داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دوست پسر خانمم

دوست پسر خاننم به خونه ما رفت و امد داره

كارهاي فني خونه رو مثل لوله كشي ماشين لباس شويي ، راه انداختن كولر و… انجام مي ده

گاهي اوقات با بچه ها منچ و پلي استيشن بازي مي كنن

خاننم تو چت باهاش اشنا شد و وارد شدن به چت هم من به خاننم ياد دادم

اولش قرار بيرون گذاشتن بعدشم كم كم وارد خانواده شد

چون يه چند تا كار مهم برام انجام داد ه منم نمك گير شدم

با خاننم قرار گذاشتم با رفت و امد دوست پسرش مخالفتي ندارم به شرط اينكه اگه سكس كردن بهم بگه

اونم كه نياد بگه من ازش سوال ميكنم اونم جز به جز كردنش توسط دوستشو به ميگه البته با كلي

خجالت و رنگ به رنگ شدن همشم مي خواد سريع داستانو تموم كنه كه من وارد جزياتش مي كنم

البته كير دوست پسرش به گفته خاننم خيلي كلفته و هنگام سكس با اون خيلي كيف مي كنه

به همين دليل من سكس با خانمم را گذاشتم كنار هر چند خانمم ديگه بهم نميده و من هر موقع طرفش ميرم يه بهانه ايي مياره چون التم در حال بلند شدن 12 سانته ( دو سانتش در طول 20 سال گذشته اب رفته ) قطرش هم به شدت نازكه دستم بهش بخوره سريع ابش مياد بيرون منم براي اينكه خودم و خانمم رو اذيت نكنم ترجيح ميدم صبحهاي زود به هواي كردن زنم توسط دوستش يا شخص ديگر و سكس با خواهر زادم يا خواهرم يا با دخترها وزنهاي اداره خود ارضايي كنم

من اخيرا براي اينكه خانمم تمرين رانندگي بكنه و گواهينامه بگيره يه پرايد نو از اين هاچ بكا رينگ اسپرت گرفتم سيستم صوتي توپ و دزد گير و جي پي اس هم گذاشتم روش تا خانمم زير نظر دوست پسرش تمرين كنه چون من گواهينامه رانندگي ندارم به همين دليل بعد از ظهرها دوست پسر خانمم مياد خونه ما تا تمرين رانندگي بكنن روزاي اول چند باري رفتن تمرين بعد دو.ست پسر خانمم فهيمد كه خانم من خيلي خنگه خسته شد و ديگه باهاش نميره منم هي به خانمم اعتراض مي گنم كه چرا نميره تمرين پس من ماشين رو واسه چي خريدم جواب سر بالا بهم ميده حال صبح تا شب ماشين زير پاي دوست پسر خانممه بدون اينكه من يا خانمم يا بچه ها استفاده از اون بكنيم

يه روز بعد از ظهر كه رفتم خونه ديدم دوست پسر زنم خونه ست و بچه هم نيستن پرسيدم بچه ها كجان خاننم گفت رفتن موهاشونو كوتاه كنن مكن طبق روال معمول رفتم دوش گرفتم بعدشم يه چيزي خوردم رفتم نشستم پشت كامپيوتر يه دفعه صداي خنده و شوخي خاننم و دوستش و از تو ي تنها اطاقي كه تو خونه داريم شنيدم چيز عجيبي نبود هميشه بچه هاي ميرن تو اطاق بازي و شو خي مي كنن اما كم كم صدا ها از حالت شوخي و خنده به نفس نفس زدن تغيير كرد گو .شامو تيز كردم شنيدم خانمم با نفس نفسي كه ميزنه اروم مي گه نكن مي فهمه بعد باز نفس نفس ميزد يه دفعه خانمم يه جيغ كوتاه كشيد و گفت آي … كم كم صداي نفس نفس هاي منقطع خانمم با جيغ هاي كوتاه مخلوط ميشد ديگه شصتم خبر دار شد كه خيراييه فقط مونده بودم كه چرا اين وقت روز بغل گوش من دارن اين كارو ميكنن غكر كنم واسه اين بود كه بچه ها خونه نبودن اما بچه ها كه خنگ نيستن دقيقا مي دونن مادرشون با دوست پسرش چيكار ميكنه چون تا اونا ميردن تو اطاق بچه ها هم پشتشون ميرن تو اطاق ناله هلي خفيف خانمم تو اطاق ديگه داشت به فرياد ميشد نمي دونستم چيكار كنم برم بيرون بمونم برم تو اطاق به هر حال خدا خدا مي كردم بچه ها تو اين هير و ويري نيان خونه تو بد موقعيتي گير كرده بودم درسته خودم از زنم مي خواستم از سكشون برام بگه اما فكر نمي كردم سكسو بخوان جلوي من انجام بدن چون يه پرده حيا و احترامي بين من و دوست پسر زنم وجود داشت نمي خواستم پاره بشه به هر حال پشت كامپيوتر بودم و ناله ها و اخ و اوخ هاي زنمو مي شنيدم كه داشت به دوست پسرش تو اطاق كس مي داد در اين حيص و بيص بودم كه شنيدم زنم به دوست پسرش با حالت بريده بريده مي گفت فشار بده فشار بده تند تند تند تند تو اين لحظه يه دفعه خانمم از ته دلش فرياد كشيد فرياد هاش با فشارهاي كير دوست پسرش اروم و اروم و ارومتر ميشد ظاهرا كاملا دوست پسرش ابشو اورده بود كاري كه من موفق به انجامش نشده بودم.

نوشته:‌ منی نویس

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها