داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زن عموی ظالم

باسلام خدمت دوستان عزيز درابتدا ازنوع نگارش وكم بودن مطالب سكسي ان عذرخواهي ميكنم واز شما خواهش ميكنم نظرتان رادرمورد خاطره واقعي من بنويسيد .سالهاي اخر جنگ بود عموي من تازه زن گرفته بود حدودا 15سال اختلاف سني داشتند دختري تركه اي با موهاي سياه بلند با سينه هايي واقعا زيبا و گرد كه هنوز در خاطرم مانده خانه ما وعمو خيلي به هم نزديك بود عمو رضا بعد از عروسي هنوز6ماه از سربازيش مانده بود ومجبور بود تازه عروس راتنها گذاشته براي بقيه سربازي به منطقه ميرفت زن عمو ازيكي از روستاهاي اطراف بود وفاميلشان بد ميدانستند كه بعد از عروسي دخترشان به خانه پدري براي مدت حدود3الي6ماه برود دران موقع من حدودا 10ساله بودم وشبها با كتاب ودفتر پيش زن عمو ميرفتم از ايجا بود كه فصل جديدي در زندگي من چه از لحاظ روحي(سكسي) وجسمي اغاز شد.زن عمويم با ان كه سن زيادي نداشت ولي پخته عمل كرد در شبهاي اول فقط كنار هم ميخوابيديم واو مثل بچه ها برايم قصه ميگفت بعد از20سال هنوز گرماي بدنش را در وجودم حس ميكنم بش از حد به اووابسته شده بودم ولي به علت بچكي از تفكراتش بي خبر هرروز ظهر بعد ازمدرسه يا عصرها پيش او بودم برايش خريد ميكردم انجا در س ميخواندم حتي گاهي همان جا حمام ميرفتم تا يك روز عصر(مانند فيلم اكنون از جلوي چشمانم ميگذرد)مرا صدا كرد وگفت مي خواهيم بخوابيم ومن را زير پتو برد وگفت ميخواهم همديگر رابترسانيم ومن را به خودش ميماليد تا اين كه به خود امده وديدم اولخت است وحتي در كشمكشها شرت خود را دراورده باز نفهميدم تا روزهاي بعدي سينه هايش را در دهانم ميگذاشت ومن رامجبور به بازي با پايين تنه خود مي كرد ومن باز درك مسيله دران موقع برايم سخت بود وشايد ان را نوعي بازي مي پنداشتم بعد ازحدود يك ماه ديگر من را باخود به حمام ميبرد و از من سواستفاده براي لذت جنسي خود ميكرد اين را بعد فهميدم اوحتي بعد از بجه دارشدن حدود1.5سال بعد ازاين ماجراها از من سواستفاده ميكرد او قدي متوسط سبزه گون چشماني نافذ ولي بدني واقعا سكسي داشت هنوز نيز هيكلي روي فرم دارد ولي ان خاطره را باز گو كردم كه شما مرا كمك كنيد چون روي ان را ندارم كه از هيچ مشاوري كمك بگيرم. بعد از اين همه سال با اينكه ازدواج كرده ام و از زندگي ام راضي هنوز به ياد زن عمويم هستم در خواب در تنهايي حتي گاهي در معاشقه با همسرم زن عمويم خيانت بزرگي به من كرد هم سال سكس وجنسي من را پايين اورد وهم من رادر حسرت سكس بعد از بلوغ با خود گذاشت با اين حال هنوز بعد از20سال به رويش نياورده ام.يك چگونه با او اين موضوع را در ميان بگذارم ايا او هنوز يادش است ايا هنوز به من حسي دارد من از او آتو دارم وتمام نشانه هاي بدنش را به خاطر دارم تمام خواسته ام يك بار سكس با او است وبس تا تمام عقده هاي اين چند سال را خالي كنم او ظلم بزرگي به من كرد من هنوز تمام لحظه هايي كه لخت كنار من بود را به ياد دارم با نظراتتان كمكم كنيد. باتشكر ازشما

نوشته:‌ آرش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها