داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

علی کونی و مامانش

مقدمه
سلام به همه
اسمم علی ۲۷ سالمه یه کونی تمام عیار با کیری دراز ۱۷.۵ سانتی و کلفت و کمی خمیده رو به بالا .تا حالا ۴۳ تا کیر رو من ارضا شدن( هر کدوم از یکبار تا ۱۰۰ بار ) و کون دادن برام قشنگترین اتفاق دنیاس.۱۰ ساله بودم که برای اولین بار پسر عموم که ۶ سال ازم بزرگتر بود جلو مغازشون انگشتم کرد اون موقع دست و پام شروع کرد به لرزیدن خیلی خوشم اومد دستشو گرفتم و دوباره گذاشتم رو کونم اونم سریع کونمو لخت کرد منو رو مبل کهنه طبقه بالای مغازه خوابوند و شرو کرد به لاپایی زدن اولین تجربه جنسی من بود منی که تا حالا هیچ چیز در مورد مسائل جنسی نمیدونستم حالا زیر ی کیر خوابیده بودم واون داشت تلمبه میزد فک می کردم کیرش تو کونمه دیدم کیرش چند تا تکون خورد و چند تا آه کشید گفتم‌چی شد؟ گفت آبم اومد بلند شو بکش بالا شلوارتو.من نفهمیدم چی گفت نمیدونستم آبم اومد یعنی چی. آبشو ریخت لای پام وقتی شلوارمو کشیدم بالا رو خیابون راه میرفتم لذت وصف نشدنی داشتم آبکیر و آب دهنش لاپام لیز میخورد کونم وقتی راه میرفتم احساس میکردم لای کونم باد میاد? شاید بعضی از کونیا بفهمن من چی میگم wooow
اینجا بود که من لذت کیر رو فهمیدم بریم سر اصل داستان!!
…این پسر عموی من منو به کیرش وابسته کرده بود طوری که هر روز میرفتم مغازشون( الکتریکی) تا منو لاپایی بکنه یواش یواش به ۲ تا دیگه از پسر عموهام گفت و اونا هم اضافه شدن سه نفری منو می بردن مکان اون موقع ۱۱ ساله بودم یادش بخیر نوبتی کردن آبشونو میریختن لای کونم نفر بعدی بدون اینکه کونمو تمیز کنه میومد روم من خیلی خوشم میومد چون وقتی کارشون تموم میشد موقع را رفتن آبشون لای کونم لیز میخورد!( الانم وقتی کون میدم تا یک ساعت پیاده روی میکنم جون آب طرفو لای کونم حس کنم?) بعد از اون بهم جق زدنو یاد دادن ‌.چند وقت بعد به پسر عمه و پسر داییم گفتم اونا هم اضافه شدن ولی اونا از خودم کوچیکتر بودن و دول داشتن هنوز تبدیل به کیییر نشده بودن به همین خاطر میذاشتم بذارن تو سوراخم .این وضعیت ادامه داشت تا من وارد دبیرستان شدم و ۱۵ ساله شدم سال ۸۴ اون موقع همون پسر عموم که اولین بار لاپایی کرد منو برد خونشون برام فیلم سوپر گذاشته بود همزمان که تو فیلم زنه داشت آه و اوه میکرد منم محو تماشا بودم که یه یه تف زد به کیرش با یه حرکت سریع محکم با ی دستش دوتا دستامو گرفت پاهاشو به پاهام قفل کرد با یه دستشم محکم دهنمو گرفت و یهو کیرشو تا ناموس تو کونم کردو نگه داشت نفسم بالا نمیومد توان جیغ زدن نداشتم درد وحشتناکی داشتم چشمام سیاهی میرفت گوشام میسوخت قلبم درد میکرد چندتا تلمبه زد و کیرش تو کونم تکون خورد فهمیدم آبش اومد سریع رفتم خونه مامان بزرگم دستشویی زور زدم احساس زیدن داشتم قققاااارررت گوزیدم ابش با یه ذره کم خون ریخت بیرون خیلی ترسیده بودم اومدم داستانو برا پسر عمم تعریف کردم گفت الان دیگه کونت پاره شده راحت شدی .گفت خودتو انگشت کن بببن چندتا انگشتت میره تو منم انگشت کردم دیدم ۴ تا انگشتم رفت تو!! با افتخار ب پسر عمم گفتم ایول سوراخم باز شد… خلاصه گذشت و گذشت تا من با کیرای جدید تر و کلفت تر و خوشمزه تر آشنا میشدم یواش یواش متوجه شدم میشه موقع کون دادن ارضا بشم و این شده بود بهترین اتفاق زندگیم. وقت کون دادن به فاعلام میگفتم کیرتو از سوراخم در بیار وقتی در میورد میگفتم تف کن لای کونم وقتی تف میکرد خودمم تف میکردم کف دستم میمالیدم لای کونم بعد بهش میگفتم لاپایی بکن حدود یه دقیقه لاپایی میکرد منم مثل خر کیف میکردم که کیر کلفت لای پام لیز میخوره و سرش میخوره به خایم. یهو میگفتم : هر چی زور داری محکم کیرتو بکن توشششش یهو کیرشو تا ته میکرد وووااااااای مثل مار زیرش وول میخوردم از شدت لذت آخخخخخخخخ اگه ابار اول ارضا نمیشدم دو باره میگفتم این کارو تکرار کنه ارضا میشدم و آبم با فشار خیلی زیاد میپاشید .که چند سال همینطور میگذشت سال ۸۸ من ۱۸ ساله بودم که تو باغ داییم از درخت گردو میفتم و دوتا از مهره های ستون فقراتم میشکنه و یه مهره گردنم آسیب میبینه حس بدی بود منو رسوندن بیمارستان و جراحی شدم بعد از ۱۵ روز سخت از بیمارستان مرخص شدم و اومدم خونه. طبق دستور دکتر مامان بابام خیلی با احتیاط منو بردن حموم اون موقع خیلی درد داشتم و نمیتونستم شرت پام کنم و اصلا خجالت و اینا حالیم نبود .تو بیمارستان بابام زیرم لگن میذاشت برا ریدن کیرمو دیده بود و میگفت اصلا اشکال نداره. من تا ۶ ماه باید استراحت مطلق میکردم توی دستشویی خونمون توالت فرنگی تا شو گذاشته بودیم بعد برای دستشویی معمولا مامانم منو میبرد جلو دستشویی شلوارمو در میورد میبرد مشوند رو توالت. کارمو که میکردم صداش میزدم تا بیاد کونمو بشوره من سرپا بودمو اون بصورت ایستاده کونک میشست بعد با حوله خشک میکرد.گتکهک اولش خجالت میکشیدم ولی بعدش حس شهوت میومد سراغم مخصوصا وقتی مامانم آب گرم میریخت رو کونمو با انگشتاش سوراخمو می مالید همیشه سعی میکردم سوراخمو سفت کنم تا متوجه گشادی کونم نشه . بعدش منو رو به دیوار میکرد شلوارمو پام کنه ولی از پشت خایه ها و کیر آویزونمو میدیدتقریبا ۱ماه از عملم گذشته بود منم حالم بهتر شده بود من با بابام حموم نمیرفتم چون خیلی محکم لیف میکشید و دردم میومد . دیگه با مامانم میرفتم اونم سعی میکرد لباساش خیس نشه من رو صندلی مینشستم بهم میگفت دستتو بذار جلوت اونو بپوشون منم دستمو میذاشتم رو کیرم .چو ن کیرم بزرگ بود تمام سعیمو میکردم تا کیرو خایمو تو دستم قایم کنم تمام مدت حموم یه جورایی با کیرم ور میرفتم اونم لیف میزد و شامپو میزد بعد منو بلند میکردیه دستمو میگرفت که سر نخورم یه دستمم لیف میداد میگفت دم و دستگاتو لیف بزن من رومو اونور میکنم اون‌موقع بود که من براش راست میکردم اخه مامانم خیلی خوشگله. یه دستم تو دستش با اون یکی دستمم دازم کیرمو لیف میزنم!! بعد میگفت برگرد لیفو میکشید لای کونم کشیده میشد روی سوراخ کونم واقعا احساس لذت میکردم بعد منو میبرد زیر دوش آب میکشیدم خودمو بعد حوله رو میداخت روم. حالا من بودم و یه کیر شق شده میگفت دستتو بگیر جلوت منم سعی میکردم با دستام کیرمو بگیرم و همیشه خایه های آویزونم بیرون میموند و سر کیرم میزد بیرون و مامانم میدید!! همیشه بهم لبخند میزد هفته ای یه بار برنامه حمومو داشتم . یه روز مامی گفت ببین علی وضعیت بهداشتت خیلی بده ممکنه مریض بشی اگه اجازه بدی موهای اضافتو بزنم! اولش خیلی خوشم اومد و خر کیف شدم چون واقعا پشمام بلند شده بود همیشه خارش داشتم ولی یه حس خجالت اومد سراغم گفتم نه خودم میزنم!! گفت بیخود میکنی با اون گردنت( آخه به خاطر آسیبی که گردنم دیده بود تا ۶ ماه یه محافظ دور گردنم بود که نمیذاشت گردنم تکون بخوره بخاطر همین نمیتونستم پایینو نگاه کنم) از کابینت ژیلت آورد و گفت دستتو بردار از جلوت مقاومت کردم دستمو زد کنار و کیر نیمه شق منم خود نمایی میکرد چون پشمام خیلی بلند بود هی مجبور بود آب ریزه بشوره دو باره کف صابون بزنه من دیگه کاملا شق کرده بودم کیرمو نمیدیدم ولی احساس میکردم مثل سنگ شده. موهای زیر خایه رو هم زد رسید نوبت روی کیرم. من روی کیرم تا وسطاش مو داره . اون رسما داشت برام جق میزد و ژیلتو میکشید.مطمئنم یه حس کنجکاوی و شهوت اومده بود سراغش . الکی دستشو کفی میکرد کفی میکرد حلقه میکرد دور کیرم حالم بد بود احساس گناه داشتم هی سعی میکردم خودمو عقب بکشم ولی نمیشد .به خودم تلقین میدادم نباید آبم بیاد ولی مامانم ول کن نبود گفتم مامان ول کن گفت چیو ول کن هنوز موهاش مونده بذار تمیزش کنم . ولی مو ها بهونه بود از کیرم خوشش اومده بود .لرزش به بدنم افتاد کف پام مور میشد . نفس نفس میزدم هاااای هاااای هاااااااییی یهو اتفاق بدی ک نباید بیفته افتاد!! یه آه بلند کشیدم و آبم مثل آتشفشان فوران کرد رو دستش و تیشرتش! خودشو کشید کنار و بقیش ریخت کف حموم همه جا رو به گه کشیدم! کفت هووشششش چیکار کردی ابله بی جنبه خاک تو سرت منو به گند کشیدی کیرم هی نبض میزد و آبم میومد دو ماه بود آبم نیومده بود دست مامی رو میدیدم خیلی غلیظ بود مثل شیر موز بود! با اینکه احساس فوق العاده ای داشتم و احساس سبکی میکردم یهو مثل بجه ها ی کو چیک زدم زیر گریه فقط میگفتم ماماااان بخشییید دست خودم نبود! چیشد???هیچی نمیگفت فقط صدای دوش آب بود من شده بودم مثل گوساله های تازه به دنیا اومده که نمیتونن رو پاشون وایسن! پاهام میلرزید.منو نشوند رو صندلی و دستاشو گرفت زیر دوش آبمو تمیز کرد گفت خدا منو ببخشه مادر ببخشید پسرم . عزیزم چیکار کنم حالا باتو؟ یه مقدار نشستم رو صندلی گفت باید استبرا کنمت! میخوام غسل جنابتت بدم!! دستشو اورد دوباره کیرمو گرفت و برام استبرا کرد! باهر بدبختی بلندم کرد و زیر دوش غسل جنابت کردم و ویگه معنی نداشت بادست کیرمو بپوشونم منو خشک کرد همونطور لخت اورد رو تخت خوابوند مثل نوزادا لباس تن میکرد که دوباره کیرم شق شد اومد بالا سرم دستشو برد لای موهام بوسم میکرد میگفت بخواب پسرم اینقدر خسته بودم نفهمیدم چطوری خوابم برد با صدای گریه مامانم بیدار شدم دیدم داره نماز میخونه و گریه میکنه و داشت توبه میکرد!! از اون روز ب بعد برام اسپری مو بر خرید حدودا یک ماه بعد که پشمام بلند شد با اسپری برام شیو کرد هر دو سعی میکردیم اون قضیه رو فراموش کنیم . رابطه احساسیم با مامانم خیلی زیاد شد . ولی نمیدونم بعد از اون قضیه چرا باز اون منو میبرد حموم با این که من و بابام خیلی با هم رفیق بودیم!! آخه بابام بهم اعتماد داش ولی بیچاره نمیدونس آبم تو دست زنم اومده!! …بعد از یه سال همه چی عادی شد و کارای شخصیمو خودم انجام میدادم و دوباره شروع کردم به کون دادن . ولی دو تا اتفاق بد برام افتاده ا ول اینکه بیشتر اونایی که منو کردن الان متاهل شدن یا دوس دختر دارن دیگه منو تحویل نمیگیرن! تعداد اونایی که الان میکنن منو دو نفر شدن!
دوم اینکه کونم الان گشاد شده و تقریبا اختیار گوزمو ندارم. و الان میخام زن بگیرم میترسم زنم بفهمه من کونیم . میترسم سوراخ گشادمو ببینه!! به نظر شما چیکار کنم تنگ بشم؟ عمل جراحی یا دارویی داره؟؟؟

نوشته: علی کونی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها