داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

کردن داماد

داستان گی هستش هوموفوب ها مزاحم نشن
سلام اسمم محسن تقریبا سی ساله هستم.ی خواهر کوچیک تر از خودم دارم که ۱۹ ساله اس تازه ازدواج کرده دامادمون هم ۱۹ ساله اس ی بچه خوشکل جوجو.
من رابطه گی داشتم ولی تو فاز کردن این اصلا نبودم تا اینکه ی روز آبجیم آمد گفت ی کم با معین بیشتر رفاقت کن ببرش بیرون من گفتم اوکی قرار گذاشتیم با هم بریم باشگاه،اونجا تو رخکن من لباسا رو کامل کندم که این بچه هنگ کرد اون موقع فکر کردم که تاحالا جلو کسی لباس عوض نکرده ی خرده دست گرفتمش و خندیدم خلاصه رفتیم ورزش و بعد برگشتیم خونه دیدیم آبجیم نیست زنگ زد گفت خونه مامانم شما هم بیایید.معین گفت من میرم دوش بگیرم و حاضرم این رفت حموم منم چند دقیقه رفتم تو دوباره ترسید گفتم بابا دو تا مردیم ترس نداره که سرش رو انداخت پایین منم چسبوندم بهش و شرتمم در آوردم نگاش افتاد به کیرم و پشتش رو کرد طرفم منم باز خندیدم ولی باز تو فاز کردنش نبودم.بهش گفتم تو چرا شرتت رو در نمیاری جواب نداد منم دست انداختم براش در آوردم برش گردوندم سمت خودم کیرش رو تازه دیدم،از مال من بزرگ تر بود(کلا این نسل جدید کیر گنده تر اند) از خجالتش خوش آمد سرش گرفتم بالا چشماش رو ازم می دزدید منم ناخداگاه لباش رو بوسیدم وقت ازش جدا شدم دیدم چشاش رو بسته باز رفتم جلو دیدم داره همکاری می کنه منم شروع کردم به مالوندش دست انداختم رو کونش دیدم سوراخش داغ داغ انگشت انداختم دیدم راحت رفت تو دیدم به، باز بازه(بعدا گفت گی بوده و اجبارا ازدواج کرده 😪 گفتم غصه نخور خودم میشم شوهرت)
برش گردوندم شروع کردم لیس زدم سوراخش وای داغیش رو با زبون حس کردم داش آبم میومد بعد گفت بیا بریم رو تخت رفتم خوابیدم اونم شروع کرد به ساک زدن آخ داشت وجودمو می‌کشید بیرون بهش گفتم بسته بریم رو کار انگشتم چرب کردم شروع کردم باز کردن سوراخش هم زمان براش ساک می زدم که ارضا شد آبش آمد دیدم صورتش سرخ شده ی دو تا بوسش کردم کیرم رو کردم تو، چون ارضا شده بوده مثل خمیر زیر دستم بود هر طوری می خواستم بهش حالت می دادم بعد ی ربع بیست دقیقه آبم آمد خالی کردم رو کیرش افتادم کنارش خوابیدم شروع کردم بوس کردش که تلفن زنگ زد دیدم آبجیم گفت زود تر بیایید ما هم حاضر شدیم رفتیم من بعد اون روز هم تقریبا هفته ای سه چهار مرتبه سکس داریم .
دیگه ببخشید زیاد خوب تعریف نکردم

نوشته: محسن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها