داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

سکس با پرنیان و مامانش

سلام. یه داستان واقعی براتون دارم. نزدیک انتخابات تو فضای مجازی با یه خانم اشنا شدم که ۴ سال ازم بزرگتر بود . من ۳۰ اون ۳۴. بیکار بودم. برای اینکه جذبش کنم گفتم کارمندم. فورا جواب مثبت داد که اگه واقعا منو میخوای باهات دوست میشم . روز سوم گفتم بیا ببینمت رفتیم پارک کنار خونمون. برگشتنی گفتش خونتون کجاس میخوام ببینم گفتم باشه . نزدیک خونه همینطور که خونه رو نشون میدادم گفت تشنمه یه لیوان اب میشه برام بیاری ؟ منم ترسیدم گفتم الان همسایه ها چی فک میکنن خلاصه گفتم چشم. اومد داخل حیاط و منم تعارف کردم بیاد داخل که فورا اومد! رو مبل نشست اب اوردم خودمم کنارش نشستم. دقیقا جمعه اول تابستون بود هوا گرم. گفت خونتون چقد گرمه گفتم خب شالتو باز کن اگه دوس داری مانتو هم دربیار گفت اخه خجالت میکشم ! گفتم راحت باش خلاصه دراورد ، وزنش خدود ۸۰ کیلو بود قد بلند . سینه ۸۵ ساپورت تنگ ! اینا رو دیدم یه جوری شدم ناخوداگاه دستاشو گرفتم اونم دستای منو نوازش میکرد گفت خیلی گرمه کولر ندارین؟! گفتم بریم طبقه بالا که مبل نداشت گفتم همینجا بشین کولر رو میزنم گفت ساپورتم تنگه بشینم پاره میشع ! گفتم خب دراز بکش منم کنارش دراز کشیدم ، نمیدونم چیشد که یهو از هم لب گرفتیم سینه هاشو ماساژ دادم گفتم لباستو دربیار که فورا درآورد شروع کردم ب خوردن نوک سینه هاش دیدم چشاشو بسته ناله میکنه ، از رو شلوار دستمو گذاشتم رو کصش دیدم خیسه ! گفتم پرنیان شلوارت خیس شده! گفت بخاطر تو‌ شده… گفتم دربیارش تا بیشتر خیس نشده ،شلوارشو‌‌کشیدم بعد خواستم شرتشو دربیارم گفت خجالت میکشم راضیش کردم دربیاره. بعد گفت توام پس لخت شو منم لخت شدم نشستم رو شکمش لب گرفتم بغلش کردم دیدم خییییلی حشریه گفتم پرنیان میشه از پشت بکنمت ؟ گفت باشه . گفتم برو حالت داگی فورا رفت . دیدم یه کون تپل و خوشگل جلومه ، خودمم باور نمیکردم این منم ! چون تا به حال سکس نداشتم به هر حال دوس داشتم تجربه کنم. ، سر کیرمو که گذاشتم جیغ کشید گفت یواااااااش دردم میاد ، منم با روغن چربش کردم و یواش سر کیرمو بعد از چند بار تلاش دادم تو که بازم جیغ کشید که گفت درش بیاااار. ولی من در نیاوردم گفتم بزار توش باشه عادت کنی گشاد شه ! خلاصه ساکت شد با دستش جلو دهنشو گرفته بود . بگم که کیرم ۱۵ سانته ولی کلفته. بعد یواش کل کیرمو هل دادم رفت تا ته ! دیدم اساسی حشری شده منم ببشتر از اون ،! شروع کردم تلمبه زدن بعد چنتا تلمبه موهای بلندشو گرفتم تو دستم کشیدم حسابی دردش گرفت ولی اهمیت ندادم و وحشیانه میکردمش. دیدم داره چنگ میندازه به فرش خونه و اه و ناله میکنه زیرم ، بدتر حشری میشدم جوری که با تمام زورم میکردمش و موهاشو میکشیدم بعد از ۵ دقیقه دیدم آبم داره میاد ، موهاشو یه دور تو دستم پیچوندم و با فشار کشیدمو آبمو تو کونش خالی کردم، بعد که کیرمو کشیدم بیرون اب کیرم با فشار از کونش اومد بیرون ریخت رو‌ش ، بعد این جریان ما حدود ۱۵ بار دیگه سکس داشتیم و واقعا عاشقش شده بودم اونم در حد مرگ عاشقم شده بود جوری که هر کاری ازش میخواستم نه نمیگفت ، اگه کسی حرفامو باور نمیکنه پیغام بده هنوزم اسکرین شات حرفامون مونده ، یه بار گفتم پرنیان دوس دارم جلو مامانت بکنمت ! یه روز گفتم مامانتو میخوام ببینم از الان عاشقش شدم گفت باشه ، با ماشین رفتم. دنبالشون بردمشون رستوران بعدش هم یه پارک جنگلی و کلی حرف زدیم . اون روز تموم شد . گفتم به پرنیان که من عاشق مامانتم شدم چیکار کنم !گفت ازدواج که کردیم مامانو میارم کنار خودمون باشه گه کاهی ، گفتم باشه ولی من میخوام همیشه پیشم باشه دوسش دارم !!خلاصه اینقدر گفتم که کار به جایی رسید که گفت باشه بعضی شبا مامانم میارم کنار ما بخوابه بغلش کنی. گفتم مامانت میزاره مگه؟ گفت راضیش میکنم تو فقط با من ازدواج کن ! یه روز گفتم دفعه بعد که اومدی مامانتم بیار خونه گفت جدی میگی گفتم اره. اینم بگم که پدرش از اون آدمای عصبانیه روزگاره ! به پرنیان گفتم مامانتو بیاری من حتما هم بغلش میکنم هم ماچ گفت اشکال نداره گفتم دوس دارم جفتتون لخت بشین یه کم فحش داد بهم ولی من اصرار کردم و بعدش گفت به یه شرط میزارم اینکه اول بریم محضر عقد کنیم بعد قول میدم مامانمو بیارم برات !قسم میخورم اینایی که گفتم عین حقیقته بازم میگم اسکرین شات تموم حرفامون مونده. هر کی خواست میفرستم براش. منم گفتم نه شاید مامانت دوس نداشته باشه اول مامانتو بیار بعد قول میدم میریم محضر خلاصع راضیش کردم! خودمم باور نمیکردم. حتی به یکی از دوستامم گفتم باورش نشد بهش گفتم نزدیک خونه بمون هوامو داشته باش اگه چیزی شد. خلاصه ساعت ۱۰ صبح پرنیان و مامانش اومدن. قلبم داشت از جا کنده میشد اومدن تو احوالپرسی کردیم رو مبل کنار پرنیان نشستم حرف زدیم گفتم مرسی که پرنیان رو برام نگه داشتین تا حالا. خیلی دوسش دارم اجازه بدین دستتون رو ببوسم ! رفتم کنارش دستشو گرفتم بوسیدم دیگه ولش نکردم چون هوا گرم بود ازش خواستم مانتوشو دربیاره که با اصرار من و دخترش دراوردش و‌منم دیوونه شدم پرنیان هم که ی لباس کوتاه تنش بود که خودم براش خریده بودم و از زانو ب پایین لخت بود رو مبل که دوباره نشستم پرنیان اومد بغلم نشست که به مامانش نشون بده چقدر عاشق همیم منم که داشتم از خجالت میمردم ! مامانشم که سرخ شده بود. به پرنیان گفتم چای بیاره همین که رفت ، منم رفتم کنار مامانش نشستم چشم تو چشم نگاش میکردم جوری که فهمید داغ کردم براش ! دستاشو دوباره گرفتم با انکشت شصت پشت دستشو نوازش میکردم دیدم مقاومتی نمیکنه !
پرنیان با چای برگشت و بهش گفتم مامانتو خیلی دوس دارم چیکار کنم ! گفت خب بغلش کن ماچش کن !!! رومو کردم ب مادرش گفتم میشه !؟ جوابی نداد البته سکوتش یعنی ارههه. منم بغلش کردمو خواستم لباشو ببوسم که نذاشت گفتم دخترتو خیلی دوس دارم پس تو رو هم دوس دارم چون تو بزرگش کردی ا. اجازه بده ببوسمت ! بعد یواش رفتم سمت لبش و شروع کردم به لب گرفتن که دیدم دستاشو دورم حلقه زد و اونم لب میگرفت… سینه شو گرفتم تو دستم فشارش دادم چیزی نگفت از تو سوتین دراوردمش ماچش کردم بهش نگاه کردم که بدونم میزاره بیشتر برم یا نه. دیدم چشاشو بست و اه و ناله میکنه و سرمو فشار داد به سینه هاش منم خوردم سینه هاشو ، بعد بغلش کردم گذاشتمش رو فرش رفتم روش حسابی سینه هاشو خوردم و کم کم پرنیان هم خوذشو لخت کرد اومد !!! شلوارو شورت مامانشو کشید پایین و کوصش افتاد بیرون دیگه تحملم تموم شد یه بالش گذاستم زیرشو کیرمو گذاشتم تو کوصش که ناله کرد و منم تلمبه زدم لذت عجیبی بود تو ابرا بودم همزمان که کوص مادرزنمو میکردم سینه هاشم مک میزدم . وحشیانه میکردمش رحم نداشتم خسته شدم ، داشتم عرق میریختم ،!گفت استراحت کن خسته شدی منم نشوندمش رو زانوهاش کیرمو کردم تو دهنش ! بهترین لحظه زندگیم بود عالی ساک‌میزد. بهتر از دخترش. به پرنیان گفتم از مامانت یاد بگیر ! موهای مامانشو گرفته بودم تو دستام سر مادرزنمو فشار میدادم تا کیرم تا ته بره تو. برعکس دخترش تا اخر کیرم رفت تو دیدم حالش بد شد اوردم بیرون گفت خوبم دوباره کیرمو کردم دهنش ، لباشو دور کیرم که نگاه میکردم حشری میشدم یه لحظه دیدم آبم داره میاد به مادرزنم گفتم آبم داره میاد چیزی نگفت فقط میخورد به پرنیان گفتم از پشت بغلم کنه بعد یهو همزمان که مادرزنم کیررمو میخورد آبم اومد تو دهنش وصف ناشدنی بود . بعدش چای خوردیمو رفتیم حموم. و رفتن. شبش پرنیان گفت فردا صبح بریم محضر. منم گفتم ولی یه چیزی رو باید بگم اینکه دروغ گفتم کارمندم. من بیکارم ! خلاصه دعوا شد اساسی، گفت میرم شکایت میکنم هم منو گاییدی هم مامانمو. با هزار مکافات جدا شدیم. هر چند الانم باز دلش میخواد بیاد خونه من‌ ولی دیگه به ریسکش نمی ارزه … بازم میگم اسکرین شات حرفامون مونده ، یک یک کلماتم واقعیته‌ فعلا …

نوشته: امیر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها