داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با عشقم عسل

سلام
اسم من علی 18سالمه قدم178حدود75کیلوام وزنمه بیشتر روزاروبعد مدرسه تو بدنسازیو سالن فوتبال میگزرونم بدن عضله ای خوبی دارم با چشم های مشکی بچه اصفهانم من با عشقم حدود3سال پیش آشنا شدم مث همیشه با رفقا رفتیم پارک صفه خیلی خوشگل کردمو اماده شدم تا ایمان رفیقم بزنگه تا بریم تقریبا بعد پنج مین ایمان زنگ زد چار نفر شدیم پیاده شروع کردیم به رفتن چون پارک خیلی بهمون نزدیک بود رفتین تو پارک داشتیم ک را میرفتیم چشمم افتاد ب دختری ک با دوستاش مث منو بچه ها اومده بود همونجا انگا خوجل ترین دختر زندگیمو دیدم اونم بم نگا کرد ا نگاش معلوم بود ازم خوشش اومده دس خودم نبود باش حرف زدم بچه ها بم میخندیدن ولی من اصن چیزی نمیفهمیدم باش حرف زدم شمارمو دادم بش با کلی ذوق برگشتم پیش رفیقام ایمان داش ا خنده میمرد خودش گف قیافت اون لحظه خیلی باحال بود من هنو تو فکر عسل بودم اصن به حرفای ایمان توجهی نمیکردم ا کوه برگشتیم رفتم خونه شب حدود ساعت هشت بم زنگ زد اخه اون وقت من 15 سال بیشتر نداشتم ولی به هیکلم بیشتر اینا میخورد گوشی جواب دادم ا صداش فمیدم عسله بش همچیو گفتم اونم گف ک عاشقمه ا اون وقت ب بعد دیه رابطه منو عشقم اعسل شرو شد شبا تا پنج صب تو تل میچتیدیم حتی گوشیامونم با خودمون میبردیم مدرسه ا وای فای مدرسه با هم میچتیدیم حدو
د دوسال گذشت منو عسل دیه حتی نمیتونستیم یه روز با هم نباشیم خیلی ب هم نزدیک شده بودیم اولین لبو من ازش گرفتم اولش بد بود ولی بعدخوب شد لباشم مث اسمش شیرین بود عشقم دیه ب من خیلی وابسته شده بود هرروز قرار میزاشتیم من اصن مدرسزو فراموش کرده بودم ایمان بقیه بچه ها هم دیه خسته شده بودن چون دیه به اونا محل نمیزاشتم دل من سکس میخواس اما دلم نمیومد چون میدونستم دردش وحشتناکه ت یکی ا قرارامون با عشقم عشقم بم فهموند ک اونم سکس میخواد ولی من خیلی میترسیدم ا ننه باباش ک نکنه بفمن ولی نمیتونستم ا کردن عشقم بگزرم بالاخره راضی شدم با عشقم سکس کنم به عشقم گفتم ک وقت
ی خونه خالی شد خبرو بت میدم هفته بعدش قرار شد خونوادم برن خونه مامانبزرگم منم به بهونه درسم نرفتم میدونستم تا شب نمیان به عشقم زنگیدم گفتم بیاو خوشگل کردم حاضر شدم تا بیاد ایفونو زد وایییییییخیلی خوجل خوردنی شده بود هنو پاشو نزاشتهدبود تو خونه پریدم تو حیاط لبامو گزاشتم رو لباش کولش کردم بردمش تو خونه دیوونه شده بودم چیزی نمیفمیدم گزاشتمش رو مبل به هز زحمتی بود خودمو رو مپل جا دادمو دراز کشیدم بغلش شرو کردم به خوردن لباش آروم مانتوشو در آوردم با دیدن ممه هاش خجالت کشید رنگش عوض شد کرستو باز کردم دستشو گزاشت رو ممه هاش دوباره شرو کردم به خوردن لباش
دستاشو ا رو ممه هاش برداش منم دیه لخت شدم چارزانو شد سر کیرمو گزاشتم لب سوراخ کونش اروم فشار دادم تو ا درد جیغ کشید نتونستم تحمل کنم کشیدم بیرون بغلش کردم اروم موهاشو ناز کردم گردنشو خوردم اروم شد
_بکن تو
_تحملشو ندارم
دوباره چار زانو شد کیرمو گزاشتم در سوراخ آروم کیرمو فشار دادم دردش اومد ولی جلو خودشو گرفت جیغ نزد تا من نکشم بیرون کم کم جا باز کرد تلمبه زدم دیه هم من هم عسل تو آسمونا بودیم یه لحظه فک کردن میخواد جونم ا کیرم بیاد بیرون کشیدم بیرون ابمو ریختم رو کمرش پا شدم رفتم دستمال آوردم کمرشو تمیز کردم درازش کردم تو بغلم یه ساعتی تو بغل هم دراز کشیدیم بلند شدیم خودمونو شستیمو لباسامونو پوشیدیم عشقم رفت هنوزم من با عشقم سکس دارم عاشقشم.

نوشته: علی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها