داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سارا و مادرش ندا

سلام
من سعیدم،دوسال پیش با یه دختر به نام سارا نامزد کردم و به اسرار مادر سارا صیغه محرمیت خوندیم.
سارا قبل از من با کسی سکس نداشت بخاطر همین وقتی اولین بار باهاش سکس کردم خیلی واسش لذت بخش بود. من و سارا هر شب بیرون میرفتیم و توی یه خیابون خلوت سارا واسم ساک میزد و اینکاری بود که هرشب انجام میدادیم.بخاطر اینکه شبا دیر میومدیم خونه، مادر سارا بهم گفت شبا بیا خونه و صبح از همین جا برو سر کار، منم که از خدام بود قبول کردم.از همون شب اول با سارا سکس میکردم به طوری که سارا اینقدر لذت میبرد نمیتوست جلوی هیجانشو بگیره و صدای آه و اوهش فضای خونه رو پر میکرد.پدر سارا فوت شده بود و برادرشم خارج از کشور بود، مادر سارا که اسمش ندا بود هم یه زن جوون بود که خیلی خوشکلو و خوش اندام بود، منم خیلی دوسش داشتم خیلی با من مهربون بود. من و سارا هرشب موقع خواب سکس میکردیم و من همش به این فکر میکردم کهندا از فردا دیگه اجازه نده من بیام خونشون، واقعا تو سکس نمیشد سارا رو کنترل کرد…
این داستان هرشب ادامه داشت تا یه روز که سر کار بودم ندا بهم زنگ زد و گفت میخواد جایی بره و من میتونم برم دنبالش، منم گفتم راس ساعت3 میام دنبالت.رفتم دنبالش و سوار ماشین شد مقصدو ازش پرسیدم که گفت میخواد بره خونه خواهرش، توی مسیر ازش عذرخواهی کردم بابت اینکه هرشب مزاحم میشم و گفتم بعضی از شبا میخوام برم خونه ولی سارا اجازه نمیده، بهم گفت خیلی هم خوب میکنی که پیش ما میمونی و من بابت اینکه میای خیلی خوشحالم، از وقتی اومدی روحیه سارا تغییر کرده و خیلی شادو سرحال تر شده، فقط یه موضوعی رو میخواستم بهت بگم.گفتم به گوشم، گفت میدونم که هرشب دارین سکس میکنین و منم مشکلی ندارم فقط سعی کن از کاندوم استفاده کنی که خدای نکرده مشکلی پیش نیاد، من که یکم خجالت کشیده بودم و این موضوع رو مادرش فهمیده بود بهم گفت با من راحت باش، من خودم اوایل ازدواج شده بود روزی سه بارم سکس میکردیم پس خودم شرایطو درک میکنم و اصلا دوست ندارم جلوتو بگیرم، فقط دوست دارم احتیاط کنی که اتفاق جبران ناپذیری نیفته. منم گفتم اتفاقا من میخواستم از کاندوم استفاده کنم ولی سارا میگه بدون کاندوم بیشتر حال میده، دستم کردم تو داشبورد و یه بسته کاندومی که خریده بودمو بهش نشون دادم، ندا کاندومو ازم گرفت و بستشو باز کرد و گفت، این که خار داره خیلیم خوبه اتفاقا باعث لذت بیشتری میشه، بخاطری خاری که داره کاملا واژنو تحریک میکنه!!!وسط حرفش پریدم و گفتم نمیدونم چرا مخالفت میکنه، به نظرم شما باهاش صحبت کنین حداقل شما استفاده کردین و میدونین که چقدر حال میده، تازه این کاندومی که گرفتم هم خار داره و هم طعم داره… یهو ندا گفت میدونم طعم داره، در واقع اینا واسه سکس دهانیه! گفتم شما اطلاعات خوبی دارین از این به بعد قبل از سکس میام پیش شما مشاوره.یکم خندیدیمو به سمت مقصد حرکت کردیم با توجه به صحبتها کیرم مثل سنگ شده بود و این از دید ندا پنهان نموند دوست داشتم دوباره حرفای سکسی بزنم، یهو با پر رویی گفتم شما اطلاعات خوبی داری، قبلا تو داروخونه کار میکردین؟ که گفتش نه ولی استفاده کردم،منم گفتم مگه دوست پسر داری؟ گفتش معلومه که دارم اتفاقا همسن و سال خودته قراره یه برنامه بزارم هفته دیگه بریم سمت ویلاشون تو کردان.منم که یهو از این همه رک بودن یخ شده بودم تا انتهای مقصد صحبت خاصی نکردم و ندارو تو مقصد پیاده کردم.یه حس خاصی داشتم، یه جورایی غیرتی شده بودم و اصلا دلیلشو نمیدونستم.هیچ ربطی به من نداشت که ندا چکار میکنه ولی دوست نداشتم که دوست پسر داشته باشه. رسیدم خونه و سارا همون دم در شلوارمو کشید پایین و شروع کرد به ساک زدن، یکم که ساک زد آبم اومد و تا قطره آخر رو تو دهن سارا خالی کردم، سارا گفت دلم سکسم میخواست بهش گفتم میرم حموم و بعدش میکنمت. رفتم سریع حموم کردم و اومدم بیرون سارا یه شیر موز واسم درست کرده بوده که اونم زدم به بدن رفتیم رو تخت، سارا گفت چرا اینقدر زود آبت اومد که داستان مادرشو تعریف کردم و بهش گفتم نمیدونستم مادرت کوس میده اونم به یکی همسن و سال من. بهم گفت خوب مگه عیبی داره، اونم مجرده دوست داره لنگشو واسه یکی وا کنه، کجای اینکار ایراد داره؟ تازه مادرم جوونه و فقط بخاطر من تا الان ازدواج نکرده، من خودم مشوق بودم که با یکی دوست بشه و باهاش ارتباط داشته باشه… دیدم حرفش منطقیه و این موضوع باید به سرعت واسه من حل میشد، چون احتمال داشت به رابطه من و سارا خدشه وارد کنه.
ادامه دارد

نوشته: سعید

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها