داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس با دوست دختر رفیقم

سلام یه پسرم ۲۵ ساله قیافم بد نیست قدمم متوسط
یه اکیپ بودیم تو شرکت کار می کردیم و با هم همکار بودیم
بعد یه مدت که خیلی باهم اوکی بودیم و تو شرکت باهم صحبت میکردیم قرار گذاشتیم تو یه تعطیلی بریم ۴ تایی بیرون
من مرتضی ام و علی رفیقم دوتا دخترا هم نگین و عسل
عسل خودش نامزد داشت و فقط با ما اومد بیرون و ما هم چون همکار بودیم و میترسیدیم داستان بشه باهاش کار نداشتیم و فقط مثل رفیق باهم بیرون میرفتیم و تو شرکت صحبت میکردیم اونم از منو علی خوشش میومد و میگفت با جنبه اید
خلاصه رفته بودیم با هم کوه منو علی جفتمون شق بودیم رو نگین ولی علی دهن سرویس زودتر از من پا پیش گذاشته بود و با نگین اوکی تر بود
اون روز که رفتیم کوه یه جای خلوت پیدا کرده بودیم زیر انداز انداختیم و نشستیم قلیون و مخلفات … میخوردیمو از شرکت خاطره تعریف می کردیم و این و اونو مسخره می کردیم نگین لش کرده بود تو بغل علی ولی من همش لای پاشو نگاه میکردم ، چند وقتی بود روش شق بود کون خوبی داشت تو شرکت با مانتو که میرفت و میومد راست میکردم براش
خلاصه اون روز انقدر لای پاشو نگاه کردمو سینه هاشو‌ سوسکی دید زدم تا اینکه متوجه شدم خودشم فهمیده
خلاصه چند وقت گذشت و این با علی سکس کرده بودن که یه روز علی تو شرکت سوتی داد فهمیدم
یه روز که علی مرخصی بود با نگین گرم گرفتم ی جوری بهش فهموندم که از سکسشون و قایمکی رفتن با علی رو در جریانم
یه چند روزی خجالت می کشید ازم و میترسید که جایی بگم
یه روز بهش گفتم که از من خیالت راحت و نمیزارم کسی متوجه بشه تو هم برا اینکه علی ناراحت نشه و اکیپمون بهم نخوره بهش نگو اونم اوکی داد
یه روز زود تعطیل کردن و رفتیم خونه تو یه محل بودم با نگین
دلمو زدم به دریا و بهش پیام دادم میخوام برم خرید و میای باهم بریم ایران مال بچرخیم
اول پیچوند بعد پیام داد که اونم خرید داره و بریم منم رفتم دنبالش
خلاصه تا ۹ شب ک چرخیدیم و خرید کردیم بهش گفتم بریم شام و دیرتر بره خونه
بامادرش زندگی میکرد و مشکلی نداشت الکی بهش گفت که با عسل و نامزدش میخواد شام بخوره و بعدش میره خونه
بردمش یه جا پیتزا خوردیمو و تو ماشین بحث سکسش با علی روانداختم و با خنده گفتم خیلی نامردید که به من نگفتید خجالت میکشید ولی از اونجایی که دیده بود راز دارم یه حس امنیتی داشت
تو راه برگشت که بودیم مسیر و دور کردمو انداختم تو کوچه و پس کوچه های خلوت شهر یه جا مناسب وایسادمو شروع کردم با پرویی حرف زدن و از اینکه خیلی از بدنش تو شرکت خوشم میاد و همیشه تو کفه بدنشم
اونم فقط نیش خند میزدو فهمیدم میدونسته دید میزنمش
خلاصه دست انداختم رو پاهاش و لای پاهاشو ی ذره مالیدم دیدم بدش نمیاد بعد با ترس و لرز ک کسی تو کوچه نبینمون رفتم سمت سینه اش و مالوندم و یکیشو از لای مانتو خوردم صدای ناله اش در اومد دستشو گذاشتم رو کیرم از رو‌شلوار خوب مالوندش بعد در اوردم کیرمو دید گفت چه سفت شده انگار تا حالا سکس نداشتی با کسی منم خندیدم و چسی اومدم که اره اولین بارمه
دادم خوب خورد برامو آب کیرمو برام تو دهنش نگه داشت ریخت بیرون بردم رسوندمش و بعد از اون هم با علی سوسکی سکس میکنه چون علی رفیقم ازدواجیه میخواد از دستش نده هم با من بعضی موقع ها میریم خونه ما بعد از شرکت
الان چند وقتیه که تو شرکت قایمکی بهش چشمک میزنمو کیرمو نشونش میدم اونم بوس میفرسته و رد میشه
امیدوارم تا موقعی که علی نگرفتش من هفته ای یه بار بکنمش
خداروشکر خیلی راز داره و اینکه علی هم هنوز نفهمیده منم بهش گفتم که نمیزارم علی بفهمه و دیگه زیاد باهاش نمیچرخم که زیاد ازم خبر نداشته باشه.
این هفته ام احتمالا اگه مشکلی پیش نیاد میریم خونه ما جاتون خالی
ببخشید اگه طولانی بود خواستم قشنگ متوجه بشید.

نوشته: Morezzz25

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها