داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

جنده های غروب

ساعت نزدیک به هشت شب شده. توی تاکسی سوارم. پیاده میشم. از توی کوچه که میرم چراغ ها خاموش و روشن میشن توی شب. ساعت ۹ شب شده و من روی مبل جامو بهتر می کنم. موبایلش رو میگیرم. دستم رو میذارم روی سرش. موهاشو چنگ می زنم. سر کیرم رو ته حلقش احساس می‌کنم. بلند می شم. میذارمش نزدیک دیوار. دست هاش به دیوار. کون نرم و سفید رنگش روبه روی من. دست هامو میذارم روی دو گردی. کیرم رو می کشم روی شیار کس لای پاهاش. کس خیس،  روی کیر کلفت سیاه من. ده دقیقه ی بعد با ضربه ی دست هاش روی رون پاهام متوجه می شم. جدا میشم. کس داغش رو گاییدم. کیرم رو میکوبم روی گردی کون. کون سفیدی که حالا سرخ شده از ضربه های من. جای دست هام روی پوست مونده. ” خیلی بد می کنی. پاره م کردی”. بعد روی دو زانو. کسی پایین توی کوچه داد می زنه که ” بابا بیا دیگه. یکساعت منتظرم”. دوست دارم صداش بزنم بگم نمی دونی چی شده. زن همسایه تون کسش جر خورده با کیر من. می کوبم روی صورتش. لب های صورتی. برجسته توی صورتی زیبا. زن های زیبا گاییدنی ترن یا زشت ها. توی گوشم کسی می خونه” بردارین دور بکنین این زن زشته”. سیگار روشن می کنم. ساعت پنج عصر شده و توی خیابون پایین می رم. میدون اول. قهوه روی زبون. سیگار بعدی. ساعت دو شب شده. سوار موتور یکی از دوست هامم. توی خونه می زنمش. تا خونه شون پیاده می رم. چشم های آبی رنگی به ته چشم هام زل زده و دست های لاغر رنگ پریده دور کیرمو گرفته. ” باید می اومدی همون روز زوری می کردی”. حالا تند تند ته کس رو در میارم. کسی می‌گفت این همه کس می کنی پوچی میاد سراغت. دومیه توی روز. انگار من دنبال معنی بودم توی کس زن ها. توی پارک ایستادم. نزدیک ساختمونی کوچیک. سیگار روشن با دوستم حرف می زنم. چیزی نمی‌گیم. ساعت ده شب توی کافه ای نشستم. توی کادر موبایل می نویسه ” خدایا دلم می‌خواد جلو همه لباتو گاز بگیرم”. بلند می شم. می‌زنم بیرون‌. زنی قد بلند زودتر از من از اونجا بیرون می زنه. پشت سرش می رم. توی کوچه ی کناری،  توی ماشین نشستیم دوتایی. لب های هم چفت هم. توی تاریکی کوچه. حمله می کنم با لب هام سمت نوک سینه هاش. با طعم قهوه توی دهانم نوک سینه ها رو میمکم. موهاشو چنگ می‌زنم و سرش رو روی کیرم فشار می‌دم. ” بخور مادر جنده”. صدای ناله ش بلند می شه. دستم میره لای کونش. از زیر شلوار. از آخرین بار توی خونه ی دوستم میگذره سال هاست. حالا میخوره اینجا. ماشین رو روشن می کنم. صندلی رو میخوابونه. میریم سمت خونه ی خود ما. توی کوچه نه‌. میریم توی حیاط. کسی خونه نیست. همونجا لب باغچه می گیرمش. میکشم پایین‌ میکنم توش. محکم میگام کس تنگش رو. لباسش تا زانو پایین. دلهره ی دیدن نور چراغ ماشین خونه زیر لایه ی آهنی در. بلندش می کنم. آبم روی خاک باغچه ریخته. نسلی رو توی خاک خالی کردم، بدرود. ” از تو کوچه برو. ماشین رو می شناسن. تو پشتشی. برو جاهای خلوت”. پیاده می شم. غذا می خورم. با دوستی پشت تلفن خنده های زیاد. به سفر فکر می کنم. به خیلی چیزها. حالا توی حیاط خلوت خونه ای ایستادم. میام توی در داخل. چیزی خسته ام کرده. خونه درندشت و سالن روشن. ” امشب تا صبح همو داریم”. صدای ماشین میاد. از لای پرده چک می‌کنه. ” نه خودش نیست. زنگ زدم بابا نیستش اصلا حالا حالاها”. تلمبه. تلمبه. سکس های همیشگی. باز زیاد. سه شب شده و توی نور سرخ چراغ سقف مثل اربابی از قرون وسطی جون توی تن زن نذاشتم. کون سرخ شده ش رو با دست لمس میکنه. ” آه آه آه هههه ارباب. زخم شده همه جام. تورو خدا کیرتونو بکنید توی کس و کون جنده تون. خواهش می کنم ازتون”. موبایلم رو جواب میدم. ” تو داری می‌کنی بامن حرف می زنی!؟ “. قطع می کنم. کیرم رو بیشتر فرو می کنم تو. سر زن روی زمین. میگام. تا موقع ای که توی تخت چرخی میخورم. صبح شده. چند شنبه ست. باید خودمو برسونم جایی. میرم بیرون. ” نه شب ظهر میام. بخواب تو”. میرم بیرون. جنده های غروب. ستاره های شب. تهران از من خیلی دورتر. حالا سال هاست واقعی ترم. خیالم راحت تره.

نوشته: کایوگا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها