داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

یه ساک ریز برای صد دلار ‏‎ ‎(2)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

در قسمت اول تا اینجا نوشتم که یه مرد اسپانیایی که از طریق اپلیکیشن گرایندر باهاش آشنا شده بودم، قرار شد اگر اجازه ساک زدن ‏بهش بدم، صد دلار بهم بده. من سوار ماشینش شدم و صندلی عقب پشت سر راننده نشسته بودم.
یه چیزی که اینجا اصلا باب ‏نیست، آویزون کردن هر وسیله ای به آیینه ی شیشه ی جلوست. این کار حتی جریمه داره ولی این یارو یه صلیب کوچولو آویزون ‏کرده بود. بهش گفتم یه پارکینگ خلوت همین دور و برها هست بریم اونجا. در واقع پارکینگ کلیسا بود و تو اون موقع شب کاملا خلوت. آدرس دادم رفتیم اونجا و فکر کنم اونم جوری هل شده بود که ماشین رو گذاشت جلوی یکی از پنجره های کلیسا. اتفاقا چراغ ‏اون اتاق کلیسا هم روشن بود. ماشین رو پارک کرد. وقتی می خواست بیاد عقب بشینه ترجیح دادم اول اون سوار بشه و من کنار در ‏بشینم. (نمیدونم حساب کردم اگر نیاز به فرار بود اینجوری راحت تر میتونم در رو باز کنم و سریع در برم!) وقتی پیاده شد تازه ‏تیپش رو دیدم. کاملا به سبک کارمندهای بانک تو ایران لباس پوشیده بود. یه پیراهن و شلوار پارچه ای تقریبا گشاد. صورت سفیدی ‏داشت ولی با یه عینک ته استکانی و موهای کم پشت دور سرش اصلا با مذاق من جور نبود. واقعا دوست نداشتم کیرش رو ببینم. حتی ‏اولش کمربندش رو شل کرد ولی بعد منصرف شد و اومد سمت شلوار من.
خودم شلوار رو دادم پایین و اون با ولع تمام انگار کادوی ‏کریسمس باز می کنه، شورتم رو کشید پایین. کیرم خیلی شق نبود. شروع کرد به ساک زدن. یکم هوا سرد بود. تا شروع کرد یهو صدای ‏دزدگیر ماشینش بلند شد. هل شده بودیم و گفتیم حتما یکی از این کلیسا میاد بیرون. سریع صدای دزدگیر رو قطع کرد. این اتفاق هر ‏سه چهار دقیقه یه بار تکرار میشد و اونم ریموت کنترل دستش بود و مدام قطعش میکرد. کم استرس داشتم اینم اضافه شده بود! به ‏هر حال اون سعی میکرد سنگ تموم بذاره. گاهی با زبونش دور کیرم رو لیس میزد و گاهی سرش می آورد بالا یه فوتی به کیر خیسم می ‏کرد! اما من نمی دونم از ترس بود یا سرمای هوا عضلاتم سفت شده بود و دندون هام بهم می خورد. با این حال همین حس ترس تین ‏ایجری وار انگار برا اون جذاب تر بود. مدام به اسپانیش میگفت دوست داشتم مثه یه خوک منو میکردی. یا می پرسید کلا دوست داری؟ ‏حال میکنی؟ منم میگفتم حتما، خیلی خوبه.‏
با اینکه از نزدیکترین دوست و آشنایی که منو بشناسه هزاران مایل فاصله داشتم ولی در کل می ترسیدم کسی سر برسه. دوست ‏داشتم سریع تر تموم بشه. از بین صندلی ها یه نگاهی به صلیب آویزون به آیینه مینداختم و یه نگاه به پنجره ی کلیسا و می دونستم ‏ما الان دقیقا زیر صلیب بزرگ و بتونی کلیساییم. اما خیالتون راحت در این مورد هیچ عذاب وجدانی نداشتم! چون سالهاست تکلیفم ‏با دین مشخصه. با این حال ترکیب این همه اِلمان مذهبی چیزی نیست که بهش اشاره نکنم! ‏
کم کم داشت آبم میومد و بهش گفتم قورت میدی؟ گفت خودت چطور دوست داری؟ برام راحتت تر بود قورت بده. حتی پرسید سالمی؟ ‏گفتم همیشه از کاندوم استفاده میکنم؟ اما بعدش گفت میشه یکم دیگه خودت نگه داری؟ دوست دارم همچنان ادامه بدم. با اینکه اصولا ‏تو روابط گی خیلی کنترلی رو انزالم ندارم اما تو این مورد که چندان حسم برانگیخته نشده بود، گفتم سعی میکنم. یه نفسی گرفت و با ‏زبونش خیلی سریع به سرکیرم ضربه میزد. بعد از چند دقیقه گفتم دیگه نزدیکه … آبم که اومد، دیگه دوست نداشتم زبونش به ‏سرکیرم بخوره یا کلا حرکت بکنه. از طرفی دوست داشتم آبم رو تو دهنش خالی کنم تو این لحظه برا اولین بار بهش دست زدم و سرش رو محکم گرفتم ‏و ثابت به سمت پایین فشار دادم تا آبم کامل تو دهنش خالی بشه. آبم که اومد سریع از در سمت دیگه پیاده شد و از ماشین رفت بیرون، فکر کنم رفت تف بکنه! ‏من همچنان تو ماشین نشسته بودم. هم حال پیاده شدن نداشتم و هم منتظر صد دلاری بودم. شلوارم رو کشیدم بالا و اونم سوار ‏شد. اولین کاری که کرد دست کرد از تو کتش که سمت کنسول افتاده بود یه صد دلاری درآورد بهم داد. تا حالا همچین تجربه ای ‏نداشتم و نمیدوستم دقیقا حسم باید چی باشه. یکم ته دلم خوشحال بودم ولی یهو به سرم زد تو یه حرکت فردینی بزنم رو دستش و ‏بگم: برو عمو جان! مرامی بود. ولی من پول رو گرفتم گذاشتم تو جیبم و گفت من خیلی ترسیده بودم. اونم گفت ولی خوبیش این بود ‏که کیرت اصلا نترسیده بود و اون موقع که با دستت سرمو نگه داشتی خیلی دوست داشتم! جلو در خونه پیاده ام کرد و نگاهش به ‏تک تک قدم ها تا رسیدن به خونه رو می تونستم حس کنم. ‏

نوشته: Paolo Timothée

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها