و معمولا هم نبود و بعضا میومد سر میزد و کاری داشت انجام میداد و می رفت.
یک روز که من حسابی حشری شده بودم یه پست با عنوان: ساک پر تف هالیوودی همین الان / توی گروه گی ها درج کردم و یسری درخواست دادند تا این که یک نفر گفت که پیک موتوری هست و نزدیک به مکانم که توی پست گذاشتم هست. منم مشتاق گفتم بهش که زود بیا که میخوام عصاره وجودتو میک بزنم و آدرس رو دقیق تر بهش دادم و خودمم رفتم سر کوچه که یواشکی ببینم و مطمئن شم که یدف چندتایی نیان دزدی و کاری بکنند. سر کوچه بودم که پیام داد:
-می تونم یه چیزی بگم؟

چیه منصرف شدی؟
نه اینکه من کیرم کوچیکه مشکلی نداری؟
چند سانته
10 اینطورا
از اونجایی که ساک حلقی نمیتونم بزنم بخودم گفتم که این بهترین موقیعته که تجربش کنم و بهش گفتم که نه من شکلی ندارم خودت اگه اوکیی زودتر بیا.
دیدم یه موتوری سر کوچه وایستاد. رانندش یه مرد میانسال یکم تپل با موهای جوگندمی بود، گوشیشو از جیبش درآورد و مشغول شد باهاش که برام پیام اومد من رسیدم کجا بیام.
یکم صبر کردم ببینم کسی نمیاد و مطمئن بشم تنهاست، وجودم ترکیبی از ترس و شهوت بودش که دلو زدم به دریا و رفتم جلو. بعد از سلام و احوالپرسی بهش گفتم زود بریم که بعدش باید برم جایی. رفتیم تو و نشست روی مبل
عزیزم بیا یکم لباتو بخورم
لب نه دوست ندارم بزار بریم سر اصل مطلب
-اوکی پس مشغول شو
لش کرد روی مبل و فهمیدم که از این مدل هاست که باید خودم دکمه و زیپ باز کنم. روفتم جلوش زانو زدم و از روی شلوار یکم براش مالیدم و دکمه شلوارشو باز کردم و آروم زیپ شلوارشو کشیدم پایین. دیدم شرتش خیس شده. خودشو از کمر بلند کرد تا شلوارشو بکشم پایین تر و منم همزمان شلوار و شورتشو کشیدم پایین. پوستش سفید بود و نظافت رو روعایت کرده بود کیرش شق شده بود و کوچولو بودنش هم محرز بود ولی نمیخواستم که حس شرمندگی یا خجالت بهش دست بده. سرشو بوس کردم و با حشر همشو کردم توی دهنم تا جایی که دماغم چسبید به مثانه ش و با زبونم نوازشش میکردم که شهوتی شدش و گفت جوووونم بایه میک محکم درحالی که زبونم رو چسبونده بودم زیر کیرش سرمو کشیدم عقب که یهو گفت “یواش یواش لعنتی من زود آبم میاد” گفتم باشه و رفتم سراغ تخم هاش. یکی یکی تخمهاشو کردم توی دهنم و با زبونم نازشون میکردم و میک میزدم بعد از این که حسابی خیس شدند جفتشون رو تو دهنم کردم و میک زدم.
گفت بلند شو و طوری بخواب روی زمین که سرتو بزاری روی تشک صندلی و بعدش اومد جلو و طوری جلوم وایستاد که پاهاش دو طرف کتفهام بود زانوشو خم کرد و کیرشو گذاشت تو دهنم و خودشو رها کرد روی صندلی و شروع کرد تلمبه زدن توی دهنم. تخم هاش میخورد به چونه م نفس نفس میزد و گفت دارم ارضا میشم بریزم توی دهنت منم به خودم گفتم برزارم بریزه و بعدش تف میکنم توی دستمال کاغذی- باسرم اوکی دادم که خودشو دوباره روی سورتم انداخت و تند تند تلمبه زد و با تمام قدرت خودشو به صورتم فشار داد واسه یه لحظه نفسم بند اومد که آبش خالی شد توی دهنم- انگار که شیر آبو یه لحظه باز کرده بود کل دهنم پر شد و اونم بجای بلند شدن شروع کرد تلمبه زدن و آبشو توی حلقم فرو میکرد. با اینکه با عوق زدن خودمو از زیرش بیرون کشیدم ولی کلی از آبشو قورت داده بودم و بقیش هم از چونه م کش اومده بود.
سریع شلوارشو پوشید و خدافظی و تشکر کرد و رفت من هنوز روی زمین نشسته بودم تا اونموقع این حجم از آب یک نفرو نخورده بودم و معمولا سریع تف میکردم. ولی اونموقع تصمیم گرفتم که بقیه آبشو که رو صورتم بود رو بخورم و جق زدم.

نوشته: کیوان ساکر