داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس با دختر نوجوان عراقی

سلام
من ارمانم ۲۳ سالمه این داستان برای ۳/۴ سال پیشه
برای زیارت با خانواده و اقوام پدری رفته بودیم کربلا
البته من هیچکدوم از امام هارو قبول نداشتم ولی چون همه رفتن منم باهشون رفتم ک تنها نمونم
به حرم رسیدیم و خانواده رفتن برای زیارت ، من بیرون نشستم و سیگار کشیدم تا بیان
یهو چشمم ی دختره رو گرفت ، قد کوتاه و کون گنده ، ازین چادرای یکسره پوشیده بود ، مشکی و بلند و گشاد ک ازون لباس ب اون گشادی کون طرف معلوم بود
گفتم جوون چ کصی ، دختره برگشت با تعجب نگاه کرد 😂😂😂 منم با ی نیش خند ب منظور احترام جواب اون نگاهشو دادم . گفتم این فارسی بلد نیس ک اگرم تعجب کرده ب خاطر اون جووووون کشداری بود ک گفتم 😂 زیارت تموم شد و اون نزدیکی ی بازار کوچیک بود ک کصشر میفروخت ، جانمازی و تسبیح و …
دختر هم با مامانش بود دیدم ک وارد بازار شدن ، اومد اروم در گوشم گفت فارسی بلدم 😂😂 منم دندونام ریخت 😂😂 گفتم خو ب من چه ، دختره هم از ما زد جلو ، ریز ریزکی دستی ب کونش میکشیدم و پامو میمالوندم بهش ، میترسیدم ک جیغ بزنه ولی خودش راضی بود ، بازار هم تنگ بود و شلوغ ـ بعد چند دقیقه دیدم ک مادر دختره ک ی گاو ب تمام معنا بود 😂 ( اخه ننش اندازه رضا زاده بود ، سیاه و چاق 😂😂) ی کلید داد ب دختره و عربی یچیزایی گفت و رفت ، دختره هم سرعت راه رفتنش زیاد شد و فهمیدم میخاد از بازار بره ، منم ب خانواده گفتم حالم داره بهم میخوره بیرون از بازار منتظرم ، رفتم تعقیب دختره ، از بازار ک اومدیم بیرون سمت چپ چن تا کوچه رد کرد رسید ب خونشون ـ ک ی ساختمونه کیری ساخت ، دو طبقه بود ، عینه ویلا هایی ک تو شمال هس
ساختمان ی طوری بود ک در ورودی داشت ولی از بیرون راه پله معلوم بود ،منم ی سوت زدم و با دستام قلب نشون دادم اونم گفت در بازه 😂
تو کونم عروسی شد ـ پله هارو رفتم بالا در خونشونم کثیف بود اش ریخته بود رو در تمیز نکرده بودن ـ رفتیم نشستیم رو مبل راحتی ک مبله انقد داغون بود این چوباش میرفت تو کون ادم ـ چایی با قند و نقل نبات اورد ، چایی مزه زهر مار میداد و استکان هم تمیز نبود ، یهویی دختره رفت تو اتاق خواب با تاپ و شلوارک اومد بیرون 😍😍 همون موقع با دیدنش سیخ کردم ، گوشت گوشت گوشت خالص ـ دلا شد استکان چایی رو برداشت چاک سینشو دیدم سوتین نبسته بود و سایزشم ۸۰ 😍 داشتم دیوونه میشدم نشست کنارم ، سن و اسم همو پرسیدیم ، اون ۱۴ سالش بود !!! پرچام ریخت ، اسمشم اسم سختی بود یادم نیس همون موقع هم یادم نموند ، یهو ازش لب گرفتم ک شاکی شد و داد زد و عربی ی چیزایی گفت ، منم نفهمیدم گفتم چیی؟؟ گفت هزینه ، دوزاریم افتاد جنده پولیه 😂 گفتم پول ایرانی دارم قبول کرد ۲۰۰ دادم بهش دستمو گرفت برد اتاق خوابش ـ لباسارو دراورد ـ سینه ۸۰‌ ـ کون گنده ـ کص گوشتی 👙💦💦 ولی نکته منفی ش رنگ پوستش بود ک عینه ننش سیاه بود ـــ ی ساک پرتف و مجلسی زد ک فهمیدم اینکارس ـ بلندش کردم داگی خوابوندمش وحشی کردم تو کونش ـ جییغ بلند میکشید و اه اه میکرد پامو چنگ میزد ، منم توجه نمیکردم میکوبیدم توش ،گریش گرفت گفت تمومش کن ایرانی ، کشیدم بیرون ی نفس عمیق کشید برگردوندم کردم توکصش میدونستم پرده نداره ، چون جنده پولی بود ـ انقد کوبیدم ک تخت داشت میشکست ، دختره هم فقط داد میزد و اخ اوخ میکرد ابم اومد همرو ریختم تو کصش 😈😈 برعکس ایرانیا ک دادبیداد میکنن این دختره کلی هم حال کرد ریختم تو کصش ــ بعد خوابیدم کنارش ممه های بینظیرشو خوردم ، اوووف 😍😍
ازش خداحافظی کردم و اومدم بیرون ، برگشتم دم خروجی بازار ک خانواده دنبالم میگشتن منم یچیزی گفتم و پیچوندمشون ،
شماره دختره هم گرفتم ـ ولی تلگرام نداشت ـ روزای اخرم با پسرعمم رفتیم زدیم توش
مرسی ک خوندید

نوشته: ارمانم بابا نرده چار چافیم

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها