3سال بود با یاشار نامزد بودم خیلی دوسش داشتم تمامه خواسته هامو براورده میکرد واقعا ی مرده ایده ال بود تا اینکه 3شنبه 9 مرداد 92 گفت رویا کسی خونم نیست دپم بیا کنارم واقعا بهت احتیاج دارم اولش فک کردم مسته گفتم عزیزم یاشاری مستی باز گف نه خواهش میکنم رویا بهت احتیاج دارم منم ک میدونستم خواستش چیه و خودمم چن روز حشری بودم گفتم باشه تا نیم ساعت دیگه پیشتم گف ممنون بای بابای
رسیدم در خونشون رفتم داخل دیدم دود کل خونرو گرفته گفتم یاشار باز سیگار دیدم جواب نمیده یهو دستشو گزاشت رو دهنم منم فک کردم مثه همیشه شوخی میکنه از نوع جدیدش کاری نکردم(تقلا) هیچی در گوشم گف همیشه منتظره این لحظه بودم توله سگ ترسیدم یاشار هيچوقت اینجوری حرف نزده بود منو کشون کشون برد دره اتاقش دستشو برداشت گف جیکت در بیاد جرت دادم گرچه الانم خودتو جر خورده حساب کن گفتم یاشار چت شده چی زدی منم رویا عشقت عشق کدومه بگی بخواب دیوس خوابیدم اشک تو چشام بود گف هین جا بگم خبری از نازو نوازش نیست اگه جنده نبودی نمیومدی گفتم تو شوهرمی هنوز هیچی نفته بودم چنان سیلی زد ک احساس کردم گوشتم کنده شد خوابید روم گف حرررف نمیزنی فقط پارس میکنی منم از ترس کتک خوردن قبول کردم شورتشو در اورد گف بخور ماده سگ منم خوردم با اون کیرش ک مثه کیر خر بود داشتم بالا میوردم گف کافیه درش بیاری کشتمت دیگه اشکام میومدن همینجور داشتم میخوردم یهو عین جنیا سرمو گرف فشار داد داشتم خفه میشدم شاشید تو دهنم دیگه نفهمیدم چی شد همه جا سیاه شد تا اینکه کیرشو در اورد گف خب افرین اینم از غدات منم گفتم خیلی اشغالی هنوز حرفمو کامل نگفته بودم بالا اوردم گفت نگاه چ گوهی خوردی منم اشکام دیه میومدن گف یالا جمش کن منم جم کردم خوابیدم رو تخت البته ب زور یاشار خوابید روم سیه هام داش پرس میشد گف چیه دردت میاد تو درد میکشی من لذت میبرم موهامو کشید دهنمو باز کردم ی تف از تهه گلوش انداخت تو گلوم منم خوردمش گف افرین خوشم امد منم ک عاشق سکس خشن بودم ولی رو نمیکردم گف رویا میخوام جوری بکنمت ک رویا بشه برات منم گفتم هاپ هاپ خندید ی خنده هیستریک دمر خوابوندم کیرشو گذاشت دمه سوراخه کونم ترسیدم دیه فکر ایجاشو نمیکردم از کون نه کرد تو اروم اروم خشک بود میسوخت +اخخخ اه یاشار میسوزه _میدونم میدونم +تورو خدا ااااااییییی _ هه همین ک خواستم التماس کنم تا دسته کرد چنان جیغی کشیدم فتم الان دیوارا میریزن _چتهه اروم جنده فک کرده نفهمیدم تا حالا ب پدرت و داداشات کون میدی +اااااخ یاشار ن جنده ای درش بیار _خفه شو عووضی تلمبه زد تند تند رم شدم برگشتم دیدم تخت خونی ه گریم رفت گفتم بیشعور کونمو جر دادی _اخخ اه خفه شو دلم نمیسوزه برات 3هفته یعد من از تهران به شیراز امدم و تا الان کسی نمیدونه من کجام یاشار ب خدا سپردمت ببخشید اگه ابتون نیومد فقط واسه خالی کردنه خودم بود بای جقیا
نوشته: رویا