داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

لز من و سارا

سلام خدومت دوستان عزیز
من اولین باره که تو این سایت میام و بخش داستانهاش خیلی برام جالب بود و منو وادرا کرد تا یه خاطره از دوران دبیرستانم براتون بنویسم راستش با خوندن داستانهای سکسی این سایت احساس کردم که خیلیا الکی داستان نوشتن و اصلا داستاناشون به واقعیت نزدیک نیست و زاده افکار خودشونه ولی من نیازی نمیبینم که دروغ بگم فقط دوس دارم این خاطرمو بازگو کنم همین.
من الناز (مستعار) هستم از تهران الان 29 سالمه و یه دونه بچه هم دارم یه دختر ناز از زندگی مشترکمم خیلی راضی هستم شوهرم خیلی اقاس و واقعا درکم میکنه هیچ گونه نیاز جنسی هم ندارم چون شوهرم کاملا ارضام میکنه و خوب بهم میرسه البته منم خوب اونو ارضا میکنم و بهش میرسم . اینا رو گفتم که دوستان بدونن هدفم از نوشتن این خاطره پیدا کردن شریک جنسی نیست فقط دوس دارم براتون بازگوش کنم همین . میرم سر اصل مطلب
من سال سوم دبیرستان بودم که اوالیل سال تحصیلی با یه دختره تو مدرسه دوس شدم که تازه اومده بود محل ما خونشون قبلا کرج بود که اون سال اومده بودن تهران و تو دبیرستان ما اسم نویسی کرد اسمش سارا (مستعار) بود . یه دختر شیطون با نمک و اهل مزاح و خنده بود اوایل که با هم دوست شده بودیم کارمون فقط خندیدن بود باهم سر یه نمیکت مینشستیم از لحاظ ظاهری هم خیلی خوشکل و با نمک بود سفید قد بلند نزدیک 170 قدش بود تقریبا بدن پری هم داشت نزدیک 62 کیلو بود البته منم تعریف از خودم نباشه خوشگلم منم سفید و بانمکم ولی قدم زیاد بلند نیس 160 قدمه و 55 کیلو وزنم .
اوایل دوستیمون حرفای بد نمیزدیم ولی کم کم این جور حرفا بینمون شروع شد اونم آغاز کنندش بود همیشه از کلیپای سکسی که نگا میکرد برام حرف میزد اولین جرقه لز بین ما روزی شروع شد که من رفته بودم خونشون کسی هم خونشون نبود مادر و پدرش هردو شاغل بودن برادر کوچیکشم مدرسه بود اون موقع من خونه کامپیوتر نداشتم ولی اون داشت اون وقتا کمتر کسی کامپیوتر داشت خلاصه کامپیتور رو روشن کرد و گفت بیا تا فیلمایی که همیشه تو مدرسه راجع بهش حرف میزنیمو نشونت بدم فیلمارو گذاشت دو تا مرد بودن که مشغول یه زن بودن زیاد تحریک نشدم ولی برام جالب بود چون تا اون موقع ندیده بودم اولین بارم بود که کیر میدیدم و کردن یه زنو با چشمای خودم میدیدم ولی با این حال تحریک نشدم بعد یه دفعه سارا گفت این ول کن یه فیلمی برات میذارم که حال کنی گفتم چیه گفت یه فیلمه لزه
گفتم لز چیه؟ نمیدونستم لز اصلا یعنی چی !
گفتی وقتی دوتا زن با همدیگه حال کنن بهش میگن لز
منم ته دلم دوس داشتم زود این فیلمو ببینم چون واقعا برام جالب بود
سارا فیلمو که رو یه سی دی بود گذاشت دوتا زن خوشگل که با هم داشتن ور میرفتن وسطای فیلم حسابی حشرم زده بود . یه دفه سارا گفت دوست داری تو جای یکی از این بودی!؟
راستش من تو عمرم به همچی چیزی فکر نکرده بودم ولی ته دلم یه جوری شدم تو عمرم به این اندازه حشری نشده بودم الکی به سارا گفتم نه بابا دیونه شدی اونم چیزی نگفت و به ادامه فیلم نگا کردیم تا تموم شد من کسم خیس شده بود ولی به روی خودم نمیاوردم
فیلم که تموم شد سارا گفت الناز یه چیزی بگم
گفتم بگو عزیزم
گفت تو خود ارضایی کردی تا حالا ؟
راستش من چن باری کسمو تو حموم مالونده بودم و حس خوبی داشت ولی به سارا گفتم نه نکردم تو چی کردی؟
اونم بدون درنگ گفت اره کردم خیلی حال میده . بهم گفت نمیخای الان بکنی
منم گفتم چه جوری گفت کستو بمالون منم مال خودمو میامولنم اینقد حشری بودم که بدون درنگ دستمو بردم تو شلوارم و شروع کردم به مالوندن کسم اونم داشت همین کار میکرد که یه دفه گفت الناز بیا تو مال منو بمالون مال مال تورو میمالونم
من گفتم زشته سارا
گفت بابا چه زشتی مگه چیه منم نمیدونم چرا زود تسلیم شدم و گفتم باشه راستش از ته دل هم خوشم میومد اومد کنارم و بدون معطلی دستش کرد تو شلوارم اولش خجالت میکیشیدم ولی یه کم که دستشو رو کسم کشید شل شدم بهم گفت تو هم کس منو بمالون منم همین کارو کردم که یهو گفت دستم خسته ش اینجوری فایده نداره بیا لخت بشیم
گفتم من خجالت میکشم
گفت بابا چه خجالتی تو دختر منم دخترم دیگه
نمیدونم چرا این جوابش کاملا قانعم کرد
رفتیم رو تختش دارز کشیدیم و شروکرد به لخت کردن من خودشم لخت لخت شد
وقتی چشم به بدن لخت و کس صورتیش افتاد با اون ممه های نک تیزش حشرم ده برابر شد
بهم گفت بیا مث همین فیلمه با هم حال کنیم
من گفتم یعنی کس همو بخوریم گفت اره دیگه
منم گفتم راستش چندشم میشه
گفت پاشو میریم کس همدیگه رو میشوریم تا خوب تمیز بشه بعد میایم برا هم میخوریم
رفتیم تو دستشویی با صابون خوب کس کونمونو شستیم
برگشتیم رو تخت اون پرید روم و شروع کرد به لب گرفتن اولش یه جوری بودم احساس راحتی نمیکردم ولی کم کم داشتم گرم میشدم و گرمای بدن سارا داشت دوباره حشریم میکرد رفت به سمت ممه همام و با حرص و ولع ممه هامو میخورد خیلی برام لذت بخش بود اومد به سمت پایین و شروع کرد به خوردن کسم داشتم آتیش میگرفتم تا حالا همچی حسی نداشته بودم همین طور داشت کسمو محکم میخوردم و ممه هامو فشار میداد من کامل فلج شده بودم و داشتم اه و ناله میکردم یه دفعه یه لرزشی تو بدنم افتاد و ابم اومد احساس آرامش خاصی بهم دس داد که تو عمرم این احساسو نداشتم بعد سارا برگشت و خوابید گفت الان نوبت توه همین کارایی که من باهات کردم تو هم با من بکن من دقیق همون کارارو رو اون انجام دادم البته نه به خوبی اون وقتی داشتم کسشو میخوردم محکم سرمو گرفته بود و میگفت محکم تر بخوره که یه دفعه روناش سفت شد که نزدیک بود سرمو بین تو پاش له کنه و یه لرزشی به بدنش افتاد و اونم آبش اومد
آرروم کنار هم خوابیدیم و موهای همو نوازش میکردیم و لبای کوچیکی از هم میگرفتیم و میخندیدم این اولین لزم با سارا بود که هیچ وقت تو زندگیم لذت جنسی که اون روز بردم دیگه نبردم الانم که شوهر کردم از سکس با شوهرم راضی هستم ولی بازم اون لذتی که اون روز بردمو نمیتونم فراموش کنم
بعد اون روز من با سارا چندیدن بار دیگه هم خونه ما هم خونه اونا لز داشتم تا اینکه اون سال گذشت و سارا خونشون رفت تهرانپارس و از ما دور شدن و یه مدرسه دیگه برای پیش دانشگاهی اسم نویسی کرد ولی بازم ماهی یه بار همدیگه رو میدیدم و لز میکردیم حتی سارا دوس پسر گرفته بود و از کون به دوس پسرش میداد تو یکی از لزامون هم خواست که خیار تو کونش کنم منم کردم اونم تو کون من خیار کرد ولی اصلا خوشم نیومد چون درد داشت و لذت نبردم هر چند که الان شوهرم از کون گاه گاهی منو میکنه ولی فقط بخاطر شوهرم تحمل میکنم وگرنه دوس ندارم
خلاصه من قبول شدم دانشگاه سارا هم قبول شد دانشگاه کرمان و همونجا با یه پسره اشنا شد و شوهر کرد بعد اینکه شوهر کرد دیگه با هم لز نکردیم یعنی من دیگه دوس نداشتم چون اون شوهر دار بود اونم اصرار نکرد منم سال اخر دانشگاه بودم که با یه پسر خوشتیپ و مودب ازدواج کردم که الان شوهرمه و الهی قربونش برم
سارا الان بخاطر کار شوهرش آستارا زندگی میکنه و گاگاهی با تلفن احوال همو میپرسیم ولی هیچ وقت بعد شوهر کردنمون لز نکردیم در حالی که موقعیتشم بوده ولی نکردیم اونم از زندگیش راضیه امیدوارم که خوشبخت باشه
این خاطره تنها خاطره سکسی زندگی من بود که اونم با یه دختر اتفاق افتاد هیچ وقت با هیچ مردی رابطه جنسی نداشتم جز شوهرم دوس پسر داشتم ولی در حد تلفن همین با هیچ دختر دیگه ای هم لز نداشتم و نمیخام که داشته باشم حتی الان با خود سارا هم نمیخام لز داشته باشم فقط قصدم تعریف یه داستان واقعی بود همین. در ضمن هیچ وقت لذت لزی رو که با سارا داشتم فراموش نمیکنم ولی دیگه به لز فکر نمیکنم
ببخشید اگه بد نوشتم یا اگه طولانی شد
منون که برای خوندن خاطره من وقت گذاشتین
خداحافظ

نوشته: الناز

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها