داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

ترتیب علاقه من به کیر (۲)

لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه…

شهرامم و از عزیزایی که داستان قبلیمو پسندیدند و کامنت های قشنگی هم نوشتن خییییییییلی ممنونم و دستاتون و میبوسم…
برای کسایی که داستان قبل و نخوندن خیلی خلاصه بگم با همکلاسیم پوریا تو دستشویی مدرسه بعد از یه سکس نصفه نیمه اومدم بیرون که دیدم دوستش رامین منتظرمونه و نه تنها میدونست ما دو تا با هم اون تو هستیم بلکه شکمشم صابون زده بود نفر بعدی باشه…
این رامین بچه محل پوریا بود و چون هم رشته ما نبود تو یه کلاس هم نبودیم طبیعتا.ولی زنگهای تفریح تو حیاط هم و میدیدیم و بعد از جریان اون روز خیلی هم بیشتر میومد پیش من و پوریا.هیچ حرفی هم از اون داستان نمیزد.من از قیافه و تیپش زیاد خوشم نمیومد ولی پسر خوش مشرب و مودب و با مزه ای بود .محمتر از همه پوریا طی هفت هشت روز یا سر کلاس که دودول بازی میکردیم یا تو حیاط که از دور رامین ومیدیدیم مرتب از رفیقش تعریف میکرد طوری که دیگه خودم هم کنجکاوانه در مورد خصوصیاتش و به ویژه راجع به کیرش از پوریا میپرسیدم و اونم با اشتیاق کیر خودش و با کیر رامین مقایسه میکرد طوری شده بود که تو تنهایی خودم مخصوصا شبها که تو تختخواب با خودم ور میرفتم کیر رامین و تصور میکردمو طبق تعریفای پوریا ندید عاشق کلاهک کیرش شده بودم چون شنیده بودم کیرش از کیر پوریا کمی باریکتر با کلاهک نسبتا بزرگه…
یه چند روز پوریا مریض شد و نیومد مدرسه و من فهمیدم چقدر به همون ساک زدنها و لمس کیرش عادت کردم چون حقیقتا واسه این کارها دلتنگ شده بودم.تا یه روز تو حیاط مدرسه رامین اومد سراغم و گفت: امروز باید بیام طرف محل شما وایستا زنگ آخر با هم بریم.بعد مدرسه جلوی در منتظرم بود و با هم راه افتادیم ولی گفت بیا اول بریم جلوی خونه ما من باید یه چیزی بردارم و بعد بریم سمت خونه شما.تا اینجای قضیه من هنوز متوجه نبودم که منظورش چیه تا اینکه جلوی خونشون گفت بیا تو منم گفتم مرسی زود برو بیا بریم که گفت بیا بریم تو کسی نیست.خلاصه رفتیم بالا تو خونه و گفت بیا تو اتاق پیانو مو ببین .وقتی داشتم کفشام و در میاوردم یواش یواش شهوت پونزده سالگیم زد بالا…
رفتم یه کم با پیانوش ور رفتم و رامینم گمونم رفت دستشویی و وقتی اومد همینطور که مثلا داشت دنبال یه چیزی میگشت گفت آره پوریا خیلی حالش بده و بهش گفتم اگه کیر شهرام و بخوری زود خوب میشی.تا حالا اینقدر بی پرده باهام صحبت نکرده بود و ادامه داد که اونروز توی دستشویی ازم ناراحت شدی؟ میخوای از دلت در بیارم؟منم با شیطنت گفتم چه جوری مثلا؟اومد جلوی صندلی رو زانوش نشست و بهم نگاه کرد منم یه تبسم کوچولو کردم بهش.چیزی که بعضی شبها بهش فکر میکردم داشت اتفاق میوفتاد ولی من اینجوری تصورش نکرده بودم…
خودش زیپ شلوارم و باز کرد و دستش و برد تو و از رو شورت کیرم و میمالید خیلی زود کیرم بلند شد و کمربندمم باز کردو شلوارمو تا زانو کشید پایین و کیرم و در آورد یکم باهاش بازی کرد و بوسش کرد ولی معلوم بود با بی میلی داره این کار و میکنه و بعد چند لحظه پا شد و جلوی من وایستاد گفت میخوای کیرم وببینیش؟گفتم قرار بود تو جبران کنی ولی دل تو دلم نبود که کیرش و زودتر ببینم.گفت آخه فکر کردم به پوریا گفته بودی بدت نمیاد کیر منم ببینی.
با کمال میل رفتم سراغ کمربندش شلوارشم کشیدم پایین کیرش و از کنار شورتش انداختم بیرون.اووووووم همون کلاهکی که فکر میکردم مثل قارچ و یه کیر قلمی و صاف لبم و گذاشتم روش و چند بار بوسیدمش با زبونم زیر کلاهک کیرشو خیس کردم و با دست به همه جای کیرش مالیدم.دیدم خایه هاش تازه شیو شده و بی معطلی رفتم سراغ تخماش اااووووووفففففف عاشق این کارم اونقدر لیسیدم و میک زدم که رامین داشت ناله میکرد.به پیشنهاد رامین رفتیم تو تختش خوابیدیم یکم لبم و خورد زیاد حال نکردم ولی خیلی حشری بودم و همراهیش کردم.به بغل خوابوند منو و خودشم پشتم دراز کشید و دوباره مثل بار اول گرمای کیر و که لای پاهام حس کردم بیشتر غرق شهوت شدم.بالای تختش یه کشو مانندی بود از توش دیدم روغن بچه در آورد.گفت پوریا واسم تعریف کرده که نذاشتی کیرش و کامل بکنه اگه دوست داری من یواش میکنم هر جا که خوشت نیومد ادامه نمیدیم اوکی؟بدون جواب دادن خواستم دمر بخوابم ولی گفت همینجوری به بغل بخواب عزیزم که اولش دردت نیاد .با اینجوری حرف زدنش و دیدن اینکه به فکر لذت من هم هست خیلی حال میکردم واسه همین منم با حرفای متقابل شهوتش و به اوج میرسوندم.گفتم موافقی قبل اینکه چربش کنی واست ساک بزنم ؟اصلا ساک زدنم و ذوست داری فدات شم؟در جواب لبم و خورد و با دستاش سرم و هول داد سمت کیرش و گفت حیف نیست یکی مثل تو تو دستشویی سکس کنه؟شروع کردم ساک زدن خیلی آروم و با ناز واسش خوردمو صداهای حشری در میاوردم اوووووووم اوووووووووه جوووون فدای کیر نازت بشم.ولی خوب سریع من و کشید بالا و کیرشو که چربم کرده بود و رو سوراخم حس کردم خودم گفتم بکن عزیزم من آمادم.به آهستگی سرشو فرستاد تو گفت راحتی؟گفتم خیلی از چیزی که فکر میکردم راحتترم و دردش خیلی از دفعه پیش کمتره.اون پوریای حیوون بلد نبود بکنه.و خیلی زود خایه هاشم پشتم حس کردم و فهمیدم حالا کیر رامین تا ته تو وجودمه.یه پام و گرفت گفت بده بالا و ازم خواست همونطور که کیرش و تا ته میکنه تخماشو براش بمالم و وقتی اینکار و کردم بعد از سه چهار بار آبش اومد و گفت کجا بریزم ولی قبل اینکه من تصمیم بگیرم کیرش و در آورد و آب کیرش و که زیادم بود روی پهلوم خالی کرد.کمی بعد که حالش اومد سر جاش با عذر خواهی گفت من زیاد دوست ندارم بدم ولی اگر تو بخوای سعی میکنم به بهترین شکل این کار و بکنم واست اما من گفتم راستش منم زیاد میلی به کردن ندارم.پس شروع کرد واسم جلق زدن تا آبم بیاد با این تفاوت که اینبار من بودم که حریصانه لباش و میک میزدم و نهایتا آب منم اومد.
تا خونه ما هم باهام اومد که مبادا ناراحت شم که فقط میخواسته کارش راه بیافته و تو راه ازم اجازه گرفت به پوریا بگه داستانمونو و پیشنهاد داد یه بار سه تایی با هم باشیم که منم پوریا و بکنم تا بیشتر لذت ببرم چون میگفت پوریا هم همین و میخواد…
مرسی که خوندین داستانم و چون واقعا با نوشتن خاطراتم حس خوبی بهم دست میده.فدای چشمهای نازنینتون…تا بعد

نوشته: شهرام

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها