داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

همکلاسی وحشی

سلام این خاطره برمیگرده به ده سال پیش که من تو دانشگاه ترم پنجم بودم و با دوستان همه کار میکردیم بجز درس خوندن. رقابتی عجیب بین دوستان برای مخ کردن ورودیهای جدید بود. من بخاطر اینکه تور پهن کنم و دسته جمعی مخ کنم گروه رباتیک را انداختم و از ورودیهای خوشگل دعوت به همکاری کردم . تو دختر پسرای که ثبت نام کرده بودن یک دختر اهوازی با آرایش خلیجی و سن وسال بالا تر از بقیه نظرم رو جلب کرد.پوست سبزه چشای درشت و سیاه با آرایش خلیجی و شهوتی. لبای سرخ ،گونه های درشت با بینی عملی. ولی خداییش یک سرو گردن از همه دخترهای دانشگاه بالاتر بود. البته چادر عربی نمی‌گذاشت رو هیکلش نظر کارشناسی بدم. فقط تو جلسه ای که داشتیم و همه جمع شده بودن تا در باره رباتیک و فعالیتمون حرف بزنیم تو چشای من خیره میشد و مدام خنده های شیطونی میزد . بعد از چند جلسه که همه با هم دوست شدن چند باری با هم حرف زدیم و چند باری برام زبون در آورد منم دستشو می‌گرفتم. یک روز تو دانشگاه بهم گفت یک چیز مهم می‌خوام بهت بگم قرارمون شد ساعت دو تو یکی از اتاقهای خلوت دانشگاه . منم که تازه تمیز کاری کرده بودم قشنگ سرشو تیز کردم . اون روز سرم خیلی شلوغ بود و تقریبا یادم رفته بود قرار دارم . حدود ساعت سه بود که یادم افتاد و سریع رفتم دیدم سر یکی از نیمکت‌ها نشسته منو تا دید با لبخند اومد سمتم منم بدون صحبت دستمو دور کمرش انداختم و لباشو خوردم. از کمرش نگم که تا اون روز همچین ظرافتی رو حس نکرده بودم با پنجه دستم گگگگ کمرش رو گرفت . تو همین وضعیت دستم رو آروم به باسنش رسوندم. زیبا جادار مطمعین. البته سریع دستمو گرفت و آورد بالا. منم حسابی کیرم باد کرده بود و از روی شلوار لای پاهاش گذاشته بودم . یک دفعه زد تو سینم و گفت بچه پر رو من گفتم بیای بالا بهت بگم انتقالی گرفتم برای ترم بعد به اهواز و تو مثل تارزان منو داری میخوری. تقریبا نفهمیدم چی میگه و دوباره سمتش رفتم و رو دستام بلندش کردم . خداییش باورش سخت بود اون باسن برای بدنی ظریف و دخترونه لیلا. اینبار خودش هم همراهی کرد تا اینکه از تو راهرو صدا اومد. شق درد و کلاس معارف آخر ماجرا بود . تو کلاس آخونده داشت در باره اختیار صحبت میکرد منم دنبال مکان با اس مس به دوستان بودم . ساعت شش زنگ زدم لیلا و گفتم امشب چکاره ای .گفت خانواده دوستم اومدن با اونها می‌خوایم بریم بیرون. منم بهترین گل رو تو خانه حریف دیدم و با کلی التماس قرار رو تو آپارتمان خودش گذاشتم. ساعت هشت مثل گرگ آماده شکار در آپارتمانشان بودم . به محض رفتن دوستش و خانواده حمله آغاز شد . به خودم گفتم آروم باش و مثل آدم حسابی رفتار کن . در آپارتمان باز شد دختری قد بلند ترکه ای با موهای تا کمر و یک باسن بزرگ و زنونه. . نفسم بند رفته بود و لیلا قشنگ متوجه شده بود که هیکل زنونه و سکسیش منو مات و مبهوت کرده. بهم گفت چیه انتظار نداشتی با دافی مثل من بپری. یک سیگار روشن کرد و گفت عرق میخوری .دیدم خلافش سنگینه گفتم کاندوم داری. گفت از کجا میدونی من زنم. یک دستی بهش کشیدم و گفتم بو کشیدم . منو کشوند سر میز نهار خوری و موهای سینم رو چنگ میزد.تو چشم زدن لختش کردم . مدام ازش فاصله می‌گرفتم تا هیکلش رو بهتر ببینم. بوی عطرش، موهای لختش ،ممهای سرخش و آهنگ گنگش.کیر سیاه رگ دارمو در آوردم و دستهای استخونیش با ناخون های رنگیش حلقه بر دارو ندار ما زدند.منم سرخوش از کیر کلفت سرش رو آوردم تا برام ساک بزنه تا تو گلوش خفش کنم. ولی حرفه ای و کار بلد تخمها رو هم میخواست بکشه تو دهنش.نیم ساعته منو دوبار خالی کرد. تو بغلم دراز کشیده بود و تعریف کردکه ده ساله بوده شوهرش دادن به یک مرد چهل ساله و دوتا بچه داره البته زن دوم بوده و با بدبختی یکساله که طلاق گرفته تو این یکسال هم شوهر خواهر زحمتشو می‌کشیده. داشت اشکاش در می اومد که دستمو گذاشتم سر کس داغش. نفسش شماره افتاد .کس ابدار با لبه های بلند . چچولش بزرگتر از زنهای دیگه بود .پاهاش رو باز کردم و کیر کلفتمو مثل لنگری سنگین در دل دریای بیکران محکم بالا پایین کردم . راستش تنگ نبود سریع یاد کون ژله ای و بزرگش افتادم . گفتم لیلا برگرد با چشمهای خمارش گفت من فقط از کون ارضا میشم. سوراخ صورتی تو بدن سبزه عجیب بود . با کلی زحمت سرش رو فرستادم تو .دستام رو گره کردم به ممهاش و از پشت گردنش رو می‌خوردم. صدای تپ. تپ. فضا رو پر کرده بود و بیشتر حشریم میکرد بعد از دوبار خالی شدن( جوانی کجایی که یادش بخیر) اینقدر فرش رو چنگ زده بود که تمامش اومده بد زیرمون . تو همین حالت از زمین بلندش کردم میخواست منو چنگ بزنه پاهاشو قلاب کرد دور کمرم و با ناخونهاش کمرمو پاره کرد منم از خجالت گردنش در اومدم و حسابی رد و خون مردگی ایجاد کردم . وقتی داشت ارضا میشد با تموم وجود منو میزد و منم وحشی تر پاره ش میکردم.اخرش عرق کرده ابمو رو دلش خالی کردم . تا آخر ترم چند بار دیگه زدمش ولی هیچ وقت مثل گل تو خونه حریف نشد. خداییش دخترهای سبزه دو درجه دماشون بیشتره کیا موافقن

نوشته: رضا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها