داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

کیر تو زندگی نکبتی

سلام میدونم آخرش یه سری جفنگ میگید برام مهم نیست این اتفاق تخمیی که میخوام بنویسم ماله همین چند روز پیشه و من الان کلان داغونم اسمم فریدون دوستام میگن فری 3 4سالی میشه مدرکمو گرفتمو دارم کار میکنم شغلم طراحی و اجرایه دکوراسیون داخلیه اوضاع کارم هم بدک نیست 25 سالمه تنها زندگی میکنم تو شیراز یه کاری پارسال خورد به پستم کیس خوبی بود قراردادشو نوشتیمو شروع کردم یه آپارتمان 6 طبقه 12 واحدی که یه واحدشو خودم برداشتم 3 ماهی هم هست که توش زندگی میکنم اینا رو گفتم چون مربوطه به گرفتاریم دقیقا واحد بغلی منو یه خونواده گرفتن که پدر و مادرو یه دختره 19 20 ساله به اسم پگی که هنوز نفهمیدم اسم کاملش چیه برداشتن بگذریم من یه اخلاق سگی دارم که اصلا نمیتونم ارتباط صحیح برقرار کنم ولی سعی میکنم همیشه مودب وسربه زیر باشم اینا که اومدن نتونستم زیاد نزدیک شم بهشون فقط چند بار زنه رو دیدم و بهش خوشامد گفتم که ای کاش اون لحظه لال شده بودم من همیشه بیرونم یعنی دنبال کارامم صبح میزنم بیرونو شب برمیگردم مثه لاش میوفتم فقط جمعه ها بمب هم که بندازن نمیتونن منو از خواب بیدار کنن کل سرگمیمم کاره و فیسبوک و این داستانای تخمی تخیلی یه شب جمعه یعنی 5شنبه شب اومدم خونه تا شام خوردمو یسری تونت زدمو یه دوش گرفتم ساعت حدودای 12 شد رفتم تو اتاق بخوابم یه بوی گند تریاک کل آپارتمانو ورداشته بود هرچی فکر کردم ما تا حالا از این برنامه ها نداشتیم به این جدیدا شک کردم کار خودش بود آخه پنجره اتاقم که تو نور گیره پشته دقیقا بغل پنجره اوناست صداشون میومد مثه اینکه چند نفر داشتن قمار میکردن و مواد میزدن به رو خودم نیاوردم تا ساعت 3 2دیدم از رو نمیرن صداشونم بلند ت کردن رفتم دم درشون زنگ زدم زنه که اسمش سانازست اومد دم در سلام و احوال پرسی کردم گفتم میشه آقا رو صدا کنید چند دقیقه بعد مردک اومد خیلی مودبانه گفتم اگه ممکنه تمومش کنید میخایم استراحت کنیم کس کش گفت چار دیواری اختیاری همینجوری بگو مگو شد و دست به یقه که با سرو صدایه ما کل همسایه ها ریختن طبقه دوم یه خر تو خری شد همه هم با من بودن یکی گفت زنگ بزنیم 110 که زنه(ساناز)افتاد به گریه کردن که تو رو خدا نه و از این حرفا نمیدونم کی ولی یه نفر زنگ زده بود پلیس اومدو مردیکه با دوستاشو بساطشون جمع کرد برد فردا هم صداش در اومد که طرف زندانی فراریه اومده مرخصی بر نگشته همون شب وقتی میبردنش موتوجه ساناز با دخترش شدم مثه اینکه از خدا میخواستن بگیرنش اشکای ساناز هم الکی و تخمی بوده خلاصه رفتیم کپیدیم ساعت 8 9 بود دیدم در میزنن به تخمم نگرفتم 100 تای هم فحشو دری وری گفتم حدودای ظهر پاشدم یه صفایی به صورتم دادم زدم بیرون که فست فودی گیر بیارم شکم بی صاحابو سیر کنم یه پیتزایی گرفتمو برگشتم کلیدو انداختم رو در دیدم خوار کسده مثه جن پشته سرمه ساناز بود جفت کردم گفتم حالا بخاطر دیشب میخواد کاردیمون کنه یعنی یه بلای سرم بیااره آخه چون از پشته سرم اومد فورا خودمو جمع کردمو آماده شدم سلام کرد منم یه نفسی کشیدم علیکی گفتم شروع کرد به ناله و نفرین به مردیکه که زندگیشونو سیاه کرده و آبروشونو برده از این کس شعرا یه ربعی زرتو پرت میکرد گفتم خانم ناهارم سرد شد اگه اجازه بدین … گفت من هنوز اسم شما رو نمیدونم گفتم فریدونم و… خومو معرفی کردم حالا اگه اجازه بدید اونم بی مقمه خودشو معرفی کرد _اسمم سانازست 38 سالمه دخترم پگی 20 سالشه … اصلا نفهمدیم چی میگفت فقط اسما رو شنیدم یهو گفت شما مجردی گفتم چطور دیگه داشت میرفت رو اعصابم که خودش کوتاه اومدو خواست خدا حافظی کنه که بر گشت گفت میشه منو پگی شما ناهارو با هم بخوریم ما هم به لطف شما تنها شدیم گوه تو کونم خشک شد قلبم داشت تالاپو تولوپ مزد پیشه خودم گفتم اگه همسایها ببینن کونت جریده (ببخشید که اینطور صریح مینویسم میدونم میگید چه آدم دهن ولیه ولی لذتش به همینه) یه ها و نه کردم دیدم سریع رفت تو خونشون منم درو باز کردم رفتم پیتزا رو بزارم تو ماکروویو همینجوری تو فکره حرفای جنده خانوم بودم که در زدن درو باز کردم دیدم دوتاشون اومدن هزارتا فحش به خدمو خدا دادم که چرا آخر هفتم داره خراب میشه پرروها بی تعارف اومدن تو با قابلمه پلو با خورشت سبزی خلاصه با بیمیلی شدید غذامونو کوفت کردیم یه کم آروم تر شده بودم آخه اولش گفتم یه کلکی دارن دیدم نه همینجوری یه پشت سوال مپرسیدن که کیمو کارم چیه چرا تنهام کمکم ساناز اومد کنارم رو مبل نشست که آقا فریدون خدایش دیشب میخواستم تشکر کنم بابت کارتون ماهم کلافه شدیم از دستشو اینا … منم دیگه راحت تر بودم یه کمی هم خوش اخلاق تر شدم تا اون موقع اصلا تو فکر کارای ساناز نبودم جنده خانم داشت میومد روم دیگه دختره هم رروبهرومون بود به خودم که اومدم دیدم دستم تو دستشه داریم نزدیکتر از قبل حرف میزدیم یه اشاره به پگی کردو گفت تو هم بیا بیشتر لازم داری منم دیگه ولو شدم کیرم گنده شده بود پگی اومد جلو بی ناموس اینگار پول گرفته بود دگمه هامو وا کرد افتاد به لیسیدن کارشو بلد بود مال خوبی هم بود من یه دوست دختر دارم که هیچ اندامی رو جز اون قبول ندارم پگی بد نبود همینجوری که ساک میزد ساناز اومد کیرمو از دهنش در آورد و خودش شروع کرد مامان دختری جفت خوبی واسه سکس بودن خوب میدونستن چیکار کنن منم یه کم ترسیده بودم واسه همین کیرم شل شده بود یه 5 دقیقه ور رفتن باهاش تا راست شد ساناز اومد با اون کس گشادش نشست رو کیرم مثه دهن گونی آردی فراخ بود یه کم بالا پایین کرد کیرم دباره شل شد ساناز بلند شدو اومد کنارم گفت خوشت نمیاد سکس کنی منم مونده بودم چی جواب بدم آخه اولش نپرسیدن میخوای سکس کنی حالا تو عمل انجام شده بودم گفتم چرا به پگی بگو بخوره پگی اومد سره کیرمو کرد تو دهنش منم با پستونای ساناز ور میرفتم ساناز اومد ازم لب بگیره خودمو کشیدم کنار گفتم اینا صاحاب داره یه اخمی کرد و شروع کرد به خوردن کردم کیرمم که تو دهن پگی بود دیگه داشتم حال میکردم ساناز هی میگفت بار اول که دیدمت به پگی گفتم که باید با این حال کنیمو درموردت کلی حرف زدیم ولی تو که اصلا خونه نمیومدی پگی هم هی با کله حرفایه ننشو تایید میکرد منم دیگه راست کرده بودم حسابی دوباره ساناز اومد بشینه نذاشتم زدم تو ریپش یه اشاره به پگی کردم خودش نشست رو کیرم خیلی برام عجیب بود که دختر نیست کیرمو کرد تو کسش گفتم چرا دختر نیستی که جنده خانوم همچی اشوه کس خری اومدو گفت بیشتر حال میده خدایی کس تنگی هم داشت یه 5 دقیقه کردمش بعد گفتم از عقب که ساناز پاشد گفت من چی
_تو هم از عقب.

_باشه بیا
به حالت سگی رو زانوهاش خم شد منم یه کم با سوراخش ور رفتم و تف زدمو کیرمو گذاشتم لای کونش هل دادم تو سرش که رفت هی میگفت سوختم سوختم اییییییییییییییییی اههههههههههههههههههههه منم زده بودم بالا اصلا نمیشنیدم یه کم نیگه داشتمو شروع کردم عقبو جلو کردن کونش از کسش خیلی تنگ تر و داغ تر بود 2 دقیقه ای روندمش که چشم به پگی افتاد که با چشاش داشت التماس میکرد از ساناز کشیدم بیرونو رفتم سراغ پگی یه کم برام ساک زد منم با کونش بازی بازی کردم به شکم خوابوندمش رو زمین کف سالن کیرمو گرفتم تو دست گذاشتم لای کونش خیلی نرمو بی مو بود تنظیم کردم رو سوراخش هل دادم اصلا تو نمیرفت و پگی هم داد میزد که بکش بیرون از ما که تو نیست از اون که بیار بیرون همینجور باهش ور رفتم تا شل کرد حالا اونم داشت حال میکرد نمیدونم چرا ولی هر کاری میکردم نمیشدم پگی خیلی شل تر از من بود اون دوبار ارضا شد من هنوز هیچی پگی دیکه حال نداشت ساناز که مارو میدیدو با کسش بازی میکرد اومد کیرمو تا جایی که بشه بگی کیر کرد تو دهنش حلا بساک کی نساک خوار کسده اینگاری تازه کیر دیده منم میخواست ارضا بشم دیگه کس گشادشو کرد طرفمو پاهاشو داد بالا یا خدایی و شروع کردم خدایی خیلی گاله بود دباره رفتم عقب داشتم میشدم که ظاهرا خیلی استاد بود جنده خانوم فهمید زود بلند شد گفت من که نشدم بذار آبتو بخورم دادم دستش خوارکسده خیلی تشنه بود تا قطره آخرش و وکیوم کرد تو دهنش و خورد من که مثه اینایی که 120 دقیقه فوتبال بازی کردنو تو پنالتی هم باختن دیگه نا نداشتم افتادم رو زمین پیشه خودم هم خوشحال بودم هم صدبرابر ناراحت اول اینکه به دوست دخترم خیانت کردم بعدش اگه آبروم جلو همسایه ها بره چطور اینا یه حساب دیگه ای رو من داشتن ولی کس و کونی بود دور هم کردیم دیگه ساناز گفت میدونی ما هر پارتی که بریم چن میگیریم گفتم من پول بده نیستم خودتون اومدین خودتونم دادین من که اصلا حرفی نزدم اخم کرد گفت حالا کی از تو پول خواست فقط هفته ای یه بار ما هم واسه خودمون حال کنیم نه واسه پول یه کم حرف زدیمو لاس زدیم تو این مدت پگی فقط نگاه میکرد خیلی با کیرم حال کرده بود خیره شده بود چشاشم خماره خمار اینگار نیم کیلو تریاک خورده این اولین بار بود کردنم اینهمه طول کشید فکر میکنم از ترس بود یا هرچیزی نمیدونم حالا شما میگید چیکار کنم بمونم یا بفروشم برم اگه بفروشم خونه به این خوبی که از اولش خودم کاراشو کردم و دوستش دارم گیرم نمیاد اگه بمونم هر لحظه امکان داره آبروم بره ضمنا دوست دخترم هم نمیتونم بیارم پیشم راستی یادم رفت بگم از اون روز تا حالا کیرم قرمز شده یه کم هم ورم داره همیشه هم میسوزه روم هم نمیشه برم دکتر هرکی میدونه راهنمایی کنه لطفا.

نوشته: فریدون

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها