داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عمه ی خوردنی من

سلام
میخوام یه قسمتی از زندگیمو براتون تعریف کنم . من سیاوش هستم و ۲۵ سالمه . تیپ و قیافه ام معمولی و قابل تحمله . اهل یکی از شهرستان های غرب کشور هستم . آغاز این اتفاقات که میخوام براتون تعریف کنم برمیگرده به ۵ سال پیش که من ۲۰ ساله بودم . پدر بزرگ من توی یکی از روستاهای استان ما زندگی میکنه که با شهر محل زندگی ما تقریبا ۶۰ کیلومتر فاصله داره . از عمه ها و عمو هام فقط عمه کوچیکه که ۲ سال از من بزرگتره، توی خونه ی پدربزرگ زندگی میکنه و بقیه رفتن سر خونه زندگی خودشون . تابستون بود و من رفته بودم روستا که چند روزی بمونم خونه پدربزرگم . شبا وقت خواب چون گرم بود هوا کولر رو روشن میکردیم ولی از اونجایی که پدر بزرگ و مادربزرگم مخالف روشن کردن کولر بودن ، شبها میرفتن روی تخت بزرگی که توی حیاط داشتن میخوابیدن و من عمه ام توی خونه میخوابیدیم و چون تا اخر شب تلویزیون نگاه میکردیم ، همونجا جلوی تلویزیون میخوابیدیم . معمولا من نزدیک تلویزیون و عمه ام دورتر میخوابیدیم جوری که پاهای عمه با من تقریبا نیم متر فاصله داشت . رابطه ی من و عمه هم خیلی معمولی بود . عمه ام قد بلند و هیکل توپری داشت . موهای بلند مشکی و صاف که تا پایین کمرش میرسید . اسم عمه ام نرگسه و معمولا دامن و یه پیرهن مردونه تنش میکرد و یه روسری که شبا قبل از خواب از سرش درمیاوردش . زیر دامنش هم یه ساپورت میپوشید . یه شب طبق معمول داشتیم تی وی نگاه میکردیم که من برگشتم یه نگاهی به عمه کردم و دیدم خوابیده و منم تی وی رو خاموش کردم که بخوابم ولی خوابم نمیگرفت . پاشدم برم در یخچال یکم آب بخورم که نگاهم به عمه افتاد . دمر دراز کشیده بود و پای چپشو به سمت شکمش خم کرده بود و پتو مسافرتی رو هر شب روی خودش میکشید ، کاملا کنار زده بود . چراغ حیاط روشن بود و یه نور ملایمی داخل اطاق میوفتاد و فضای اطاق رو یه خورده روشن میکرد . دامن عمه بالا رفته بود پاهاش توی ساپورت خودنمایی میکرد . واسه اولین بار نسبت به عمه نرگس حس پیدا کردم و محو تماشای پاهاش شده بودم . یه لحظه به خودم اومدم و بیخیال شدم و رفتم سمت یخچال . آب خوردم و یه پارچ آب هم آوردم که بذارم بالای سرم . برگشتنی دوباره نگاهم به سمت پاهای خوشگل عمه نرگس منحرف شد . رفتم سر جام دراز کشیدم و نتونستم برنگردم و نگاه نکنم . بالش خودمو برداشتم و گذاشتمش بالاتر و کنار پاهای عمه . شهوت تمام وجودم رو گرفته بود و ناخودآگاه دستم رو دراز کردم و گذاشتم روی ساق پای عمه . دل تو دلم نبود و میترسیدم بیدار شه و آبرو ریزی شه . دستمو برداشتم و سعی کردم بخوابم ولی نمیشد . دوباره دستمو دراز کردم و اینبار گذاشتم پشت زانوی پای راستش که صاف بود . خیلی حس خوبی داشتم و یکم دستمو جابجا کردم که عمه یه تکون خورد و به پهلو شد . قلبم داشت ایست میکرد . چند دقیقه که گذشت دوباره جرات پیدا کردم یکم رفتم بالاتر دراز کشیدم جوری که صورتم دقیقه در کون عمه بود . با نوک انگشتام خیلی آروم دامنش رو بالا زدم و صورتمو چسبوندم به کونش . کیرم داشت شورت و شلوارم رو پاره میکرد . یکم صورتمو روی کونش تکون دادم که عمه ام دوباره تکون خورد و دمر شد . بدجوری شهوت غلبه کرده بود بر من مغزم دیگه کار نمیکرد . شلوار و شورتمو تا مچ پام پایین کشیدم و کیرمو چسبوندم به کف پاهای عمه . البته خیلی آروم آروم اینکار رو کردم . چند لحظه بیشتر از اینکارم نگذشته بود که احساس کردم دارم ارضا میشم . سریع از عمه فاصله گرفتم و شلوار و شورتمو کشیدم بالا و توی شورتم ارضا شدم . پاشدم رفتم حموم و بعد از دوش گرفتن شورتمو شستم و رفتم خوابیدم . فردای اون روز نگاه من نسبت به عمه عوض شده بود و همش دیدش میزدم . دوباره شب شد و طبق معمول ما مشغول تماشای فیلم های مزخرف آنتن بودیم و بعد از اتمام فیلم من تی وی رو خاموش کردم و برگشتم سمت عمه و دیدم دوباره خوابیده ولی اینبار ساپورت زیر دامنش نپوشیده بود و دامنش تا زیر زانوش بالا رفته بود و پاهای خوشگل و گوشتی عمه نرگس داشت خودنمایی میکرد .
خیلی تعجب کردم که عمه زیر دامنش چیزی نپوشیده بود ولی بعدش با خودم گفتم شاید بعضی شبا واسه راحت تر خوابیدن ، چیزی نمیپوشه زیر دامنش .
مثل شب قبل خودمو بالاتر کشیدم . عمه به پهلو خوابیده بود و پاهاش از زانو خم شده بود . پتو مسافرتی رو هم که همیشه روی خودش میکشید تا روی زانوهاش رو پوشونده بود و از زانو به پایین نه پتو روی پاهاش بود و نه دامن . خودمو اینقدر بالا کشیدم که سرم همسطح باسنش بود . خیلی آروم و با اضطراب دستمو گذاشتم روی ساق پاش . چند لحظه بی حرکت دستمو نگه داشتم و بعد خیلی یا احتیاط دستمو روی پاش تکون دادم . موهای اصلاح شده ی پاش یذره بیرون زده بودن و این باعث میشد پاهاش یه زبری خاصی داشته باشه که بیشتر منو حشری میکرد . یکم که بیشتر دستمو روی ساق پاش جابجا کردم عمه یه تکونی خورد و دمر شد . قلبم داشت از سینه ام بیرون میزد از استرس ولی شهوت اجازه پا پس کشیدن نمیداد . دمر شدن عمه معمولا اینجوری بود که یکی از پاهاش صاف و اون یکی رو جمع میکرد توی شکمش . اون پاش که صاف بود نزدیک من و سمت من بود و دامنش هم تا پشت زانوش بالا رفته بود و من توی نور ملایمی که توی اطاق بود ، پشت زانوی عمه رو میتونستم ببینم ولی به شدت دنبال این بودم که رون های عمه رو لخت بتونم ببینم و لمس کنم . واسه همین با نوک انگشتام لبه ی دامنش رو که پشت زانوش بود گرفتم و سعی کردم ببرمش بالاتر که رون گوشتی و توپر عمه رو دید بزنم ولی چون دامن زیر پاش گیر کرده بود فقط در حد یکی دو سانت بالاتر رفت . گفتم بذار یه بار دیگه تلاش کنم و این بار یکم بیشتر دامنش رو بدم بالا . همین که دوباره لبه دامن رو گرفتم که بکشم بالاتر ، دوباره عمه یه تکون خورد و من دستمو به سرعت برق کشیدم کنار و به پهلو و پشت به عمه خوابیدم . دل تو دلم نبود و جرات نمیکردم برگردم ببینم چه حالتی شده عمه . چند دقیقه توی همون اوضاع موندم و بالاخره برگشتم سمت عمه و دیدم عمه توی همون حالت دمر خودش هست ولی دامنش بالاتر رفته و تا وسطای رونش رفته بالا . پتو هم که فقط روی بالا تنه اش بود . باورم نمیشد که دارم نصف رون عمه نرگس رو لخت میبینم . دیدن نصف رونش قانعم نکرد و من دنبال دیدن کامل رون های خوشگلش و لمس کردنشون بودم . دوباره دستمو به سمت لبه ی دامنش دراز کردم و گرفتمش و دیدم اینبار لبه ی دامنش شل بود و این یعنی دامنش آزاد بود و میشد بالاتر بردش . منم وقت رو تلف نکردم و دامنش رو تا زیر باسنش دادم بالا . وای خدای من دیدن اون رون های خوشگل و سکسی آب دهنمو سرازیر کرد . بعد از اینکه خوب دید زدم حالا نوبت لمس کردن بود . کف دستمو گذاشتم پشت رون عمه و بدون حرکت نگهش داشتم . نمیدونم دمای من بالا بود یا پوست تن عمه حرارت داشت . احساس میکردم دستم داره داغتر و داغتر میشه . یکم پشت رونش رو فشار دادم و نرمیش و گرمیش نزدیک بود ارضام کنه . شلوار و شورت رو کشیدم پایین و کیرمو درآوردم و بدون فکر به عاقبت کارم چسبوندمش به پشت رون عمه . تلفیق استرس و شهوت خیلی حس عجیبی رو واسم ساخته بود .
چند لحظه توی همون حالت بودم که احساس کردم دارم ارضا میشم و اصلا دلم نمیخواست الان ارضا شم . واسه همین یکم از عمه فاصله گرفتم و چند لحظه صبر کردم که عطشم فروکش کنه .
یه لحظه یادم افتاد که یه اسپری لیدوکایین که واسه دندون درد هستش در یخچاله . خودمو جمع و جور کردم و رفتم اسپری رو برداشتم و یکم به کیرم زدم که زود ارضا نشم و برگشتم . عمه هنوز توی همون حالت بود . بابت پدر بزرگ و مادربزرگ هم خیالم راحت بود چون اگه میخواستن بیان داخل باید از جلوی لامپی که توی حیاط بود رد میشدن و اینجوری سایه شون میوفتاد داخل اطاق و متوجه میشدم . چند دقیقه صبر کردم لیدوکایین اثر کنه و دوباره توی موقعیت قبلیم دراز کشیدم و دستم گذاشتم پشت رون عمه . خیلی حس باحالی داشتم . آروم دستمو به سمت کونش حرکت دادم که به لبه ی دامن رسیدم . لبه ی دامنش رو گرفتم و کشیدم بالاتر و یه لپ کونش البته از زیر شورت معلوم شد . یه شورت مشکی پاش کرده بود که با سفیدی پوستش تضاد خاصی داشت و کون نسبتا برجسته اش رو خیلی سکسی کرده بود . دوباره دستمو گذاشتم پشت رونش و اینبار به سمت داخل رونش حرکت دادم . داشتم لذت میبردم از نرمی و گرمی رونش و دستم تقریبا داشت به کوسش میرسید که عمه یکم تکون خورد و من سریع دستمو کشیدم . اون یکی پای عمه هم که جمع کرده بود تو شکمش ، مثل این یکی صاف قرارش داد . هنوز دمر بود ولی این بار هر دوتا پاش صاف بودن و دامنش هم از یه سمت هنوز بالای لپ کونش بود . چند لحظه صبر کردم و دوباره دست به کار شدم و دستمو به لبه ی دامنش رسوندم از روی اون یکی لپ کونش زدمش کنار و حالا کون خوش فرمش کامل معلوم بود . دستمو گذاشتم روی کونش . شورتش حالا مزاحم بود ولی نمیشد کاریش کرد . پاهای عمه هم بهم چسبیده بودن و مانع از این میشدن که دستمو به سمت کوسش حرکت بدم . لپ های کونش رو خوب مالش میدادم و واسم عجیب بود که عمه بیدار نمیشه . با خودم گفتم نکنه عمه بیداره . یکمی بیشتر لپ های کونش رو فشار دادم ولی عمه هیچ عکس العملی نشون نمیداد . دیگه مطمئن شدم بیداره و این باعث شد جراتم بیشتر بشه و تو کونم عروسی باشه . حالا دیگه با خیال راحت رفتم نشستم پایین پاهای عمه و با دوتا دستام هر دو تا مچ پاش رو گرفتم و به طرف بیرون فشار دادم که پاهاش از هم باز شه . وقتی پاهاش رو خوب از هم باز کردم دوباره رفتم کنارش دراز کشیدم و دستمو گذاشتم پشت رونش و خیلی آروم به سمت کوسش حرکت دادم . نزدیک کوسش که رسیدم عمه دوباره پاهاشو بهم چسبوند و دست منم گیر کرد وسط رون هاش . دستمو کشیدم بیرون و به این نتیجه رسیدم که دوست نداره کوسش رو لمس کنم . یکم خودم کشیدم بالا تر و دستمو از زیر پیرهنش رد کردم و گذاشتم رو کمرش . اینقدر دستمو بالاتر بردم که بند سوتین عمه رو گرفتم . توی همون حالت عمه یه تکون دیگه خورد و به پهلو شد جوری که پشتش سمت من بود . منم به پهلو شدم و خودمو چسبوندم به عمه . شلوار و شورتمو دوباره پایین کشیدم که عمه بتونه با کونش قشنگ کیرمو حس کنه . کیرمو چسبوندم به کونش . دستمو فرستادم سمت سینه هاش و دو سه تا دکمه بالای پیرهنش رو باز کردم و از روی سوتین سینه های سکسی عمه رو گرفتم . به زحمت دستمو کردم زیر سوتینش و یکی از سینه هاشو کامل گرفتم . شروع کردم با نوک سینه اش بازی کردم . سوتینش داشت اذیت میکرد واسه همین به هر سختی که بود سوتینش رو باز کردم . آب دهنمو خوب جمع کردم و دستمو آوردم زیر دهنم یکم ریختم رو دستم و بردم زدم به نوک سینه ی عمه و مالوندمش .
چند دقیقه قشنگ با نوک سینه هاش بازی کردم که متوجه شدم ریتم نفس کشیدنش عوض شده و نفس هاش سریع تر و کوتاه تر شده . پاشدم رفتم اون طرفش و روبروش دراز کشیدم . صورتشو کرده بود تو پتو و نمیتونستم صورتش رو ببینم . یکم اومدم پایین تر جوری که صورتم روبروی سینه هاش بود . یکی دیگه از دکمه های پیرهنش رو باز کردم و صورتمو چسبوندم به سینه هاش . وای که چه بوی خوبی میدادن . لبامو گذاشتم روی نوک سینه اش و شروع کردم به خوردن سینه هاش . دستشو گرفتم و چسبوندم به کیرم و انتظار داشتم کیرمو بگیره توی دستش ولی عمه بدجوری خودشو به خواب زده بود و نمیخواست نشون بده که بیداره . منم اصراری به این حرکت نکردم . دستمو گذاشتم روی شکمش و رفتم پایین تر و از زیر کش دامن و شورتش گذشتم و دستم رسید به زبری موهای بالای کوسش ولی چون پاهاش رو هم بود دستم نمیرفت وسط پاهاش .
دوباره رفتم پشتش و یکم فشار به پاش وارد کردم تا دمر شه . وقتی عمه دمر شد یکمی فاصله بین پاهاش بود و پاهاش رو بهم نچسبونده بود . رفتم نشستم بین اون فاصله ای که پاهاش باهم داشت و همراستای زانوهاش . دامنش که دیگه کلا بالا رفته بود ولی من میخواستم شورتش رو هم دربیارم . واسه همین با دستام همزمان لبه های شرتش رو از بغل گرفتم و آروم کشیدم پایین . شورت عمه تا زیر لپ های کون قشنگش پایین اومد ولی اونجا گیر کرد . به هر زحمتی بود شورتش رو کشیدم پایین تا مچ پاش و بلافاصله صورتمو چسبوندم به اون کون ژله ای . چون عمه بعد از ظهر حموم رفته بود بدنش خیلی بوی خوبی میداد . حشریت تمام وجودمو گرفته بود و اگه اسپری بی حسی دندون به کیرم نزده بودم خیلی قبل تر آبم میومد . اینقدر حشری بودم که دوست داشتم لپ های کون عمه رو جدا کنم و بذارم دهنم . با زبون افتادم به جون کون عمه و هر دو لپ کونش رو خیس کردم . دستامو گذاشتم روی لپ های کونش و یکم از هم جداشون کردم و سوراخ کونش رو قشنگ لیس زدم . خواستم کوسشو بخورم که باز پاهاشو به هم فشار داد و مانع شد . انگشت اشاره مو گذاشتم روی سوراخ کونش که فرو کنم ولی بازم خودشو جمع کرد و نذاشت . با زبون بی زبونی داشت اینو میگفت که دخولی انجام نشه . حالم گرفته شد ولی خب کاریش نمیشد کرد . بیخیال سوراخ کونش شدم و نشستم روی کونش و کیرمو گذاشتم بین لپ های کونش . روی ابرا بودم و تا حالا همچین لذتی رو تجربه نکرده بودم . همونجوری که کیرم لای کونش بود دراز کشیدم روی عمه . صورتمو بردم نزدیک گوشش و خیلی آروم گفتم عجب کوسی هستی عمه . یکم کیرمو جابجا کردم لای کونش که احساس کردم دارم ارضا میشم . سریع دستامو فرستادم زیر عمه و سینه هاشو گرفتم و فشار دادم و تمام آبمو خالی کردم لای کونش . چند لحظه همونجوری افتاده بودم روی عمه و نای بلند شدن نداشتم . بالاخره پاشدم و سه چهار برگ دستمال کاغذی آوردم و لای کون عمه رو تمیز کردم و شورتشو کشیدم بالا ولی دیگه حوصله نداشتم سوتین و دکمه های پیرهنش رو درست کنم . رفتم دستشویی و وقتی برگشتم دیدم عمه وضعیت خودشو مرتب کرده ولی همچنان انگار خوابه . رفتم سر جام و نفهمیدم چطور خوابم گرفت .
دوستان ببخشید طولانی شد . من تمام سعیم رو کردم که کامل این خاطره رو تعریف کنم . دوستانی که معتقد هستن این داستان دروغ بود و تخیلات ذهن یه جقی بود و از این حرفا ، امیدوارم فقط دیگران رو نقد نکنن و خودشون هم خاطره هاشون رو با دیگران به اشتراک بذارن .
در اخر اینو بگم که من اصلا اصراری ندارم که بگم این داستان واقعی بود و هر کسی هرجور دوست داشت برداشت کنه . نظر همه تون واسم محترمه حتی اونا که فحش میدن
موفق باشید

نوشته: سیاوش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها