داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گی عاشق

قبل از اينكه بخوام داستانو تعريف كنم,اينو بدونين كه به منيكه دارم داستانمو ميگم هيچي نميرسه كه بخاطرش بخوام دروغ تحويل بدم ميخوايد باور كنيد ميخوايد…
خب,داستان از اينجا شروع ميشه كه من از سال اول دبيرستان يه پسري رو ديدم كه همون نگاه اول دل منو برد.اون چشماي مشكي,پوست سفيد و بدون مو,لباي درشت و قرمز و اندام سكسي و كون درشتي داشت.من با هر زوري شده بود ميخواستم باهاش دوست باشم.اوايل فكر نميكردم كه واسه سكس ميخوام باش دوست شم,يعني اصن بهش غريزه ي جنسي نداشتم.حتي وقتي ميديدم بچه ها دست دستش ميكردم ناراحت ميشدم.تا اينكه به مرور فهميدم طرف گي ه و واسه ماهم كفيه.مثلا هي سر كلاس بوديم به بهونه هاي مختلف پاشو ميذاشت سر پام يا مثلا سرشو ميذاشت رو شونه هامو ميگفت دوست دارم يا هي خودكار ميكرد تو دهنش(به عبارتي ساك ميزد)تا من تحريك شم و خيلي كاراي ديگه.سال سوم يعني دو سال پيش بهم تلفن زد گفت رضا پاشو بيا ميخوايم فيزيك كار كنيم.منم گفتم بابا سر ظهره نميصرفه.هي اصرار كرد تامن رفتم.رفتم اونجا يه دو دقيقه نشستيم يهو درومد گفت تي شرتم رو درار.ماهم كه اون موقع هنوز واسم قطعي نبود كه امير اينكارس تيشرتشو دراوردم.همين قضيه واسه شلوار.اون لظه واسه اولين بار چشمم افتاد به پاهاي سفيد و تپلش كه من حيث المجموع اصن اين بشر مو نداشت.دلم نيومد نگاه ش كنم و سريع چشممو انداختم اونور.احساس كردم ناراحت شد.بعدش گفت بيا بشينيم سوپر ببينيم.نشستيم ديديمو ديدم زده بالا.من رفتم سرتخت كه استراحت كنم ديدم اونم اومد دراز كشيد بغل دستم.بازم ميگم اون موقع هنوز زياد تو فاز گي بودنش نبودم.اومد و ديدم داره شوخي شوخي كارو شروع ميكنه.دست كرد تو شورتم اولش خواستم بذارم كار شروع شه كه عذاب وجدانم اومد تو مخمو دستشو به شوخي دراوردم.هم من حشري شده بودم هم اون.تند تند نفس ميزد.گفت پس بيا لب بازي كنيم.منم كه اصن فك نميكردم اين كارو كنه چشمامو بستمو اونم اومد جلو و يه لب سفت و سختي گرفتيم.بعدش گفتم امير بسه ديگه.(اما اون لحظه تو فكرم هزاااار بار گاييده بودمشو خيسش كرده بودم).بلند شدم انداختمش رو زمين نشستم سر دلش به شوخي كمربندمو باز كردم گفتم ببين امير اگه بخواي هنوز مسخره بازي دراري كيرمو عين اين كمربند ميكنم تو دهنت.و اينجا بود كه حشرم به اندازه اي كه تاحالا تخليه نكرده باشم زد بالا.چون در جواب من يه لبخند شهوت الودي زد و كمربندمو كرد تو دهنش و گاز گرفت.اون موقع بود كه كامل مطمءن شدم اينكاره س.اول زل زدم به لباي سرخش.بهش گفتم اره اونم جواب داد اره.از اونجايي كه بزرگترين ارزوم اين بود كه ازش لب بگيرم منم شروع كردم به كار و يه دو دقيقه اي لب بازي كرديم.رفتيم سر تختش و شروع كرديم به دراوردن لباساي هم.به قدري شهوتي بودم كه به سختي نفس ميكشيدم.حين دراوردن لباسا هم صدتايي بوسش كردم.اول شروع كردم به ليس زدن سينه هاش كه خيلي بزرگ هم بودن.ازش گاز گرفتم و اون يهو داد ضعيفي زد ااااااه.واااااي اون لحظه داشتم منفجر ميشدم.بازم شروع كردم لب بازي.بعدش اون بلند شد و يه 5دقيقه اي ساك زد.دهنش خيلي خيس و گرم بود.نزديك بود ابم دراد كه دراوردمشو شروع كرديم به استايل سگي.اول كه خواستم فرو كنم گفت:رضا اولش الوم الوم بكنش توم كه دلدم نياد.وااااااااااي تركيدم اينو با اه اه گفت.لامصب صداي خيلي نازكي هم داشت.شروع كردم به كردن. همونجوري كه دوست داشت.كم كم داشتم سرعت تلنبه زدنو زياد ميكردم.صداي اه و اخ جفتمون شده بود كل اتاقش.بعضي موقعا هم يه جيغي مزد.با دستش گرفتشو تا ته كردش توش.خيلي لذت بخش بود.اخ و اوخش بلندتر شده بود.كلي هم عرق كرده بود.كلمو ميچسبوندم به كله ي داغ و خيسش و هي بوسش ميكردم.استايل رو عوضش كرديم و به سينه خوابوندمش.قبل از اينكه باز بكنمش هي از لپش كه خيلي سرخ شده بود هي بوس ميكردم.زبونشو دراورد بازم لب.وااااااي حاضر نبودم با هزار تا دختر عوضش كنم.شروع كردم به كردن.اين دفعه بعد از ربع ساعت خيلي تند و محكم ميكردمش.كم كم صداي اخ و اوخش داشتن ميشدن جيغ.بدنش داشت ميلرزيد.ميدونستم كه وقتشه.بهش اروم گفتم ميخوريش يا بريزمش تو گفت ميخوام بچه دارم كني.خندم گرفت ولي نخواستم بفهمه.گفتم اماده باشو اقا حالا نزن كي بزن.اونم داشت اون زير بزور جلق ميزد.يهو جيغ زد بريز بريز.وااااااااااي يه اااااااه بلندي زدم و با سرعت زياد تلنبه زدم.حالا مگه اب من تموم ميشد.انگار كه 3سال بود كه جق نزده بودم.اونم انقدي داشت ابش ميومد كه كنارا بدنش خيس شده بود.اخرش يه لحظه نفهميدم چي شد كه ديگه انقدي كه بهم حال داده بود با كله افتادم سرش.بلند شدم تا 3 يا 4 دقيقه هنوز گذاشتم توش بمونه.با يه نازي سرشار از شهوت ميگفت اممممممممممم.اخييييييييييش.انگار كه دوباره جون دار شدم اما حاشو نداشتم.كلش خيلي داغ بود و عرق داشت خيلي دوست داشتم كه اينجور بود.هي بوسش ميكردم.اخر كار برعكس شد و همديگرو فقط خيلي محكم بغل كرديم.خيلي لذت بخش بود.رفت توالت خودشو شست و ديدم كه چقد گشاد شده بود بدبخت.دلم نيومد باز ولش كنم بعد از 2/3 سال انتظار. باز بغلش كردمو شروع كردم به گاز گرفتن از شونه هاش.جيغ ميزد و ميخنديد.در كمال ناباوري ديدم شق شد اما واقعا حاشو نداشتم.
بعد از يه سري لب و لب بازي يه موزيك عاشقونه خارجي گذاشت و درومدم بش گفتم باورم نميشه عاشق همجنسم شدم اونم انگار دنيايي رو داده باشي بهش درومد گفت منم عاشقتم.لباسامو كردم تنمو يه خداحافظي عاشقونه كرديمو يه اژانس گرفتمو رفتم خونه.عين مرده ها بودم.رفتم تو اتاقمو ديدم اتاقم خيلي گرمه همونجوري كه ميخواستم.يه قرص خواب انداختم بالا و داشتم ميخوابيدم دم دم اي غروب كه ديدم مسيج اومد برام:reza kheili behem khosh gozasht hanoozam sabr mikonam kamaret por shod biai pisham
اين عين مسيجش بود چون بيش از صد دفه اون موقع خوندمش.صبش كه رفتيم مدرسه سر امتحان فيزيك فقط نگاه هم ميكرديمو ميخنديديم.يادم نميره اون زنگ تفريح چقد تو دستشويي باهم لب بازي كرديم.واقعا عاشق هم شده بوديم.يه روز نميتونستيم بدون هم باشيم.هر روز عشق بازي.
بعد از اون خيلي هنوز باهم سكس داشتيمو سال 4ام سر يه دعواي مسخره قهر كرديم.انقدر ناراحت بودم كه كشيدم به قرصاي ضد افسردگي تا 6 ماه ميخوردم.شنيدم اونم اون سال كنكورشو نداد و اونم كشيد به قرص و دواي افسردگي.واقعا دوسش داشتم…

نوشته: hirfa

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها