داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عاشق دامادمون شدم

من یه پسر 26 ساله هستم اسمم محسن وقتی که دانشگاه شهر محل زندگی دومادمون قبول شدم دیگه خوابگاه نگرفتم رفتم خونه اونا واسه درس خوندن. من درسم خیلی خوب بود بچه زرنگ هم بودم اصلا توی باغ سکس و… نبودم تا اینکه کم کم از دومادمون داشت خوشم میومد ولی باز هم فقط احساس میکردم برادرانه دوسش دارم تا اینکه دیدم همش دارم بهش فکر میکنم که چی میشه باهم یه سکس داشته باشیم و منو بکنه ناگفته نمونه دومادمون راننده بود البته خوشتیپ هم هست.3 سال از دانشگاهم گذشته بود که وقتی شبها خواهرم نبود خیلی دوست داشتم بهش بگم حسابی توی کفش مونده بودم ناخودآگاه توی این بلا سرم اومده بود تا اینکه 1 شب میخاستم بهش بگم گه از شرم داشتم میمردم اومدم بهش پیام دادم که منو بکنه ولی باز گفتم ببخشید با دوستم شوخی دارم اشتباه شده و… تا اینکه بعد از سال سوم دانشگاه دیگه خونشون نرفتم هرچی اسرار کردن قبول نکردم و رفتم با همکلاسیها خونه گرفتم ویه ایرانسل هم گرفتم میدونستم کی خونه نیست همش مزاحم میشدم میگفتم بیا منو بکن از این حرفا … حسابی توی کفش بودم واسش داشتم میمردم تا اینگه با هزارتا خواهش خودمو معرفی کردم بهم قول داد که از سرویس برگشت منو بکنه تا اینکه برگشتنی دیدم جواب رد داد و بعد از اون یه مدتی باهام حرف نمیزد فکر میکردم شرم داره من که از عشقش شرم حالیم نبود خیلی دوسش داشتم ولی باز به روی خودم نمیاوردم بعد از اون چندبار باچندتا ایرانسل دیگه مزاحمش شدم مطمئن بودم منو میشناسه از پیاماش معلوم بود خودشو میزد به اونراه… تا اینکه 1 روز بعد از 4 سال باز گفتم کیم گفتم که چند ساله دارم واست پرپر میزنم بهم قول داد که منو بکنه گفت یه جوری میکنمت تا زند هایی مزش از یادت نره و حسابی آب و تابش داد ولی بعد از چند روز که معد قرار رسید دوباره زد زیرهمه چی منهم پاک افسرده شدم ودر حسرتش موندم ازش 1 بت ساختم که میپرستمش خونواده هم تحت فشارم میزارن که زن بگیرم ولی من اون رو دوست دارم ودست خودم نیست و غفلط کردم نمیتونم هم از این دام رها بشم بخاطر این چند بار میخاستم خودکشی کنم ولی دلم نیومد بخدا عاشقشم دست خودم نیست وجدانا کمکم کنید بگین من چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟

نوشته: محسن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها