داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن عمو هما

سلام من …. هستم 19 سالمه من یه زن عمو دارم که 31 سالشه
اسمشم هما هستش
این داستانی که الان میگم براتون یه ماهه پیش برام اتفاق افتاد
چون پدرم از اون حزب الله های فوقالعادست من مجبورم برای دیدن ماهواره برم خونه ی عموم
عمویه من یه بنگاه داره که ساعت 7 صبح میره بنگاه تا ساعتت 10 شب هم بر نمیگرده
من که تازه از دانشگه برگشته بودم خونه مامانم بهم گفت …. ما میخوایم بریم خونه ی دوست بابات گفتم کدوم گفت امیر اقا گفتم شوخی میکنی مامان گفت مگه من باتو شوخی دارم
گفتم آخه مامان اون که خونش تهرانه الانم که شبه گفت مثل اینکه زنش فوت کرده
و ما هم مجبوریم الان بریم تا به مراسم برسیم راستی بگم که من بچه ی شیرازم
پدرم ماشینو روشن کردو مامانم و برادرم سوار ماشینشدن و رفتن
منم چون اون روز چهار شنبه بود و من چون رشتم کامپیوتره و دانشگاه ما پنج شنبه و جمعه تعطیلیم
با خودم گفتم من حالا تک و تنها تو خونه چیکار کنم
بالا خره یه جوری 1 ساعتی خودمو معطل کردم بعدش دیدم نه داره حوصلم سر میره
پاشدم رفتم خونه ی عموم
رفتم تو خونشون و دیدم زن عموم دراز کشیده خودشو جمع کرد
و نشست منم سلام کردم و نشستم عموم یه پسر 11 ماهه داره که همش خوابه
زن عموم هم داشت فیلم ایران قدیم مو سرخه رو تماشا میکرد
آروم نشستم کنارش گفت خب آقا …… دانشجویه ما چیکار میکنه
منم گفتم مگه آدم تو دانشگاه چیکار میکنه
گفتم خب درس میخونه دیگه
گفت آره جون خودت
اگه تو درس میخونی پس لابد من مخ دخترا رو میزنم
منم یه خنده کردموگفتم خب مگه زندگی هم بدون دختر میشه
من با زن عموم خودمونیم و هر چی دارم بهش میگم چون هم زبونه خوبیه برای من
زن عمويه من هميشه تويه خونه يه شلوار سياه تنگ ميپوشه اين شلواري كه زن عمويه ممن ميپوشه اينقدر نازك و تنگه كه چون شرت نمي پوشه چاك كونش همش معلومه
وپيرهنشم همش يه پيرهن مردونه ي كوتاهست كه دكمه داره و همشم دكمه ي اول
و اخرش بازه و چون سوتين نمي بنده نك سينه هاشم همش معلومه
از بس اين پيرهنايي كه ميپوشه تنكه كه سينه هاي گندش ميخوان پيرهنشو پاره كنن
بعد از کلی حرف زدن بهم گفت چرا … مثل همیشه نیستی
گفتم امروز با بهترین دوست دخترم دعوام شد و ولش کردم
منم همش منتظر بودم که بدنمو به سینه هایه گندش بزنم سرمو گذاشتم رو سینش و گفتم زن عمو جوووونم من دوسش دارم
بعد یکی از دستامو گذاشتم رو یه طرف سینش که طرف سمت راست سینش کلا تویه دستم بود
البته بهتون بگم که هما خانوم زن عمو ی خودمو میگم
یه زن خوشگل و ناز با سینه های خیلی بزگ و زیبا و با کونهایی که وقتی مانتو میپوشه میخواد از
شلوارش بزنه بيرون
بعد وقتي سرم رو سينه هاش بود و دستم هم رو سينش
بهم گفت مثل اينكه نه تو خيلي دلت ميخواد خودتو همش بهم بچسبونيو بعدشم ……
منم سريع خودمو كشيدم كنار
و رنگ صورتم مثل رنگ لبو سرخ شد
گفت چيه چرا رنگت پريده گفتم من گفتم من نه من عاديم
گفت شوخي كردم
بعدش اومد خودشوچسبوند به من
منم كه از خجالت سرخ شده بودم قلبم داشت ميومد تو دهنم
بعد يه دفعه دستشو گذاشت رو كيرم
بهم گفت اينچيه اينجاست
من بعد از شنيدن اين حرفش براي يه لحظه قلبم وايستاد
گفت ميتوني اينو امشب بهم قرض بدي
بهش گفتم چييييييييييييييييييييييييي اگه عمو بفهمه گفت اون الان نمياد
كي مي خواد بهش بگه
بهم گفت ميخواي اين سينه هايي كه مي دونم خيلي دوست داري مال تو باشه
من با لكنت گفتم اگه شما بخواين چرا كه نه
گفت پس چرا معطلي سينه هام مال تو كير تو هم مالا من ديدم داره لباشو به لبم نزديك ميكنه
اينقدر لبشو به لبم نزديك كرد كه منم چشممو بستمو لبمو گذاشتم رو لبش
وااااااااااااااااااااااااااااااااااي چه لبايي داشت
بعد از يكي دو دقيقه لبمو ازش جدا كردمو رفتم اروم آروم دكمه هاي پيرهنشو باز كردن
بعد از اينكه كامل پيرهنو از تنش در اوردم لبامو گذاشتم روي نك سينه هاش و شرو عكردم به خوردن سينه هاش واي چه سينه هايي
سينه هاش واقعا بزرگ و شق بود
منم فقط نيم سياعت داشتم سينه هايه بزرگشو ميخوردم
اونم سرمو محكم به طرف سينه هاش فشار ميداد ميگفت اه بخور عزيزم همش مال خودته تو مال مني خوشگلم بخور ديگه سرم بين سينه هاش گم شد اينقدر نوك قهوه هاييه سينه هاشو خوردم كه ديگه ميگفت ولم كن دارم ميميرم آه آه مگه من گوشم به اين حرفا بدهگار بود
بالا خره سينه هاشو ول كردم وقتي اين كارو كردم بلند شد و دستمو گرفت و برد به سمت اتاق خودش رو تخت نشست من پيرهنمو از تنم در آوردم و شلوارمم در آوردم ميخواستم شورتمو در آرم كه دستمو زد
گفتم چي شده
گفت مگه قول ندادي كه كيرت امشب مال من باشه گفتم خب چرا گفت پس اين كير خوشگل مال خودمه مال تو نيست
گفتم بيا اينم كير من هر كاري كه ميخواي بكن اونم كه رو تخت نشسته بود منو كشيد طرف خودش
شورتمو كشيد پايين بعد يه خورده به كيرم نگاه كرد بعد شروع كرد به زبون زدن واي چه حالي ميداد
بعد از اينكه با زبونش كيرمو خيس كرد با دندوناي جلوييش سر كيرمو گرفت و با نوك زبونش سر كيرمو ليس ميزد
من ديگه داشتم ميمردم
التماسش ميكردم ولم كن دارم ميميرم
مگه اون گوش ميداد
بعد با دندوناي جلوييش از قسمت انتهاييه سر كيرم شروع ميكرد و بعدش آروم دندوناشو به عقب ميكشيد
ميدونم كه هيچ كس تو دنيا مثل اون كير خوردن بلد نيست
بعد سر كيرمو هي با نوك زبونش ليس ميزد
بعد لباشو قنچه كردو سر كيرمو گذاشت توي لباي قنچه اييش بعد هي عقب و جلو ميكرد
من از بس حشري بودم ديگه داشتم ميمردم گفتم الانه كه آبم بياد گفت چي من حالا حالاها باهات كار دارم
بعد رفت يه اسپري آورد زد به كيرم
و باز شروع كرد به ساك زدن براي من
منم ديگه سرشو محكم گرفتم تو دستام و هي عقب و جلو ميردم
بعد از چند دقيقه بلندش كردم و بغلش كردم و شروع به لب گرفتن ازش كردم
بعد دو تا دستام گذاشتم رو لمبرههاي كونش چقدر نرم بود
چون شلوار تنگ پاشبود خيلي حال ميداد
لبامو از لبش جدا كردم
و برگردوندمش و شلوارشو كشيدم پايين وايييييييييييييييييي يه كوس بيمو و آك بند جلوي چشام بود بعد بهش گفتم كيرمو يه زره بخوره تا خيس بشه
اونم توف ريخت رو كيرم و با زبونش برام خيسش كرد
بعد من خوابوندمش روي تخت بعد سركيرمو اروم گذاشتم لاي كونش انقدر به كونش ماليدم كه داشت ديوونه ميشد بعد ازش خواستم كه به يه طرف بخوابه بعد منم باز سر كيرمو ميزدم به كونش بهم التماس ميكرد
ميگفت كيرتو بكن تو كوسم زود باش لعنتي دارم ميميرم ديد كه من به حرفش گوش نمي دم محكم كونشو زد به كيرم
و كيرم تا ته رفت تو كسش و يه آه از ته دل گفت كه داشتم ميمردم
بعد شروع كرد به عقب و جلو رفتن بعد بهش گفتم ميخوام بزارم تو كونت
گفت بزار مال خودته عزيزم
تا ته بكن توش
منم سر كيرمو خيس كردم و آروم گذاشتم تو كونش چون از رو خوابيده بود و پاهاشو جفت كرده بود
كيرم تا نصفه رفت تو كونش مدام جيغ ميكشد و ميگفت درش بيار دارم پاره ميشم
منم هي سرعتمو بيشتر كردم
بعد از اينكار بلندش كردم طوري كه هر دومون ايستاده بوديم بعد كيرمو كردم تويه كونش و هي عقب و جلو ميكردم بعد از چند دقيقه كونشو از كيرم جدا كرد و منو انداخت رو تخت بعدش اومد روي كيرم نشت و خودشو يه مقدار جلو آورد و كيرمو كرد تو كسش و هي بالا و پايين ميكرد من بهش گفتم بلند شه بلندشد و من به تخت تكيه دادم بعد دوباره اومد رو كيرم نشست بعد من كونشو كه خيلي داغ بود و بزرگ تو دستام گرفتم و هي بالا و پايين ميكردم ديگه داشتم تموم ميكردم بعد كيرمو بيرون آوردمو با دست شروع كردم به جق زدن چون نمي خواستم تو كوسش خالي كنم بهم گفت چيكار داري ميكني گفتم داره آبم مياد
محكم دستمو از كيرم جدا كردو كيرمو تا ته فرو كرد تو كسش و بعد هي عقب و جلو ميكرد تا بالا خره آبم با فشار تو كسش خالي شد اونم ديگه بالا و پايين نمي كرد بعد همن طوري روم خوابيد و سينه هاشو گذاشت تو دهنم
اون روز بهترين حال زندگيمو كردم
به ساعت نگاه كردم ديدم ساعت 9:30 با خودم گفتم الانه كه عموم سر برسه سريع لباسامو پوشيدم يه بوسه رو كونش زدمو اومدم بيرون
اين اولين سكس من بود
بعد از اونماجرا هر دو روز در ميون باهاش سكس دارم البته ميتونم هر روز باهاش سكس كنم
ولي ميخوام كمرم قدرت كافي داشته باشه
لطف كنين نظربدين در مورد داستان اگه خوشتون اومد من داستاناي ديگه رو كه با زن عموم و همسايمون كه باهم سكس داشتيم رو براتون تعريف ميكنم…
اين داستان ساخته ذهن نويسندست… فقط جنبه سرگرمي داشت

نوشته: داش هادي

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها