داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زن مهندس فرهاد (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلام مجدد . امیدوارم از خوندن لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحهی لذت برده باشید و اما ادامه ماجرا :
خب بعد از جریان فردین بازی که جلوی شیرین داشتم انگار شیرین خیلی لذت برده بود چون دوباره وسطای هفته بعد از شوهرش خواسته بود تا دوباره من ببرمش بیرون و مهندس هم منو فرستاد خونه شون دیگه دوزاریم افتاده بود شیرین خانم هم یه کرمی تو تنش داره وول وول میکنه اخه هنوز یک هفته هم نشده بود که پیشش بودم و همدیگرو دیده بودیم . من رفتم و خونه فرهاد زیاد منتظر نشدم شیرین اومد و نشست جلو بهش سلام کردم گفت بریم ازش پرسیدم کجا باید بریم گفت تو راه بیافت بهت میگم منم راه افتادم نمیدونستم کدوم سمت باید برم بازم پرسیدم میشه بفرمائید کجا برم که بدونم از کدوم مسیر باید برم خندید و گفت برم سمت سعادت اباد خب راهش نزدیک بود رفتم اون سمتی نمیدونستم کجا میخاد بره ؟ توی سعادت بودیم که گفت برم فلان خیابون منم بردمش ، از اینکه کنارم نشسته بود و عطر دل انگیزشو استشمام میکردم حالی به حالی میشدم . لعنتی این پولدار ها همه چیزشون عالیه ( البته به غیر از فرهاد هههه) . خلاصه به مقصدی که گفته بود رسیدیم جلوی یه مجتمع مسکونی بزرگ و شیک گفت نگه دار منم ایستادم و گوشیشو دراورد و زنگ زد به یه خانمی که اسمش ستاره بود یکمی با همون لحن و مدل زنونه ای که داشتن با هم احوال پرسی کردن و بعد گفت عزیزم منتظرتم زودی بیا پائین تا بریم . منم چون این دومین باری بود که با شیرین تنها شده بودم خیلی جانب احترامشو حفظ میکردم تا یه موقع به شوهرش چیزی نگه البته میشد از رفتار شیرین فهمید که چنین کاری نمیکنه ولی بازم رعایت میکردم . اصلا از شیرین نپرسیدم که این ستاره کیه و اینجا چکار داریم و کجا میخاد ببرمشون نشسته بودم منتظر اومدن ستاره خانم بودم و هیچی هم نمیگفتم شیرین هم کنارم نشسته بود اونم هیچی نمیگفت ولی همینطور که من زیر چشمی نگاهش میکردم میدونستم اونم داره منو نگاه میکنه . بلاخره ستاره خانم هم تشریف اوردن و اومدن نشستن توی ماشین . وای لعنتی از اینه که دیدمش چی میدیدم یکی مثل خود شیرین اونم خوشگل و خوش استایل ( البته منظورم از مثل شیرین یعنی نه کپی شیرین دیگه خودتون بگیرید دیگه) خلاصه ستاره هم اومد و نشست توی ماشین و انگار این ستاره خانم از شیرین خیلی سر زبون دار تر بود چون تا به محض اینکه اومد توی ماشین شروع کرد با شیرین شوخی کردن هی میگفت این خوشگله کیه منظورش من بودم شیرین هم میگفت ستاره بشین شلوغ نکن ولی ستاره هی گیر داده بود که من کی هستم و چه نسبتی با شیرین دارم خلاصه شیرین یکمی ستاره را آرومش کرد منم که بین این دوتا افتاده بودم از یه طرف روی شیرین کراش زده بودم حالا هم که این ستاره خانم خیلی شیطون بلا اضافه شده بود راستش برای جفتشون سیخ کرده بودم اخه تا نبینیدشون نمیدونید من چی میگم . شیرین که با یه شلوار لگ چسبون کنارم نشسته بود و اون رونهای معرکه اش منو دیونم کرده بود برجستگی سینه هاشم که نگو لامصب انگار یه پیکر تراش اینو تراشیده بود. همش چشم روی پر و پاچه شیرین دور میزد از آینه هم ستاره خانم را نگاهش میکردم ستاره هم وقتی منو میدید نیش خندش جذابتر میکرد . راه افتادم شیرین هم گفت کجا برم انگار قرار بود شیرین و ستاره با هم برن استخر . رسوندمشون شیرین گفت صبر کن تا بیائیم و رفتن استخر منم موندم با یه دنیا تصورات از این دوتا فرشته و یه عده خانمهای دیگه که میومدن و میرفتن داخل که برن استخر لامصب انگار رژه زنهای خوشگل بود هر کی میومد میرفت داخل دهن آدمو اب مینداخت خلاصه با تصور اینکه اینا الان لخت شدن مایو پوشیدن مایوشون یه تیکه یا دوتیکه اندامشون و پر و پاچه هاشون لخت چه شکلی و این چیزا حسابی شق کرده بودم . یه دو ساعتی منتظرشون نشسته بودم تا بلاخره از استخر اومدن بیرون و اومدن نشستن توی ماشین انگار هنوز نتونسته بودن خوب موهاشونو خشک کنند ستاره داشت با یه حوله موهاشو خشک میکرد ولی شیرین نه یه جورائی شیرین خیلی سنگین تر از ستاره بود . ستاره شروع کرد به حرف زدن که آی چه چسبید استخر و سونا هی موهای فرفریشو با حوله میمالید بعد از اینه بهم نگاهی کرد و با یه خنده زیبائی گفت جات خالی بود وای منو میگی نمیدونستم چی بگم شیرین گفت ستاره ؟؟؟بسه دیگه دختر ستاره هم خندید گفت مگه چی خب کیه که ندونه توی فکر پسرا چی میگذره اونم جلوی یه استخر که توش پره از کس و کونهای مختلف من دیگه واقعا هنگ کرده بودم از این همه پر روئی ستاره . شیرین برگشت منو نگاهی کرد و یه لبخندی زد گفت ولش کن اینو ولی ستاره زودی دستاشو گذاشت روی شونه های منو یه جوری داشت منو میمالید و با خند میگفت واقعا جات خالی پنجاه تا صدتا کس و کون در یک اونتو وول میخوردیم تو هم اگر بودی چکار میکردی ؟من که از جفتشون سنم کمتر بود ولی در حدی که بچه حساب بشم نشسته بودم ساکت بودم توی چشمای شیرین نگاه میکردم و نمیتونستم جواب ستاره را بدم شیرین به ستاره گفت بسه دیگه دیونه پسر مردمو داری دیونه اش میکنی بعد شیرین گفت راه بیافت عزیزم منم راه افتادم اول رفتم سمت خونه ستاره تو راه ستاره هی شوخیهای سکس میکرد و مثلا از کس و کون زنهای توی استخر میگفت . ستاره را رسوندیم و ستاره با اون عشوه و شهوتی که از چشماش میبارید پیداه شد و موقع خداحافظی با شیرین گفت منتظرم شیرین جوووووونننن یه چشمکی هم به من زد و رفت . بعدشم سمت خونه شیرین حرکت کردم ، وای لعنتی این ستاره جنده با این حرکات و حرفهای که زده بود بدجوری تحریکم کرده بود جوری که کیرم قشنگ شق شده بود و این برجستگی زیر شلوارم از چشم شیرین هم پنهان نمونده بود . شیرین وقتی دید کیرم چطور توی شلوارم باد کرده همینطوری که توی مسیر داشتم رانندگی میکردم دستشو آرود و کشید روی کیرم و کیرمو گرفت توی دستش و فشارش میداد میمالید بهم گفت از ستاره خوشت میاد ؟ دوست داری بکنیش ؟ وای من شوکه شده بودم البته دوست داشتم هردوشونو بکنم ولی انتظار نداشتم شیرین خودش پیش قدم بشه هیچی نمیگفتم و حواسم بیشتر به این بود که به کسی نزنم ولی شیرین بیشتر و محکمتر کیرمو میمالید دیگه مجال نداد من چیزی بگم زیپمو کشید پائین و دستشو کرد توی شورتم و هرجوری بود کیرمو از شورتم کشید بیرون داشتم از هیجان سکته میزدم کیر کلفتم توی دستای نرم خوشگل شیرین بود و شیرین میمالیدش و جون جون میکرد هی مثل جغ زدن بالا و پائین میکرد منم که دیگه همه وجودم پر از لذت بود دیگه چی از این بهتر و شیرینتر که یه زن خوشگل خودش بهت پا بده و کیرتو برات دربیاره بمالدش و ببینی داره از کیرت لذت میبره . همینطوری که داشتم رانندگی میکردم چون شیشه های ماشین دودی بود خیالم از اینکه کسی از اطراف مارو ببینه راحت بود ولی از شیشه جلو امکان داشت دیده بشیم ولی شیرین اصلا حالیش نبود من یکمی صندلی را دادم عقب شیرین هم سرشو اورد رو کیرم و کیرمو گذاشت دهنش و برام ساک میزد وای داشتم میمردم با یه دستم فرمون را گرفته بود دست دیگه موهای شیرین را گرفته بودم با هر بار که شیرین میرفت پائین و میومد بالا منم یکمی روی سرش فشار میدادم تا کیرم بیشتر بره تو دهنش ،کیرم میخورد به حلقش قشنگ حفره ته گلوشو حس میکردم شیرین هم دمش گرم با اینکه کیرم تا ته حلقش میرفت ولی همکاری میکرد تا دیگه نتونستم تحمل کنم دو سه دقیقه ای که ساک زد آبم ریخت توی دهنش اونم همچنان داشت کیرمو مک میزد معلوم بود داره آبمو قورت میده داشتم روانی میشدم از این همه لذت یکمی که گذشت و شیرین خانم همه آب کیرمو مک زده بود و خورده بود سرشو برداشت قیافه اش دیدن داشت ، کاملا موهاش بهم ریخته و ژولیده شده بود دهنش باز مونده بود لبهاش سرخ شده بود گونه هاش قرمز تر شده بود ولی انگار اونم خیلی لذت برده بود چون هنوز لبخند رو لبش بود دنبال دستمال میگشت تا لب و دهنشو پاک کنه . من فقط تونستم ازش عذر خواهی کنم بخاطر اینکه آبم را ریختم توی دهنش ولی شیرین گفت عیبی نداره خودم دوست داشتم مزه آبتو بچشم دست راستمو بردم و کمر شیرینی گرفتم کشیدمش سمت خودم صورتمو به طرفش بردم یه چشم به خیابون بود و یه لحظه تونستم لبمو بچسبونم به لبش و یکی دو ثانیه ازش لب گرفتم و نشستم سر جام و صندلی را کشیدم جلو شیرینم هم که کیرمو میدید گفت وای میلاد جون عاشق کیرتم و بازم کیرمو گرفته بود توی دستش و داشت باهاش بازی میکرد ولی خب من که ابم اومده بود کیرم داشت کم کم شل میشد ولی شیرین ولش نمیکرد . خلاصه تا برسیم خونشون کیرم مش توی دستای شیرین بود . دیگه رسیدیم به شیرین گفتم حالا من چکار کنم نمیتونم این لحظات را فراموش کنم شیرین هم بهم گفت مگه قرار فراموش کنی من و ستاره تازه پیدات کردیم میلاد جون گفتم یعنی میشه بازم با هم باشیم گفت آره عزیزم میخاستم بازم بغلش کنم ببوسمش که دیگه جلوی در خونشون بودیم و نمیشد فقط دستمو بردم لای پاش و یکمی با کس ناز و داغش بازی کردم اونم لای رونهاش بیشتر باز کرده بود تا راحت با کسش بازی کنم و یکمی هم اه و اوه میکرد خیلی داغ بود لای پاش منم کسشو گرفته بودم توی دستم و محکم میمالیدمش اونم هی ناله هاش بیشتر میشد دیگه دستمو گرفت و از کسش جدا کرد و گفت وای میلاد جون بسه دیگه طاقت ندارم انگار ارضاش کرده بودم نفس نفس میزد منم کاری انجام ندادم شیرین یکمی خودشو جمع و جور کرد ماشینو بردم توی حیاط و شیرین پیداه شد گفت فردا خودتو آماده کن گفتم برای چی شیرین گفت میریم خونه ستاره مگه همینو نمیخواستی منم که انگار با این خبر دنیا را بهم داده باشن گفتم واقعا میگی ؟شیرینم یه خنده ای کرد و گفت آره عشقم امشب حسابی به خودت برس که فردا خیلی کار داری گفتم شرکتو چکارش کنم شیرین گفت من به فرهاد میگم تا فردا کاری باهات نداشته باشه بفرسدت پیش خودم گفتم نوکرتم شیرین جونم میمیرم برات خانمی شیرین هم گفت حسابی خودتو تقویت کن باشه؟گفتم به روی چشم عزیزم .بعدشم ماشین فرهاد را بردم شرکت و سوئیچشو دادم بهش وقتی فرهاد و نگاه میکردم عشق میکردم از اینکه زن خوشگلشو طور کردم زنش برام ساک زده بود آبمو هم نوش جون کرده بود تازه بدبخت خبر نداشت که فردا قرار زنشو براش بگام همیشه اون بهم نیش خند میزد این دفعه من بودم که یه نیش خندی روی لبم بود و احساس پیروزی و غرور میکردم احساس برتری میکردم بهش . فرهاد گفت بازم که دیر اومدی؟گفتم مهندس خب من چکار کنم خانم خیلی کار داشتن و بهم گفتن که جای نرم باید میموندم فرهاد گفت خب خب باشه برو برو منم عقب عقب تا دم در رفتم و از اتاقش خارج شدم ولی توی دلم بهش میخندیدم که دارم زنشو از چنگش درمیارم یعنی دراورده بودم و فردا قرار بود حسابی هم زنش هم دوست زنش به من و به کیرم حسابی سرویس بدن.
خب تا اینجا فکر کنم کافی باشه ، امیدوارم از خوندن خاطراتم شما هم لذت برده باشید . در قسمت بعد دیگه فکر کنم همش سکسم را با این دوتا جیگر ناز و خوردنی براتون مینویسم پس تا بعد .

ادامه…

نوشته: میلاد

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها