داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بهترین حس در توالت

اسم ها مسعاره
سلام
من محمدم 18 سالمه قدم 179 اندازه کیرم هم 17 سانته این داستانی که میخوام براتون نوضیح بدم مربوط میشه به زمانی که 15 سالم بود.
من یه دوست داشتم به اسم علی(مستعار)که از 8 سالگی با هم دوست بودیم من همیشه دلم میخواست باهاش رابطه داشته باشم و همیشه تو کفش بودم.
همین جوری گذشت و گذشت که کلاس ششم بودم. علی هم با من هم کلاس بود یه روز معلممون هنوز نیومده بود که ناظم اومد گفت برای معلمتون مشکلی پیش اومده و امروز نمیاد سر کلاس از مدرسه 1 زنگ مونده بود که داشتم از سر بیکاری باهاش حرف میزدم که یه فکر به سرم رسید.
دلمو زدم به دریا رفتم به علی گفتم بیا با هم بریم دستشویی گفتش چرا باید ما با هم بریم دسشویی گفتم بیا بریم بهت میگم.
رفتیم دسشویی بهش گفتم ک از وقتی که باهات دوست بودم دلم میخواست برات ساک بزنمو کون بدم یه خنده ریزی زد گفت تو داری حرف دل منو میزنی گفتم چه خوب پس بیا شروع کنیم در رو محکم بستیم با دو دستم شلوارشو کشیدم پایین کیرشو که دیدم خایه کردم خیییلی بزرگ بود 15 سانت بود(اون وقتی که 13 سالش بود)شروع کردم به ساک زدن مثل فیلمای سوپر اون قدر ساک زدم ابش داشت میومد گفت پاشو بکنمت من که ارزوم بود کشیدم پایین بدون هیچ سر کردن و گشاد کردنی کرد توم عین سگ دردم گرفت ولی وقتی ک رسید به پروستاتم خیلی حال داد یه 5 دیقه تلمبه زد تو کونم ابش اومد همرو ریختش توم بعد یه لب جانانه ازش گرفتم و رفت.
.
.
.
نوروز 1400
عید شده بود ما هم میخواستیم بریم شیراز رفتیم شیراز که یهو علی زنگ زد بهم داشت حال و احوال پرسی میکرد ازش پرسیدم شما کجایین جواب داد شیرازیم واقعا به قدری خوشحال شدم گفتم این بار من باید کونش بزارم گفتم کجا میتونم ببینمت کف بیا هتل رفتم یه هتل خیلی خوبی بود نشستیم ناهار خوردیم.
داشتیم در باره گذشته حرف میزدیم ک گفت بیا بریم مثل گذشته دسشویی منم که از خدام بود رفتیم توالت کیرش همون قدری بود
براش یکم ساک زدم گف پاشو اونم خیییلی حرفه ای برام شروع کرد به ساک زدن بعد برگردوندم شلوارشو کشیدم پایین کردم توش اخ خدا خیییلی حال میداد 10 د تلمبه زدم ابم اومد ریختم رو صورتش و خودمونو تمیز کردیم اومدیم بیرون.

امیدوارم خوشتون بیاد.

نوشته: جیگر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها