داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شب اول عروسیش مصادف با مرگ من (۱)

سلام دوستان خوب هستین بعد مدتها امروز میخوام سفره دلمو واسه شماها باز کنم.
دیشب عروسی هانا بود.
هانا دختریه که اهل بانه هست و من از طریق هک کردن آشنا شدم باهاش پسری پروفشو داد هک کنم تا عکساشو بدم به این تا ازش استفاده کنه میگفت عاشقشم وقتی هکش کردم دیدم این اصلا اونجور دختری نیست .
بعد اومدم بهش گفتم ، سلام هانا خانم جریانو گفتم ازم تشکر کرد همینجوری یه مدت حرف میزدیم من واقعا وابسته شده بودم گفتم و اونم قبول کرد تو کارخونه بود داشتم دستگاه میساختم هانا زنگ زد جواب دادم گفت چطوری فلا گفتم هانا سرم داره میترکه درد سرم زیاده گفت برو دکتر منم رفتم دکتر گفت تومور داری اومدم کارخونه نشسته بودم داشتم فکر میکردم زنگ زد گفتم آروم آروم جریانو هانا گفت مهدی باید بری دکتر و عملو اینا گفتم باشه میرم چند روزی گذشت ما بشدت وابسته همیم .
هانا یهو سرد شد. چون زنگ میزدم جواب نمیداد بهد دو روز زنگ زدن یه کد ۹۱۸ به من زنگ زد با لهجه کردی گفت من مادر هانام چرا مزاحم دخترم میشی گفتم خانم حسین زاده من مزاحم نیستم دوسش دارم کارم اینه کشبافی دارم دسگاه میسازم ماشینم فلانه خونم دارم گفت با پدر مادرت بیا گفتم اونا مردن 🖤
گفت پس من نمیتونم به کسی که بی پدر مادره دختر بدم اگه فقط یبار دیگه به دخترم مزاحم بشی میدم برادرام سرتو ببرن.
برگشتم گفتم بدین ببرن چون این دل من واسته شده هر کاری میخواین بکنین من دلم وابسته شده نه که دستور مغز باشه یکم جرو بحث کردیم قطع کرد.
هر روز بهش سی تا پیام میدم ولی کو جوابم خلاصه گذشت الان سه ساله من شکست روحی و عاطفی بزرگی خردم یه نفر رابط پیدا کردم از بانه بهش یه مبلغی دادم اونم منو با همکلاسیش جفت کرد از همکلاسیش پرسیدم گفت بعد عید فطر عروسیشه خشکیدم چشام پر اشک شد🥺
گفتم منو یبار فقط باهاش کاری کنین حرف بزنم هر چقدرم میخواین پول میدم ولی فقط حرف بزنم ولی تا الان موفق نشدم میخوام خودم برم بانه نمدونم چرا ولی دلم میگه برو .

نوشته: خودم

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها