داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

پریسا ، مادر ساحل

چند روزیه که اینجا دارم داستانهای مربوط به مادرزنو میخونم و به نظرم اکثرشون تخیلی و رویاییه . واسه همین سعی کردم داستان خودم را تا جایی که حافظه ام اجازه میده با صداقت کامل بنویسم .
اما تجربه خودم … البته نه با مادرزنم بلکه با مادر دوست دخترم !
من ، امیر ، الان حدود ۴۲ سالمه ، مجردم ، بدنسازی کار میکنم و تجربه سکس با بیش از ده تا زن و دختر مختلف را داشته ام و بقول اکثرشون کیر خوبی دارم و خوش سایزه . مغازه دارم و مشتریام بیشتر خانومها هستند ، وضع مالیم بدک نیست و برای پارتنرهام خوب خرج میکنم و خوبم نتیجه داده ! . حدود ۴ سال پیش با یه زن ۳۰ ساله بنام ساحل آشنا شدم که معمولا با مادرش برای خرید میومد مغازم و از حرفاش متوجه شدم که با شوهرش مشکل داره ( کتکش میزد ، بدقیافه بود ، بهش پول نمیداد ، اهل قمار و رفیق بازی بود و … ) و میخواد با من رفاقت کنه . منم خیلی آروم و طی یک ماه ، باهاش صمیمی شدم و بعد از مدتی روابط جنسی گرمی بینمون برقرار شد و هنوزم با هم هستیم و با هیچکس عوضش نمیکنم ، چون دیوانه وار عاشقمه و عاشقشم . در ضمن هرگز از سکسی که سه سال پیش با مادرش داشتم خبردار نشده و از اون طرف هم مادرش -که تلاش میکنه تا رابطه ساحل رو با شوهرِ دیوثش درست کنه -نمیدونه با ساحل چه روابطی دارم .
… خوشبختانه ساحل برای انواع فانتزیهای سکسی پایه بود ؛ از سکس با محارم بگیر تا سکس کثیف و ضربدری و بی دی اس ام و … و از اونجایی که موقع سکس ، حرفای رکیک بینمون رد و بدل میشد ( مثل مادرتو گاییدم یا کیرم تو کس و کون مادرت … ) همینا باعث میشد این صحنه ها واقعا بیاد جلو چشام و بعداً در تنهایی هم بهش فکر میکردم و عملاً به سکس با مادرش علاقمند شدم . البته مادرش هم هربار میومد مغازم خیلی باهام گرم می گرفت ولی دلیلی بر تمایل به رابطه جنسی نبود . موقع هم آغوشی هام با ساحل ، به شوخی در مورد مادرش و مسائل خصوصی مربوط بهش سوال میکردم و متوجه شدم که این زن ۵۴ سالهٔ خوشگل که چاق تر و کوتاهتر از دخترش بود ، کلی به بدن خودش میرسه ، یائسه است و معمولا زیر لباسش شُرت نمیپوشه و سوتین نمیبنده ، گاهی اهل مشروب هم هست ، بی هیچ خجالتی جلو دختراش لخت میشه و حتی یه بار که با دوستاش مست بوده ، محض خنده ، سر بطری مشروبو مالیده به کوصش . پدرشون تو کیش مغازه داشت و دو هفته ای یکبار میومد تهران و از اونجایی که حدس میزدن با یه زن صیغه ای در کیش هم خونه بوده ، مامان و باباش در یه وضعیت شبیه طلاق اند و با باباشون مث غریبه ها رفتار میکنن ، همه اینا به نفع هدف شیطانی من کار میکرد ! … بله ، پریسا جونِ من یا بقول نوه هاش ، مامان پری ، همون چیزی بود که من میخواستم . اینم بگم که ساحل حاضر بود هر کاری برام بکنه و حتی یه بار موقع سکسمون گفت من کصکشی هم برات میکنم ، گفتم یعنی چی؟ گفت حاضرم از بین دوستام برات کس بیارم و بکنیش ! با اینکه میدونستم این کارو میکنه ، هرگز ازش نخواستم ، چون بعدش خودش دشمنم میشد و نمی خواستم از دستش بدم . بهرحال وقتی ازش خواستم چندتا عکس یواشکی از بدن لخت مامانش بگیره و به من نشون بده ، انجامش داد ؛ … سینه های نه چندان درشت ولی سرحال ، هاله های دور نوک پستوناش قهوه ای رنگ ، یه کم شکم ، پهلوهای تا حدی آویزون شده ، بازوها و رونهای تپل و کون گرد و سفید و «کُصش» که هرچند توی عکسها واضح نبود ولی میشد حدس زد چه محشری اونجا برپاست ! … بیچاره ساحل ، فکر میکرد بدن یه زن مسن رو نشونم داده و به عکسهای مامانش میخندید ، غافل از اینکه منِ روانی ، اتفاقاً عاشق همین بدن بودم و حتی هربار میخواستم با خودش هم سکس کنم ، برای تحریک شدنم به بدن مادرش فکر میکردم … از اون به بعد هربار پریسا جون میومد مغازه ، با الفاظ خودمونی باهاش حرف میزدم و راحت بهش میگفتم که دوستش دارم و اونم همینجوری جوابمو میداد تا اینکه یه روز که تو مغازه باهم تنها بودیم ، وقتی خواستم از پشتش رد بشم ، دیدم به خودش هیچ تکونی نداد و من کاملا با کونش مماس شدم ، همین قضیه بهم جرات داد تا دوباره لمسش کنم ، دستشو بگیرم تو دستم و ببوسم و نهایتا یه بوس کوچولو رو صورتش .‌ البته هر کدوم از اینا به همراه کلی مخ زدن انجام میشد که تخصص بنده اس ! و خلاصه بعد از کمی معاشقه ، ازش اجازه گرفتم که باهاش تماس بگیرم و رفت . از همون شب باهم مداوم چت میکردیم (و متوجه شدم که شوهرش یا بابای ساحل ، بیشتر باهاش آنال سکس داشته و برای همین از این کار نفرت داشت) تا دفعه بعدش که اومد پیشم … ، از داخل ، مغازه رو قفل کردم ، بغلش کردم و کلی وقت از هم لب گرفتیم ، لباش قلوه ای و حالت آبکی داشت که بعدا فهمیدم ژل تزریق کرده … ، یواش دستمو از بالای شلوارش بردم داخل و کصشو لمس کردم . شرت نداشت ، کصش بدون مو ، فوق العاده نرم ، داغ و کمی مرطوب بود . ترسیده بود و نذاشت ادامه بدم ، با اینکه یائسه بود ولی خشکی واژن نداشت و کصش خوب خیس میشد و وقتی انگشتامو بو کردم ، بوی تند ترشحات کصش حالی به حالیم کرد . بهرحال دفعه بعد بیشتر همدیگرو دستمالی کردیم و یه ساک نصفه نیمه هم برام زد ، تا اینکه بالاخره راضیش کردم ببرمش طبقه بالای مغازه ، که شامل یه اتاقک و دستشویی بود و با ساحل هم همونجا سکس میکردم . قرارمونو تنظیم کردیم برای صبح زود یه روز شنبه ، خیابون خلوت و اکثر مغازه ها بسته بودن ، از ساعت هفت که اومدم داخل مغازه ، چشمم به در بود تا اینکه پریسا جون ساعت هفت و نیم رسید و خیلی سریع اومد داخل . دل تو دلم نبود و کیرم از شب قبلش رو حالت شق شده ثابت شده بود اما به محض دیدنش از شدت استرس خوابید ! . یعنی میشه من بدن لخت مامان ساحلو ببینم و بکنمش ؟ مغازه رو از داخل بستم و رفتیم بالا . میدونستم که حداقل تا ساعت ده و نیم مزاحمتی نداریم .

همون اول کار که فقط مانتو روسریشو درآورده بود ، همدیگرو بغل کردیم و مثل وحشیا لب و لوچه همو خوردیم و همزمان دستمو از پشت بردم روی ساپورتش و لپای کونشو با دوتا دستام چنگ میزدم . مثل دخترش فرز و پرتحرک نبود ولی همین وقار و سنگینیش یه جورایی بهم حال میداد . موهاشو بالای سرش بسته بود ، یه پیرهن یقه باز پوشیده بود و یه خال برجسته پایین گردنش داشت که تا حدی تو ذوق میزد ، چاک پستوناش دیده میشد و اومدم یکی از ممه هاشو درارم و بخورم که گفت صبر کن عزیزم ، روتو اونور کن تا خودم لباسامو درآرم . اینجور مواقع حتما یه سورپرایزی در کاره برای همین با کمال میل گفتم «چشم ، قربون نوک سینه هات برم» و رفتم رو به دیوار نشستم . در حین لخت شدنش همش میگفت برنگردیا …… ، بعد از دو دقیقه ، گفت حالا میتونی برگردی ، برگشتم و دیدم در حالی که فقط یه شورت اسلیپ مشکی پوشیده ، داشت رژ لباشو با دستمال پاک میکرد …. ، دستمالو پرت کرد و جفت دستاشو زد به کمرش ، شکمشو داد توو و سینه هاشو داد جلو و پای راستشو به حالت نوک پنجه قرار داد . مات اندامش شده بودم ، با عکسهایی که ساحل ازش گرفته بود خیلی فرق داشت تمام بدنش بدون موبود ، لیزر شده بود ، سینه هاش دعوتم می کرد به مکیدن و دو طرف کصش از کناره های شرتش زده بود بیرون ، روی زانوهام دو قدم رفتم به سمتش و لبمو از رو شورت گذاشتم روی کصش و بوسیدمش و دستامو بردم سمت کونش ، شرتش بوی نویی می داد و خواستم بکشم پایین که گفت صبر کن خودم درمیارم ، در حالی که شرتشو در میاورد ، منم تمام لباسهامو با سرعت برق درآوردم ، جلوش نشستم و ازش خواستم یه پاشو بزاره رو زانوم تا لای پاهاش باز بشه و به کصش مسلط باشم ، وااااای یه کس صورتی که لای پاهای چروکیده و کلفتش از لای چاک کس بیرون افتاده بود ، بوی زن رو حس میکردم ، بی اختیار زبونمو کشیدم بهش و شروع کردم به لیسیدن از پایین تا بالاش ، به چشم بهم زدنی کیرم سیخ شد ، کس تپلش کل دهنمو پر کرده بود ، گاهی چوچولشو تو دهنم نگه میداشتم ، مدام میگفت قربونت برم میخام بخابم … ولی من مث سگ لیس میزدم . بالاخره طاق باز خوابید و شروع کردم به لیسیدن سوراخ کس و کونش ، زبونمو میکردم تو سوراخش و گاهی کل کلوچه کصشو گاز میگرفتم ، چشاشو بسته بود و نوک سینه هاشو با دوتا دستاش گرفته بود و میکشید بالا . شکم برجسته اش که چند تا تَرَک بلند روی پوستش دیده میشدُ لیس زدم و دهنمو رسوندم به نوک پستوناش و پنجه هامو لای انگشتاش قفل کردم و بردم بالای سرش ، نوک سینه چپشو گرفتم تو دهنمو با زبونم باهاش ور میرفتم ، همین کارو با سینه راستش کردم ، پستوناش مثل کیسه فریزری بود که توش آب کردی ، در همون حال بوی عرق زیر بغلش که با عطر مام مخلوط شده بود ، منو برد به سمت خودش ، زیر بغلشو لیس زدم ، طعم عرقش دیوونه ام کرده بود . سر کیرم با کصش برخورد میکرد ، شروع کردم به خوردن لباش ، در حالیکه کیرم روی کصش لیز میخورد ، سر کیرمو جلوی سوراخش تنظیم کردمو دادم داخل ، با اینکه گشادتر از کس ساحل بود ولی هنوز برای کیر من خوب بود . آه عمیقی کشید و شروع کردم تلمبه زدن ، تاپ تاپ صدا میداد و پریسا میگفت قربون کلفتیش برم ، بعد آروم تر شد و دیدم زیر لب داره چیزی میگه ، گفتم چیه خوشگلم ، گفت «من آبم اومد » خندیدم و گفتم مگه تو هم آب داری ؟! منظورش این بود که ارضا شده ، دراز کشیدم کنارش و نوک سینه هاشو نوازش کردم ، گفت نکن حساس شده ، بعد خواست بره خودشو بشوره . دستاشو گرفتم بلندش کردم و رفت سر توالت فرنگی نشست . رو عادتی که با ساحل داشتم در دستشویی رو باز گذاشتم و ایستادم که شاشیدنشو ببینم . شکمش که حالا کاملا قلمبه شده بود مانع از دیدن کصش میشد ، سرشو آورد بالا و گفت نمیخوای بری اونور ؟ درو ببند ! گفتم میخوام وقتی جیش میکنی ببینم . گفت نه ! خدا مرگم بده ، برو دنبال کارت . همین حرفش بیشتر حشریم کرد ، اومدم بالا سرش و با پررویی گفتم خواهش میکنم بزار دستمو بگیرم زیرش ! …. از من اصرار و از اون که نمیتونم و شاشبند میشم و …. و آنقدر بوسیدمش و التماسش کردم تا از خجالت ، دستشو گذاشت رو صورتش و آروم صدای قطرات شاشش که میریخت تو فرنگی رو شنیدم ، دستمو بردم زیرش و جریان گرم شاش پریسا که میریخت روی دستمو حس میکردم . شلنگ رو برداشتمو همونجا دستمو آب کشیدم و بعد آب رو گرفتم سمت کصش و شروع کردم به مالوندنش .‌ همونجوری که ادامه دادم ، سرشو گذاشت روی شونم و کیرمو گرفت تو دستش . فهمیدم برعکس چیزی که گفته ، هنوز ارگاسم نشده . دستم با مایع لزجی که از کصش میومد بیرون ، لیز میشد . انگشتمو بردم سمت سوراخ کونش که تو اون وضعیت زده بود بیرون و سفت شده بود . لای پاهاشو کامل شستم و لباشو بوسیدم . اونم کیرمو بوسید و پاشد رفت بیرون . فهمیدم که بخاطر اینکه کیرم یه بار رفته تو کوصش نخواست ساک بزنه واسه همین خودمو شستم و خشک کردم و رفتم کنارش نشستم و با یه چشمک اشاره کردم که تمیزش کردم ، ازم خواست بایستم و در حالت وایساده شروع به لیس زدن و بعدش شروع به ساک زدن کرد . می گفت سرشو خیلی دوست دارم . منم با تمام وجودم گفتم «پریسا کیرم تو دهنت ، کیرم تو کسسسست» . اولین بار بود یکی از فانتزیام واقعی میشد . گفتم کونتو قنبل کن ، بردمش به حالت داگی و خودم رو دو زانو شروع به لیسیدن کونش کردم ، سعی کردم زبونمو بکنم تو کونش ولی نرفت ، یه تف به کصش انداختم و با دستم مالیدم به لبه های داخلش و با یه تف هم ، کیرمو خیس کردمو از پشت کردم تو کصش . تلمبه زدنو شروع کردم در حالی که پهلوهاش تو دستم بود و عقب جلو میکردم گاهی انگشت شصتمو میکردم تو سوراخ کونش . دفعه اول کونشو تکون داد که نکنم ولی بعد که دید ول کن نیستم بیخیال شد و شروع کرد به چرخوندن کصش که کیرم داخلش بود . آبم داشت میومد و حس میکردم که پریسا از حال رفته ، دستمو از زیر بردم سمت چوچولش و باهاش بازی کردم که دیدم یهو پریسا بلند گفت ، «امیر کیرت تو کصم» ! . تعجب کرده بودم ، چون برعکس من ، اصلا کلمات رکیک بکار نمیبرد ، پریسا ارگاسم شده بود و همون موقع منم آبمو ریختم تو کصش و فقط تونستم بگم «منم شدم» . کیرمو درآوردم و پریسا دستشو گذاشت رو کصش و برگشت که طاقباز بخوابه و به من گفت یه دستمال بده ، سریع یه دستمال آوردم و گرفتم زیر سوراخ کصش و آبمو که داشت از داخلش میریخت بیرون ، تمیز کردم .

بعدش بوسیدمش و … ولی نمیدونم چرا ، حتی یک لحظه هم ، دیگه دوست نداشتم پیشم باشه و میخواستم سریع بره . کمکش کردم لباساشو پوشید و راهیش کردم . بعدها هرچند با یادآوری اون روز ، بارها خودمو ارضا کردم ! و تک تک لحظه هاشو یادمه ولی دیگه دوست نداشتم با پریسا رابطه داشته باشم و علیرغم اینکه تا مدتها گیر داده بود تا باز هم سکس کنیم ولی بهانه ای پیدا کردم و رابطمونو خاتمه دادم . الانم بزرگترین نگرانیم اینه که ساحل از این قضیه بویی ببره …
خوش باشید .

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها