ترس یا زندگی (۱)

سلام بر دوستان کوییر(رنگین کمانی).
۴۰ سالمه از ۲۵ سالگی فهمیدم گی هستم.الان که فکر میکنم حتی از بچگی علائم گی رو داشتم البته ازش ناراحت نیستم خب میلیون ها نفر مث من هستن.متاسفانه ماها خیلی بی کسیم و باید هم حسها پشت همو داشته باشیم از هر دو لحاظ😁خاطرم برمیگرده به چند سال پیش که تو اینستا با یکی اشنا شدم فکر میکردم همه فیکن اما این دفعه دیگه اصل جنس بود.نمیدونم چرا بیشتر مردها تعریفشون از رابطه زیر شورت پنهون شده.سر دو راهی سنگینی بودم آیا از نظر اخلاقی کارم درسته با کلی تحقیق تو اینترنت فهمیدم که اوکییه،تو اجتماع که قربونش برم با هر کی که بگی گی میگه کونی هستی🤨😮
خلاصه با اقا سعید کلی حرف زدیم:
-تا حالا سکس داشتی؟اره داش.
-پوز؟ورس.
-دوس داری اول بکنی؟کوپ کرد و گفت اوه یس سکسی میخوام پارت کنم.
-مکان:گفت نه.گفتم chain upخودم جور میکنم گفت فحش دادی گفتم نه بابا دهاتی یعنی غمت نباشه.من عموم چند روز در هفته خونشون خالیه جور شد خبرت میکنم.ووووو شد…
من همش عکس از معظم له هامو می فرستادم.اونم نامردی نمیکرد و از بالا تا پایین می فرستاد…
خلاصه مکان اوکی شد شک داشتم نه میشد با کسی مشورت کنم(🍑!) اگه فیک باشه؟کلاهبردار؟لات؟خلاصه با خودش در میون گذاشتم ارومم کرد گفت منم اولش اینجوری بودم استرس داشتم و جای نگرانی نیست.از صحبت کردنش معلوم بود خطری نداره.
روز موعوووووود…دوش گرفتم بدن کم مویی دارم و نیازی به شیوع ندارم فقط اصلاح کردم و پشمارو زدم.مسواک زدم لباس کارا رو برداشتم (کاندوم)بعدازظهرش زنگید دل تو دلم نبود.اگه کسی بفهمه یا اونا یه درصد برگردن و شبیه فیلم امریکن پای شه چی؟نمیشد بهشون بزنگم شک میکنن…دل زدم به دریا و همون قراری که ماهها دنبالش بودم رو گذاشتم.گفتم بیا فلان تقاطع یه پسر سفید قد بلند با لباسهای معمولی از دور دیدم خودش بود.به خودم میگفتم تا وقت هست فرار کن و خندیدم دیگه راه فرار نداشتم و گفتم آقا سعید؟یه هو باهام دست داد و روبوسی کردیم.تو راه بهش نگاه میکردم گفت چیه خوشت نیومد یا میترسی؟گفتم یه کم دومی یعنی شک دارم که دارم درسته یانه؟گفت بذار برسیم واست توضیح میدم.رفتیم خونه پسر با معرفتی بود خوب حرف میزد سوخته دل بود حسابی سردی گرمی روزگارو چشیده بود.دلمو به دست آورده بود باهاش احساس راحتی میکردم.کلی باهام حرف زدیم شام و میوه خوردیم.چند لحظه سکوت کردیم رفتم بغلش رو کاناپه مث تو فیلما گردنمو کج کردم ازش لب بگیرم گفت نه بریم تو اتاق ولی بذار برم تخلیه کنم رفت دستشویی پیش خودم گفتم چیو تخلیه کنه بعد دو هزاریم افتاد.به خودم آفرین گفتم .رفتیم تو اتاق پتو انداختم رو فرش که کونمون خش بر نداره😇 برقارو خاموش کردم گفتم بزار فضا سکسی بشه گفتم بیا فیلم ببینیم چشمش به گالرییم افتاد گفت نمیترسی با این همه فیلم گی؟دمر دراز کشیدییم چند تا فیلیم دیدیم اوبم زد بالا شلوارمو کشیدم پایین گفتم کونمو نوازش کن منتظر این لحظه بود که شلوار و شورتمو باهم دراورد بعد تیشرتم ممهامو خورد وایی این چه حسییه تا حالا تجربه نکرده بود بعد لباشو گذاشت رو لبام اینم واسم جدید بود اروم رفت پایین واسم ساک زد کثافت حرفه ایی بود رو ابرا بودم داشت ابم میومد گفت بسه تو بخواب.منم سینشو خوردم لب گرفتم همزمان دستم تو موهاش بود زبون میکردم تو دهنش خوب بلد نبودم رفتم پایین تر کیرشو خوردم تخماشو بدن سکسی داشت پیش خودم میگفتم ایول همین فرمونو برو.به نقطه حساس رسیدیم …
اگه مایلید تا ادامشو بنویسم…ببخشید شارژم تموم شد🥶😁

نوشته: یه دوست