سلام، مانی هستم و حدودا ۳۲ سالم شده و تو شمال مجردی زندگی میکنم و با پسرخالم تو یه کاری شریکیم، پسرخالم ۱۰ سالی میشه شمال زندگی میکنه و زنش هم شمالیه و بینهایت خوشگل و سکسی و کردنیه،
از خودم شروع کنم که مثل خیلی از پسرا تو بچگی ۳ نفر منو خفت کردنو کردنم که یکی ازین ۳ نفر وقتی منو کرد من عاشق کون دادن شدم و اون یه نفر کسی نبود جز پسر خالم 😍
یه شبه زمستونی بود و پسرخالم شب خونه ی ما موند و با هم تو اتاق من خوابیدیم، نصف شب دستشو برد سمت دودوله من و شروع کرد بازی کردن باهاش و منم عینا دستمو کردم تو شورتش و دودلشو نههه کیییر کلفت و ۲۰ سانتیشو که حتی یادمه تو دستم جا نمیشد شروع کردم به مالیدن، همو میمالیدیم که پسرخالم اروم تو گوشم گفت اول تو منو بکن و چرخیدو پشتشو به من کرد و منم با همون دودوله کوچولو کردمش و حتی یادمه ابم رو ریختم تو کونش، ارضا که شدم نوبته پسرخالم شد و چشتون روز بد نبینه کییر به اون کلفتیرو سرشو خیس کردو با کلی درد و فشار کردش تو کونم و شروع کرد به بیشتر فرو کردن کیرش تو کونم و اون شب خیلی سفتو محکم منو کرد و اونم آبشو ریخت تو کونم و یادمه که چقدر هم آبش زیاد بود، و من اولین و لذت بخش ترین کون دادن با دردی خیلی شیرین و بینهایت لذت بخش رو اون شب تجربه کردم و هنوزم اون دردی که وقتی اون کیر کلفتشو سرشو فورو کرد تو کون تنگ و بدون مو رو فراموش نکردم و نخواهم کرد و این لذت بردن من ازین درد باعث شد که من عاشق کیر کلفتش بشمو با تمام وجود از کون دادنم لذت ببرم.
منو پسرخالم تو همون بچگی فقط ۳،۴ باری فرصت کردیم که با هم سکس کنیم و روزگار گذشت تا اینکه پسرخالم با این زن کص طلای کردنیه شمالی ازدواج کرد و برای همیشه برای زندگی کردن رفت شمال، سالها دورادور جویای احوال هم بودیم تا به جایی رسید که من ۶ سال پیش تو شمال یه زمین از طریق پسرخالم خریدم و همین دلیلی شد که من بعد سالها پسرخالمو بیشتر ببینمو هر وقت برم شمال برم خونشون،
پسرخالم یه اعتیاد عجیبی به فیلم سوپر داشت و داره، حتی ازدواجم که کرده حتما جقشو هر روز میزنه،
خلاصه این که این زمین خریدن باعث شد منو پسرخالم باهم بیشتر رفت و امد کنیم تا جایی که ۳ سال پیش با هم یه بیزینس تو شمال هم استارت زدیم و بقدری درگیریه کاریمون زیاد شد که حتی مجبور شدیم تو محل کارمون شبا بمونیم٫
سال اولش گذشت و من تو کف کیر کلفت پسرخالم بودم که سال دوم هم تموم شد تا رسیدیم به امسال
اینم بگم که دیگه پسرخالم حتی یه پسر هم داره و من دیگه حتی به این موضوع که یه روزی بشه دوباره بتونم بهش کون بدم مخصوصا با داشتن زنی به این همه کردنی و خوشگل بودن فکرم نمیکردم
یه شب تو محل کارمون که تعطیل کرده بودیم و میخواستم برم بخوابم که پسرخالم لپ تاپشو روشن کرد تا مشغول فیلم سوپر دیدن و جق زدنش بشه که دیگه کون من حالش خراب شد و شروع کرده بود به نبض زدن و بینهایت طلب کیر میکرد که دلمو زدم به دریا گفتم منم میشینم با هم ببینیم، پسرخالم هم نه نگفت و شلوارامونو در اوردیمو مشغول فیلم سوپر دیدن شدیمو جق میزدیم که من دیگه طاقت نیاوردمو دستمو بردم سمت کیر کلفتو سفت شدشو گرفتم تو دستامو شروع کردم به جق زدن براش، پسر خالم هم خیلی عادی برخورد کرد و جفتمون اون شب جق زدیمو ارضا شدیم ولی ولی ولی سوراخ کون من داشت از تشنگیه کییر هلاک میشدو کاریم از دستم بر نمیومد، گذشت
یه شب دیگه شد و پسرخالم که رفت مشغول جق زدن بشه بهش گفتم بیا همینجا کنار تخت من فیلمو پلی کن منم ببینم جق بزنم و اونم پلی کرد و مشغول بودیم که دیگه من مردمو زنده شدمو بهش گفتم بزار من واست جق بزنمو کیر کلفت خوشگلشو محکم گرفتم تو دستمو اصلا فرصت ندادم نظر بده و حتی جوری حشر کونم بالا زده بود که بعد ۱ دیقه که واسش جق زدم کیرشو گذاشتم رو لبامو کردمش تو دهنم جوری که تا به خودش اومد دید نصف کیرش تو حلق منه و چشاش گرد شد از این حرکتم، خلاصه که من دیگه این کیرو ول نکردمووو یه ضرب واسش یه ساک پر تف حشری زدم که تو زندگی تجربه نکرده بود و منم با تمام وجود براش داشتم ساک میزدم که دیگه دیدم فایده نداره مقاومت کردنو همزمان شلوارو شورتو تیشرت خودمم در اوردمو و امونش ندادم حتی بفهمه چی شده که با کون نشستم رو کیرشو به قدری این کون تشنه ی من حالش خراب بود و واسه یه کیر کلفت له له میزد که کیر به اون عظمت و کلفتیرو جوری فرو کرد تو خودش و کل کیر رو غیبش کرد که پسرخالم یه لحظه گفت اااااااااااااااایییییییی و منم گفتم جووووووون، خلاصه که اون شب پسرخالم زد تو سرم که خااااک تو سرت انقدر دلت کیر میخواست چرا زودتر نگفتی و یه دل سیر اون شب از کون منو کرد که کونم تا ۱ هفته سیرااااااب شده بود،
و ازینجا تازه زندگیه من شروع شد، کیر کلفته پسرخالمو که بدستش اورده بودم و به خاطره کارمون هم باید شبا هم پیش خودم میموند و خونه نمیتونست زیاد بره
ولی این قصه ی زندگیه من ادامه داره تا براتون بعدا از سکسای گروپمون با حسابدارمون و نقشه کشیدن منو پسرخالم برای راضی کردن زنه خوشگلو کردنیش و کلی بکن بکنای قشنگم تو همین امسال تعریف کنم
دوستون دارم
نوشته: مانی