داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مستاجر جنده

سلام
ابن داستانی که میخواستم بگم براتون عین حقیقته
چند هفته ای می شدش که یک آپارتمان کوچیک گرفته بودم و چون پولم کم بودش میخواسنم بدم رهن تو دیوار آگهی کردم خیلی ها زنگ می زدن بیاین بازدید منم دنیال مستاجر بودم که خانواده باشه یک شب داشتم می رفتم خونه یک خانمه زنگ زدش آخر وقت بود بیاد برای بازدید بهش گفتم اگه زود بیاین خسته ام میخوام برم گفت باشه پنج دقیقه طول نکشید آمدش و خاتم دید پسند کرد شروع کرد گفت من خانواده ام یک پسر کوچیک دارم و شوهرم ماموریته از این چیزها که گوش من این روزها پر بود همه مقدمه بودش که که بخواد تخفیف بگیره تو اجاره و آه و ناله کنه که من رحمم بیادش
منم گوشم از ابن حرفها پر بودش تا اینکه گفت شوهر نیستش و همش تهرانه هستش و من زن تنهام کسی رو ندارم رحم بیاد از این جور حرفها همین جور که داشت حرف می زدش هی شال شو باز می کرد یک مانتو جلو باز هم پوشیده بود که خط کس ش از رو ساپورت معلوم بود تابستوت بود چاک سینه اش هم انداخته بود بیرون
منم راست کرده بودم ولی اصلا فکر شو نمی کردم بخوام بگاییمش
همین جور که داشت اراجیف می بافت اومد جلوم گفت من شوهرم نیست به من محبت کنه من باید خودم همه کارها رو بکنم دستشو انداخت رو کیرم فهمیده بود راست کردم روش اولش با خودم گفتم شاید تله باشه خودم و کشیدم کنار از بالا نگاه کردم دیدم کسی تو ساختمان نباشه
اونم فهمید ترسیدم گفتش نگران نباش من تنهام دوباره اومد جلو کیرمو گرفت گفت اگه خونه تو بدی به من همش بیا کس بکن به جای کرایه ات یک کسی بهت بدم کییف کنی
گفتم تو اول ثابت کن چطوری کس میدی
چسبوندم به دیوار شروع کرد شلوار مو باز کردن گیرمو در آورد شروع کرد خوردن وای چی طوری ساک می زدش دوست داشتم آبمو خالی کنم تو دهنش
طاقت نیاوردم بلندش کردم ساپورتشو کشیدم پایین یک تف زدم با کسش سرپا سرپا گیرپ با فشار کردم تو کس ش یکی از من میخورد یکی از دیوار شروع کردم تلنبه زدن صداش تو خانه پیچیده بود بهش می گفتم چنده ساکت الان‌همه می فهمن داری کس میدی اینجا
دوتا پاشو گرفتم تو بغلم همونجور که کیر تو کسش بود بردم رو اپن آشپزخانه پاشو دادم بالا کسش باز تر شده بود جر می دادمش
آبم داشتش میامد از اپن اوردمش پایین تاپشو دادم پایین رو سینه هاش ریختم بعدم دادم برام ساک بزنه حسابی آبم و در آوردش
پاشد گفت دیدی‌چی‌شاه کسی ام
تازه تو تشک ببین‌چی کار می کنم
حالا خانه رو میدی گفتم منم دیدم چی جنده ای هستش فردا درد سر میشه گفتم‌ امشب که بنگاه تعطیله فردا زنگ می زنم بهت بریم قولنامه
اینجوری گفتم از خانه بیرونش کنم از فردا هم زدم بلاکش کردم جنده لاشی رو

نوشته: مهرداد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها