داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مردان مسخ شده

سلام داستان من سکسی نیست ، فقط اینو نوشتم تا اگه دکتری روانشناسی این متنو خوند بفکر درمان باشه ، چون خیلی از مردا رو میشناسم که مسخ شدن ، مثل من . پس لطفا اگه دنبال داستانی میگردی که باهاش جق بزنی از الان نخونش . و در قسمت نظرات فحش نده .
من 40 سالمه دو ساله زنمو طلاق دادم . چون لیاقتشو نداشتم . من یه مرد معمولیم ، زن سابقمم ، قد متوسط و کمی تپل و خوش سکس . درضمن اونوقتا من آدم خیلی مذهبی و متدینی بودم ، الان نه . تو خلافا فقط اهل انواع سکسم . نه حتی کوچکترین چیز دیگه . تو دستورات مذهبی اسلامی مطالعه زیاد داشتم و میدونم که دستوراتی هست که میگه اینکار مثلا زدن ریش با تیغ مرد رو بیغیرت میکنه . و خیلی چیزای دیگه ، که قلم فرساییه . ولی با رعایت تمام اینها ، یه روز که از رو اجبار زنمو بردم دکتر دندونپزشکی و اون به حسب معمول معاینش کرد و تماس بدنی باهاش پیدا کرد اونم جلوی من ، به یکباره احساس لذت و حتی حسی نزدیک به ارضا شدن به من دست داد . که بعد از اون تایم خیلی ناراحت شدم و استغفار کردم و خیلی هراسان بدنبال علت پیدا شدن چنین حسی در خودم گشتم . اونوقتا تو همین سایتای اینجوری مثل همین یه سرکی میکشیدم ، یه سری داستانا میخوندم ، از بیغیرتی مردا نسبت به محارم و نوامیسشون ، اول باور نمیکردم و فکر میکردم ساخته ی ذهن افراده و نشسته جق بزنه اینا رو نوشته برای ما . ولی نه واقعیت داره . خیلی دنبال دلیلش گشتم ، من مسلمانم خیلی چیزا رو رعایت میکنم . و بتازگی فهمیدم که تمام پاستیلا و هرخوردنی ژله ای و حتی قرصهایی که در کپسول ژله ای هست ، ساخته شده از قسمتی از بدن خوکه ، و خوک موجود بیغیرتیه و خوردن اون رو غیرت مرد تاثیر میگذاره ، ولی چه دیر فهمیدم ، من معتاد این شده بودم که به هر طریقی زنم بوخوره به یه مرد ، با ببینم که اونو لمس میکنه ، و یه بار لذتشو چشیده بودم . و این یه نوع بیماری اخلاقیه که واقعیت داره ، من بقیه ی ماجرا و جزییات اونو شرح نمیدم که دست به چه کثافط کاریایی زدم که این حسو هر دفعه بیشتر تجربه و لمس کنم ، چون شرعا برای خودم این کار رو حرام میدونم ، اما شما باید بدونی که ، من زندگیمو همسر بسیار دوستداشتنیمو ، از دست دادم و به خاک سیاه نشستم و کثرت گناه های مختلف و متعدد منو به انسان بیچاره و بی ارزشی تبدیل کرده ، که سکس با هرچی و هر کس برام مهم نیست ، و در هر شغلی و هر مکانی که میرم از در و دیوار برام رابطه ی سکسی میباره ، و خودمو در گرداب لجن احساس میکنم و روز به روز بدتر میشم ،زنا ، گی ، زن شوهر دار، دو جنسه ، ضرب دری ، حیوان ، اشیاع مصنوعی ، هرچی که فکرشو بوکونی ، ولی تو تا جوونی تا میتونی خودتو بکش بیرون ازین منجلاب ، هرچی سنت بره بالا سخت تر میشه و مفتضح تر میشی و آبروت میره ، سعی کن سالم زندگی کنی و حسرت من بدرد نخور رو نخوری که بهترین کیسا الان زیر دستمه و توفیق توبه ازم گرفته شده ، نه زنی دارم نه زندگی ، فقط میگم بدین من بوکونم ، و خواسته های فرزند آدم پایان ناپذیره ، و بهترین راه کنترل شهوت ، کنترل نگاهه ، چشمتو کنترل کن . خیلی سادس ولی قابل انجام .
ازینکه میلیونها خاطره دارم که میتونی باهاش ارضا بشی و جق بزنی و تعریف نکردم ، ببخشید ، چون اهل همه گناه جنسی هستم ، ولی اهل ترویج و اشاعه و تشویق به گناه نیستم .

نوشته: حامد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها