سلام اسمم امین البته مستعار و پارتنرم مرتضی
هر دوتامون اهل شمال و همسایه ایم
من امین ۲۶سال ۸۷ کیلو قد ۱.۷۰ من ی پسر سفید پوستم چشمام و موهام خرمایی رنگه کونم هم عالی نیست ولی بد هم نیست
ولی خوب مرتضی سیر نمیشه مهم همینه واسم
مرتضی ۳۹ سالشه الان متاهل قد ۱.۸۷ وزن ۹۵ سیاه پوست شکمو
۱۸سانت شایدم بیشتر و کلفته کیرش واقعا خوبه خیلی
من آدم بسیار شدید دختر باز بودم حداقل هفته‌ای ۲ ۳ بار باید سکس میکردم هر نوع سکس با دختر داشتم زمانی هم که موقعیت نداشتم میودم انجمن کیر تو کس داستان میخوندم و… کرم گی از اینجا شروع شد یادمه ی داستانی بود که پسره خیلی از پارتنرش میگفتو لذتی ک تو سکسشون بود کنجکاو شدم داستانای بیشتر خوندم ب یجایی رسید ک با ی مفعول حرف میزدم ک گی واقعی بود اونم کلی حرف زد داستانشو میگفت و گفت اگه خواستی امتحان کنی با یک شخص مورد اعتماد و کار بلد امتحان کن ک واقعا لذت بردنت ملاک طرفت باشه منم کنجکاو و تنها کسی هم ک میشناختم کون دوست بود مرتضی بود اون موقع مجرد بود و تریاک مصرف میکرد منم تصمیم گرفتم تجربه کنم
ماه رمضون کار منو مرتضی این بود ک یجایی بشینیم تخته بازی کنیم
بعضی شبا خونشون بعضی وقتا هم بیرون ک بیشترش تو زمین فوتبال محلمون مرتضی میدونست کوس بازی میکنم اهل گی نیستم اونم مفعول بودن ولی شوخی زیاد میکرد انگشت میکرد همش میگفت این کون نباید فابریک بمونه‌و فلان ولی کاملا شوخی از تایمی ک میرفتیم پشت زمین فوتبال شلوار آزاد میپوشیدم از اون روزی ک تصمیم گرفتم امتحان کنم دیگه شورت نمیپوشیدم یادمه اولین باری ک شورت پام نبودو انگشت کرد من یه حس خوبی بهم داد ب روی خودم نیاوردم اونم گفت جون چرا شرت پات نیست گفتم سفید کاری کردم زخم شدم واس همین نمیپوشم اونم گفت جون آماده‌ای واس بیل خوردن 🤣🤣
اون شب دهنمو سرویس کرد بس ک انگشت کرد سر آخر گفتم تو منو گاییدی زخم شدم شلوارمو کشیدم پایی ب سمتش خم شدم گفتم بکنی ول میکنی؟؟اونم سریع دو طرف باسنمو گرفتو صورتشو چسبوندو ی بوس کرد تا فرار کنم ی چندتا زبون ب سوراخم زد من واقعا رفتم تو آسمون ولی طابلو نکردم فرار کردم بعدش چرتو پرت گفتیم شوخی فوشو اون تعریف کردن الکیو خلاصه گذش چند شب گذشتو عادت داشت ب شوخی انگوشتی ولی کم کم کونمو میمالید دستشم میکرد تو
اصلا فقط هم میخندیدو تعریف میکردو خیلی خوبه فلان یه شب خونشون ک بودیم ی پسره ۱۷ ساله رو آورد داشت تریاک میکشید یکم‌ک کشید ب پسره گفت شروع کن ب خوردن پسره هم بعد یکم مکث شلوارشو کشید پایین او موقع منم تازه شیو کرده بودم همیشه آماده ب رزم بودم پسره یکم واسش خورد منم راست کردم شدید بهش گفتم منم میشه بازی باشم گفت لخت شو کامل لخت شدم پسره وقتی بعد ۱۰ مین تونست کیر مرتصی رو شق کنه پشت کرد بهش شروع کرد واس من خوردن مرتضی یکم کرد اومد ب پسره گفت ساک بزن کنار من ک بود دستشو گذاشت رو کون من شروع کرد انگشت کردن ضربه زدن رو کونم حس خوبی داشتم واقعا خیلی داغ کرده بودم ب پسره گفتم بیا واسم بخور خوب میخوری اومد واسم بخوره مرتضی دیگه نرفت پشتش در گوش من گفت میشه بذارم لاپات این بهم حال نمیده خلاصه من رفتم پشت پسره ک طابلو نشه سرشو ب جلو نگه داشتم ک پشت نکنه نبینه چ خبره و مرتضی از پشت بهم چسبید اینو تصورش داغم میکنه منی ک دیر ارضا بودم ب پسر حس نداشتم ب خودم اومدم دیدم ب صورت وحشیانه دارم با مرتضی لب میگیرم ب کردنم ادامه دادم تا حس کردم ی چی نزدیک سوراخمه ک با برخوردش فهمیدم انگشت مرتضی چربش کرده در گوشم گفت لذت امشبو کاری میکنم تا آخر عمرت یادت بمونه بعد دوباره لب اومدو انگشتشو یواش یواش فرستان تو کونم انقدر شهوتم بالا بود اصلا احساس درد نداشتم بعدش دو انگشت بعد چند دقیقه دو انگشتش توم بود داشت جلو عقب میکرد دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم مرتضی فهمید ضربهاشو سریعتر کردو من طوری ارضا شدم کهشل شدم با پسره خوابیدم رو زمین انگار کوه از رو دوشم ورداشتن مرتضی هم انگشتش ک در اومده بو ی گاز از لپ کونم گرفت منم از خستگیو تخلیه شدید رو پسره بودم تا صداش در اومد گفت پاشو منم همونطور لخت رفتم اون سمت خوابیدم یکم ک شد احساس کردم یچیزی رومه چشامو با کردم دیدم ملافه بود مرتضی رو دیدم لخت پا منقل هر هر میخندید گفت مثل اینکه خیلی خوش گذش گفت خیلی زیاد عالی بود طرف کو گفت۱ ساعت رفته تو خواب بودی گفتم تو چیکار کردی گفت ادامه ندادم همین ک ب تو خوش گذشت خوب بود گفتم دمت گرم یکم دیگه بخوابم چند دقیقه نشد مرتضی اومد سمتم پشت بهش بود ملافه زد کنار گفت اجازه هست گفتم زر نزن دراز بکش بخوابیم ساعت چنده گفت۱ اونم دراز کشید لختو از پشت بغلم کرد ۱دقیقه نشد داشتم راست میکردم اونم شیطونیشو شرو کردو گردنمو میخورد تا دوباره داغم کنه و ب راحتی موفق شد فقط من رو نمیکردم کیر خوابشو فشار داد بهم دستشو اومد بذاره رو کیرم ک دید شق کردم گفت جون امین کوچولو بازم دلش میخواد ک گفتم با کارایی ک تو داری میکنی انگار قرار نیست ن من ن امین کوچولو تا صبح بخوابیم ک گفت امشب شب حجلته قراره خانومم بشی امشب منم خندیدمو اونم شروع کرد سر تا پامو خوردن وقتی زبونش برای اولین بار خورد ب تخمم فقط بیهوش نشدم اونم فهمید نقطه ضعفم کجاستو جنایت کرد باهام خوردنش ک تموم شد گفت نوبته شماس خانوم میل کنید زولبیا حاضره منم خندیدم اومدم سمتش لب خوری وبعدش برم گردوند ب حالت ۶۹ من واسش میخوردم همش سعی میکردم دندو نزنم ک گه گداری میخورد اونم تا میتونست با سوراخم بازی کردو گشادش کرد قشنگ که باز کرد کیرشم شق شده بود حشریت زد پس کله بشریت بهش گفتم مرتضی خسته شدم لطفا بکنم ک میخوام‌اولین تجربمو بچشم اونم با کلمه چشم خانوم گفت اول خودت بشین روش منم رفتم جلوتر همونطوری ک پشتم بهش بود نشستم رو کیرشو داشتم میفرستادم تو همین ک سرش رفت تو ی سوزش یکم درد نذاشت ک ادامه بدم متوجه شد گفت عجله نکن خانومم دستشو آروم ب کونم کشید خودشو خم کرد کیرمو گرفت مالید باز حشریترم کرد با این کارش من شروع کردم همون بالا پایین کردن درد هم داشتم ولی لذت بیشتر بود یواش یواش بعد چند دقیقه کیرش کاملا تو بودو آهو ناله من اتاقو پر کرده بود رو ابرا بودم لذتی ک وصف شدنی نبود اونم شرو کرد تلنبه زدن انقدر پر از شهوت بودم ک با ی دست کشیدن یواشش تلنبهام سنگینتر شدو طوری خودمو ب بالا پایین پرت میکردم ناله میکردم
مرتضی تو رو خدا تندتر مرتضی دارم‌میمیرم عشقم محکم بکنم جر بده خانومتو اونم با جون مال خودم طوری میکوبید ک واقعا دردم میگرفت ولی عاشق دردش شده بودم یهو پاشدم رومو کردم سمتش بازم نشستم روش خم شدم سمتش لب میگرفتم واقعا خودمو زنش میدیدم مثل دخترا ناله میکردم بکن منو مرتضی جرم بده عشقم پارم کن دست خودم نبود همش لذت بودو لذت
مرتضی:خوش میگذره خانوم دوست داری
امین:دیوونم کردی ااااه از این بهتر نمیشهه
اوووف تو رو خدا محکمتر
مرتضی :باشه عشق من طوری میکنم ک یادت بره پسری از این ب بعد باید خانومی کنی واسم ناز کنی واسم شیطونی کنی واسم
قشنگم تازه ب دستت آوردم همش منتظر چنین روزی بودم
امین : منم دوست داشتم تجربه کنم خیلیی اگه میدونستم انقدر خوبه انقدر لذت بخشه زودتر اینکارو میکردم آقایی محکم بکن جرم بده زنتو سیرش کن
چند دقیقه با این حرفا گذشتو مرتضی تلنبهاش سنگینتر شدو محکم بغلم کرد میکوبید تو کون در گوشم میگفت دیوونم کردی خانومی شیرمو کشیدی با ی داد بلند آبش اومدو منم یکم کیرمو مالیدم همزمان با اون منم ارضا شدم شیره جونم کشیده شد همینطوری تو بغلش ولو بودم اونم محکم منو تو بغلش فشار داده بود کیرشم ک یواش یواش با خوابیدنش از کونم در اومد یکم‌تو اون حالت بودیم سر حالتر که شدیم رفتیم حمام طوری منو شست باهام بر خورد کرد که من‌خودم اینکارارو واس دوست دخترام نمیکردم بعد حمام هم خوابیدیم
این شروع رابطه منو مرتضی و آغاز فصل نو تو زندگی من بود
اگه دوست داشتین ادامه بدم بابت غلط املایی هام معذرت میخوام.
نوشته: امینم