داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سكس اتفاقي با دختر دانشجو

من امير هستم و يه موسسه تبليغاتي دارم
كه ربطي به داستان نداره
صندلي جلوي تاكسي نشسته بودم و توي دستم يه فن خراب شده ماشين بود كه ميبردم براي تعمير. پشت ماشين دو تا دختر نشسته بودن كه با غرور در باره درس و اينا حرف ميزدن و منم بدم نمي اومد فضولي كنم. البته هر دانشجويي احساس ميكنه غير از اون ديگه باسوادي نيست. خلاصه يكيشون گفت كه امتحان من بدك نبود و تو چيكار كردي. اونم فحش داد و ميگفت كه خيلي سخت بود و استادش عقده اي و ايناست.
خوب كه گوش كردم اسم استاد برام اشنا اومد. آخه فاميلمون بود و روزگاري همكلاسي بوديم اما اون ارشد گرفت و من توي ليسانس موندم. اينجور كه فضولي من تونست بفهمه دختره امتحانشو خيلي بد داده بود يه چيزي در حد تيم ملي اسكوواش.
خلاصه ميكنم كه لااقل از درصد فحشاتون كم كنم. من پرسيدم فلان استاد رو ميگين گوش نكردن و خيط شدم. راننده هم يه نيگاي معني داري انداخت بيشتر داخلم سوخت. اينبار محكمتر گفتم توهين نكن خانوم اون اقا همچينم بد نيست. اون يكي گفت شما از كجا ميدوني. گفتم اين شهر كوچيكه و همه همديگر رو كمي ميشناسن و منم دانشگاه نديده نيستم.
يه علامت از استاد گفتم گفت بله خودشه
گفتم من ميتونم كمك كنم و گوششم ميكشم
باور نكرد و خنديد ولي بازم يه نشونه هاي گفتم كه فهميد نه بابا دوستم باهاش. كارت موسسه رو دادم و گفتم اگه مشكلي بود در خدمتم و از اين لوس بازيا كه ما پسرا بلديم چطور خودمون رو خير نشون بديم.
خودشون تلاششون رو كرده بودن و نتيجه نداده بود و استاد گفته بود هر كي نمره امتحانيش خوب نشه پروژه هم قبول نميكنه
بهم زد و ادرس كامل گرفت اومدن اونجا. بعد از گفتگو گفتم كه خوب استاد كه نميتونه كار خلاف بكنه و نمره زياد بده. خود شما ميتوني خلاف عقديت عمل كني( اين قسمت مربوط به اين بود كه سر حرف باز بشه بهش ميگن كلك روباهي) خلاصه به هر خاك بر سري بود ثابت كردم كه انعطاف توي زندگي خوبه.
عصر اس دادم
و شب اس و خلاصه يه رابطه معمولي ايجاد شد. رفتم پيش اون دوست و فاميل با يه نقشه ي از پيش تعيين شده با كمك يكي از دوستام كه از ايادي استكبار جاني بود بهش فهموندم كه با اون دوستم اشنا هستن و من نيتم خيره و خصلت علي دارم و اخلاق نبي. قرار شد نمره قبولي بده و يه فرصت براي پروژه بهش بده كه اينجوري يه نمره دوازدهي چيزي گيرش مي اومد
به دختره اس دام و گفتم ده قبوله گفت آره. گفتم اگه بالاتر بره. گفت مديون ميشه و جبران ميكنه.
خلاصه نقشم گرفت و باهاش دوست شدم. و گفتم كه فكر نكنم جبران كني و دخترها فقط براي منفعت دوست ميشن( اينا اشك تمساح و موش مردگي بود) با اين حرفا تحريكش كردم و گفتم اهل روزهاي سخت نيستين و بالاخره گفتم ميشه با هم نزديك باشيم و راحت. خرش كرده وبدم و راضيش كردم براي بوس و بغل
روز بعد اوردمش توي موسسه و رفتيم جايي كه كارها مونتاژ ميشه و پشت موسس.
خودتونم ميدونيد كه بوس و بغل همون خوردن سينس و اونم همانند كوس و اينا و يعني ديگر هيچ
خلاصه شروع كرديم به لب و سينه و بوس و بغل و ماليدن و بقيشو همه شما خرها خوب ميدونين
يه سكس از عقب با منت و عجله اي زديم كه مقدمه اي بشه براي روزهاي آتي. و درست هم بود چون اين سكس عجله اي و روباهي مقدمه اي شد بر شرح وظايف يه دختر و بعدها سكسي نموديم كه نگو
ميدونم بلد نبودم تعريف كنم. اما لا اقل از داستان كلاغ و روباه كه گفت چه سري چه دمي كلاغ گفت خر خودتي من الان ليسانس ادبيات دارم از پنير خبري نيست

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها