داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

پدران و دختران 7 (قسمت آخر )

مینا و شهلا از اونجایی که هم با خودشون لز کرده و هم با پدرشون سکس کرده بودند دیگه خیلی راحت با این قضیه که با مرد دیگه ای هم رابطه داشته باشند و اون دوست باباشون باشه کنار اومده بودند . میلاد لباشو آروم آروم به لبای شهلا نزدیک کرد .. و در مسیری دیگه شهاب همین کار رو با مینا انجام داد … میلاد : ما داریم میریم روی تخت اگه شما دوست دارین بیایین . شهاب گفت باشه شما برین ما میاییم … فقط هوای دخترمو داشته باش . باهاش خیلی کار دارم . میلاد : تو هم حواست باشه شهاب جون .. تو که در سکس خیلی بی رحمی .. مینا : بابا شما دو تا دارین چی به هم میگین . ما که ضعیف نیستیم . شهلا جون گربه رو دم حجله می کشیما .. اینو که گفتن مردا حسابی جا رفتند .. مینا و شهاب رو کاناپه مونده بودن .. مینا کونشو گذاشت رو سر شهاب و گفت بخورش … خوب لیسش بزن و سر حالش کن . همون جوری که من می خوام . به عروست حال بده . -مگه تو عروس بابات نیستی ؟ -اگه عروس بابام هستم توی بغل تو چیکار می کنم ؟ شهاب زبونشو در آورد و حریصانه طوری اونو روی کس و کون مینا می کشید که دختر از حال رفته بود . مینایی که طعم شیرین سکس رو چشیده بود .. حالا از این که شهاب دوست باباش داشت کسشو لیس می زد لذت می برد . شهاب هم واسش تنوع داشت از این که با دوست دختر دخترش سکس می کرد . یه نگاهی به کس مینا انداخت و اونو ظریف تر از کس دخترش شهلا حس کرد . با این حال طعم و تازگی هر دو کس یکی بود … مینا رو کاناپه دراز کشید و شهاب افتاد روش .. این دو مین کس تنگی بود که شهاب در اون شب اونو می کرد .. مینا : آخخخخخخخخ بکن بکن … ووووووییییی … خوشم میاد .. چشای مینا به حالتی در اومده بود که شهاب دچار اضطراب شده بود … سینه های مینا رو خیلی آروم می مکید .. مینا جیغ می کشید …شهلا و میلاد در اون سمت این سر و صدا ها رومی شنیدند . شهلا : آقا میلاد این بابام حرف نداره .. میلاد : پس هنوز منو ندیدی … پاهای شهلا رو انداخت رو شونه هاش و طوری اونو به یه حالت ساندویچی در آورد که نمی تونست تکون بخوره . حالا شهلا بود که جیغ می کشید و اون طرف مینا داشت از بابای خودش تعریف می کرد . ضربات پی در پی کیر شهاب مینا رو بی حسش کرده بود .. با کف دستش شهابو داد عقب و واسه یه لحظه آب کسش با فشار به روی شکم شهاب پاشیده شد و اونم فوری دهنشو گذاشت روی کس مینا و شروع کرد به خوردن اون . میلاد هم طوری داشت شهلا رو می کرد که انگاری با تمام وجودش داره میره توی بدن اون … میلاد کف پا ی شهلا رو می بوسید .. و بعد زیونشو رو پاش می کشید . با این که گردن شهلا درد گرفته بود ولی لذت می برد .. میلاد دستاشو گذاشته بود زیر کمر شهلا و صورت و شونه ها و زیر گردن اونو غرق بوسه اش کرده بود .. شهلا حس کرد که داره ار گاسم میشه . خیلی آروم و راحت ار ضا شد .. با این که می تونست فریاد بکشه ولی حس کرد که در نهایت آرامش لذت بیشتری می بره .. میلاد کیرشو بیرون کشید و آبشو بین سینه های شهلا خالی کرد و اون طرف هم شهاب که کیرشو کرده بود توی کون مینا همون جا انزال شد .. و دو تایی شون رفتن به سمت تخت … میلاد : خوش گذشت ؟ شهاب : عالی بود .. میلاد : میگم دخترا جون دارن ؟ مینا : ما که جون داریم شما مردا چه طور .. میلاد : می خواستم بگم که کدوم شما آمادگی اونو داره که من و شهاب جون دو تایی اونو بکنیم .. شهلا : هر دو تا مون .. ولی اول مینا جون مشغول باشه . من تماشا می کنم .. مینا رو انداختن رو تخت و دو تا مردا با کیرشون افتادن به جونش .. بخور بخور ها و بلیس بلیس ها انجام شد مینا رو کیر باباش نشست و شهاب کرد توی کونش .. مینا : وووووویییییی چه کیفی داره .. خیلی حال میده … امشب عجب شبیه .. همه مدل سکس داریم .. شهلا : یه مدلشه که باید به عنوان دسر بخوریم . مینا : فدای تو . تا اون نباشه که بقیه نمی چسبه و هضم نمیشه . منظورشون لز بود . شهلا به خوبی حرکت دو تا کیر رو توی کس و کون مینا می دید . بعد از اون مردا رفتن سراغ شهلا .. این باز شهاب رفت زیر بدن دخترش شهلا و از پایین فرو کرد توی کسش و میلاد هم گذاشت توی کون شهلا . مینا هم شروع کرد به ور رفتن با سینه های شهلا . شهلا : من یکی که اگه تا صبح کس بدم و کون بدم سیر نمیشم . یادمون باشه مینا جون از پریود بعدی قرصای ضد بار داری رو بخوریم که بد جوری کس تشنه هست و آب می خواد .. سه تایی رفتن وسط اتاق و شهلا رو رو هوا می گاییدند … اون شب تا صبح پسرا و دخترا با هم حال کردند مینا و شهلا با هم لز هم کردند و پدرا با لذت اونا رو نگاه کرده و با کیرشون بازی می کردند . بعد از لز یک بار دیگه با هاشون سکس کردند . … البته هوا هنوز روشن نشده بود که شهاب و شهلا رفتن به خونه شون .. چون دو سه ساعتی مونده بود به اومدن خانومای خونه … پدرا خسته شده بودن ولی دخترا هنوز سیر نشده بودن . مینا : بابا باورت میشه ؟ میلاد : راستش نه .. ولی این شراب خیلی کارا می کنه ها .. مینا : حالا نمی خوای همه چیزو بندازی گردن شراب .. میلاد : راست میگی دخترم . وقتی که تو هستی شراب چیکاره هست . این تویی که مست مستم می کنی .. پایان ..

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها