داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دلیل کص باز نشدنم

پدرم از اون کص بازای تیر بود از اونا که به صغیر و کبیر رحم نکرده. کافی بود رو یکی تیز کنه کصشو پرچم میکرد و کیرشو میله ی پرچم!اصن یه مهره مار داشت عجیب و غریب. اخرشم سر همین کص کلک بازیا گرفتن تو کیونش چاقو فرو کردن. برا شوخی نمیگم جدی چاقو تو کونش کردن! شوهر یکی از اونایی که داشته کیر پدر اینجانب رو توی کونش جا میکرده سر میرسه. طرف از اون لاتای سیبیلو… زدش جانباز کرد پدر بدبخت منو، جانباز چاقو تو کون!
اینارو از پسر عمم، محمود شنیدم اونم از عمم که رفته بود سر وقت پدر شمشیر خورده‌ام. بعد این جریان پدرم به قول خودش دیگه آدم شد ریش بلند کرد و یواش یواش شد فرمانده بسیج محل. کاری هم نیاز نداشت بکنه. چند تا دکون از ننه خدابیامرزم رسیده بود دست این دهن جریده.
آقایی که شوما باشی، ما تازه داشتیم میفهمیدیم این چیزی که لای پامونه اگه همین طور رشدش ادامه پیدا کنه از دول تبدیل میشه به کیر. بابای ما که تازه مذهبی شده بود قدغن کرده بود برام خوش و بش کردن با دخترای فامیل و در و همسایه.
تازه دست منم به زور میگرفت میبرد نماز جماعت و جلسات بسیج. ولی خود جاکش کیون دریده‌اش، راه های لذت بردن جدید رو کشف کرده بود. بجای عرق سگی اینبار شیره‌ی ناب میکشید. همراه بقیه ریشو ها نشئه میکرد. بجا زن بازی صیغه میکردن یا زن شوهردار رو چند نفری باهاش گنگ بنگ میزدن. لاشی فک میکرد از گوه خوریاش خبر ندارم اما من دو سه دفعه ای که مکان فسق و فجور بابام و رفقاش خونه ی ما بود، سوسکی جا خوردم و از اجرای این فیلم سکسی گروهی زنده لذت بردم.
از اصل داستان که قصه اولین کص زدن منه دور شدیم. احساس میکنم زیاده گویی کردم منتها باید میگفتم اینارو تا بدونین چه کسکشایی هستند این ریشو ها…
پسر عمم که بالاتر گفته بودم، سرلوحه‌ی کارش جوونی های بابام بود. سرش تو کص و کیرشم همیشه توی کون بود.
مام که آررره!!! پسر فلانی باشی ولی تا حالا کص نزده باشی، این ریختی خیلی کارت خیته.
منم چون تحت تاثیر رفتارای حاجی بازاری شدن پدرم بودم کلا تو این زمینه تِررر زده بودم.
هیچی بارم نبود اصلا اعتماد بنفس حرف زدن با دخترا رو نداشتم ولی به شدت پیگیر این داستان بودم که یکی رو زمین زده باشم تا برا یبارم شده کیر من تو دهن پسر عمم باشه. یه تلاشایی‌م کردم برا زدن مخ دخترا که نتیجه نداشت و عامل بگایی بود. 17 سالگیم که تموم شد زدم به سیم اخر. برا همین رفتم پیش احمد اقا کص باز محل. همه خانوما سر کیرش قسم میخوردن. برو و بیایی داشت برا خودش. اقا ما رفتیم پیشش، اونم توصیه کرد برا این که قبحش بریزه واست باید یبار کص بزنی متوجه بشی چیز عجیبی نیست وسط پای خانوما. گوشیشو در آورد. شماره یه جنده بود. زنگ زد یه وقت برا من میخواست که جندهه گفت توبه کرده به راه راست و رفته زیارت آقا رضا و همونجا آب توبه ریخته سرش ولی چون خیلی خاطر احمد آقامون رو میخواست شماره یکی از همکاراش رو داد. ما هم زنگ زدیم با طرف هماهنگ کردیم و پا شدیم رفتیم سر قرار. قبل رفتنم یه سر به پکیج سکس پدرم زدم ببینم موارد لازم چیه برا سکس. جدا از دو تا پیک‌نیک یه بافور و هف هشتا فندک، چند جلد کاندوم، دو تا ورق قرص ویاگرا هم بود. بقیه وسایل که به کارم نمیومد ولی ویاگرا رو برداشتم دو سه تا انداختم بالا با ذکر و یاد خدا راهی صحنه شدیم.
نمیدونم چرا اکثرا تو داستانا میخوان برن کص بزنن اگه طرف جنده باشه میگن یه محله کثیف کیری جنوب شهری بود مکانش. من خودم بچه جنوب شهرم دیدم که میگم ،از این خبرا نیست. کص زیاد داره. دادنم میدن، منتها پولی نیستن. رفاقتی میدن. خلاصه ما راه افتادیم سمت میر عماد مکان طرف، کلی کوچه پس کوچه رو رد کردیم رسیدیم به خونه مورد نظر. زنگ زدم به گوشی خالمون که گفت درو وا کردم بیا بالا. آقا ما رفتیم سمت در اومدیم داخل ساختمون یه دو سه طبقه ای رفتیم بالا. یه در وا کرده بود. از همون در رفتم تو. از تو آشپزخونه یه صدا اومد که بشین الان میام. یه دو دیقه بعد با یه سینی که توش دو تا فنجون چایی بود خرامان خرامان اومد سمت من. جلو روم نشست. تو این حین منم مثل باقی دوستان بکن سایت، یه ورنداز نصفه و نیمه کردمش و این توصیفاتش: قدش حدودا 165 یه تونیک قهوه ای پوشیده بود یه شلوار پارچه ای مشکی نسبتا تنگ پوشیده بود که رونای تپلش خودشو نشون میداد. پوستشم سبزه مایل به سیاه. اسمشم نگین بود. قیافه معمولی ولی به شدت بهش میخورد مغرور باشه که همین طورم بود. همین که اومد جلوم نشست بدون هیچ مکثی گفت از ساک زدن خوشم نمیاد، عقبم که به هیچ وجه! منم که طبق معمول کص میدیدم و دست و پام میلرزید لال شده بودم به نشونه تایید سرمو تکون دادم. بعد این که چایی رو خوردیم راه افتادیم سمت اتاق. اینم بگم من قبل این که برسم به خونه‌اش ویاگرا اثرش رو کرده بود. کیرم شق کامل شده بود. اصلنم نمیخوابید. آقا ما رفتیم تو اتاق. نگین خانومو لخت دیدم. یعنی تا من رفتم دیدم داره شرتش رو در میاره. از سرعت عملش خوشم اومد. یکم دقیق تر برانداز کردم. بدنش یه ریزه شکمم داشت. سایز سینه‌اش اون زمان نمیدونستم چند میشه ولی الان که فکر میکنم حول و حوش 80 باید باشه همین طوری داشتم با نگام به هفت روش سامورایی بهش تجاوز میکردم که گفت منتظر چی هستی در بیار لباستو.
منم با دستای لرزون شروع کردم به کندن لباسم. بعد از نزدیک شدن بهش شروع کردم بزور لباشو بوسیدن. گفتم بزور چون از لب گرفتنم خوشش نمیومد انگار، خلاصه با دستاش منو هدایت کرد پایین تر که گردن و سینه هاشو بخورم و بلیسم که این کارم کردم. یه چند دقیقه که گذشت خودش ازم جدا کرد. یه لحاف پهن کرد کف اتاقش و دراز کشید. لنگاشو وا کرد. منم که برا اولین بار بود داشتم کص میدیدم مبهوت کص ترکیده‌اش بودم. یه چند ثانیه بعدشم یه تف انداختم سر کیرم یا علی گویان شروع کردم به تقه زدن. سی ثانیه نشده بود که احساس کردم قراره آبم بیاد چون نمیدونستم کجا باید بریزم ازش پرسیدم بریزم توش؟ که یه نه کش دار گفت و منم که اخرای کارم بود کیرمو در آوردم تا بریزم رو در و دیوار که داد زد نریزی رو زمین من اینجا نماز میخونم…این فیلما رو دیدین که یکی میخواد از ماشین یکی دیگه بنزین بدزده شلنگ میندازه توش یه هورت میکشه بنزین شر شر بر میگرده؟ حکم اون لحظه من همین بود انگاری یکی از ته کیرم آبم رو کشید دوباره سمت تخمام چنان کیرم خوابید که تا یه ماه و نصفی با هر جور فیلم سوپری نتونستم راستش کنم اون لحظه که خاله نگین حرف از نماز زد، احساس کردم دارم تو کون پدرم تقه میزنم یه حس کیری عجیب بهم دست داد که کلا هر چی حشر بود تا مدت ها ازم رخت فرو بست. پولشو دادم و سریع زدم بیرون از خونه. این بود داستان اینکه چرا من مثل باقی اجدادم کص باز نشدم.

نوشته: تخم هایش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها