داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زن نامرئی 54

دیگه تموم شدم . دیگه نا ندارم مهران حالا دیگه نوبت توهه -منم تموم شدم نازیلا نمی دونی از کی تا حالا می خوام تو کوست خالی کنم و جلو خو دمو می گیرم .. چند تا ضربه دیگه فرو کرد تو کوسم و هنوز آبشو خالی نکرده حس می کردم که کوسم سوخته و داره آتیش می گیره -جوووووون نازیلا نازتو بگیر که داره میاد .. -اوخ اوخ اوخ بذار بیاد بذار بیاد ولش کن بیاد .. آب جوشتو می خوام .. -آخخخخخ ریخت .. داره می ریزه . دستاشو گذاشته بود رو سینه هام و حالا اون بود که با فشاری که به سینه هام آورد هوسشو رو من تنظیم می کرد .. دو تایی مون تنهای تنها و من اسیر یک مرد خطر ناک و زیر کیر اون چه حالی می داد .. اونم در یه بیابونی که معلوم نبود با نزدیک ترین آبادیش چقدر فاصله داره . البته اون دور دستها می شد چند تا درختو دید که قاعدتا باید آب و آبادی هم اون نزدیکیها می بود .. وقتی که آبشو خالی کرد تو کوسم  طوری کوس داغمو به جوش آورد که حس می کردم از نوک پا تا فرق سرم آتیش گرفته . طوری که اصلا نفهمیدم وقتی که افتاد رو کونم و داره از پشت باهام حال می کنه چیکار می کنه . فقط وقتی کیرشو تو کونم حس کردم تازه فهمیدم چه خبر شده . -مهران چیکار کردی ;/; دردم گرفته . کونم می سوزه .. در حالی که لباشو گذاشته بود رو لبام و با هوس منو می بوسید گفت نازیلا این قدر ناز نکن . وقتی کوس گاییده شد کیر هوس کونم می کنه دیگه .   تو حالا دیگه مال منی . همیشه با منی . دیگه باید شوهر تو فراموش کنی . نمی دونم اون کیه و باهام چیکار داره . من با خیلی ها سر و کار دارم . دوست هم ندارم بشناسم کیه . اگه هم بیاد بیرون با دستای خودم خفه اش می کنم که کاری به کارت نداشته باشه . همین جوری که کیرش تو کونم بود حرف هم می زد . -ببینم بچه مچه که نداری -نه نه .-اینو دیگه شانس آوردی و شانس آوردم . چون اگه بچه می داشتی درد سر زیادی بود . حالا با خیال راحت می تونیم کنار هم باشیم . منم دیدم بالاخره کیر رفته تو کونم و سر و صدای زیاد هم تاثیری نداره و کارشو می کنه پس چه بهتر واسش ناز کنم .. راستش لذت هم می بردم . کیرش خیلی هم کلفت شده بود . به همون کلفتی که رفته بود تو کوسم کونمو هم داشت صیقل می داد .. از حالت سگی منو خوابوند رو زمین و دو تا دستاشو گذاشته بود رو کمرم و دوباره کیرشو کرد تو کونم .. دردم خیلی زیاد تر شده بود . با انگشتاش به سوراخ کونم فشار آورده و سعی می کرد اونا رو به دو طرف باز کنه تا بیشتر لذت ببره -هی مهران این چه طرز کون کردنه .. اگه بزنی زخمیم کنی خودت بعدا ازش محروم میشی .. .. اینو که گفتم یه خورده شل تر شد و بیشتر باهام مدارا کرد . اون آبی که تو کوسم ریخته بود دیگه نمی ذاشت که به این زودیها این طرف آب بریزه . ولی منم یه خورده کونمو دورکیرش به حرکت در آورده و طوری اونو به لرزه در آورده بودم که دوباره هوسش به اوج رسیده بود و سرعتش زیاد تر شده بود و همین جوری داشت ابراز هوس می کرد -نازیلا .. نازیلا من خیلی کون دوست دارم . تو داری این جوری به من حال میدی که من نمی دونم چیکار کنم .. بکن .. کونتو بگردون که من دور کونت بگردم . دور کوستم گشته بودم حالا نوبت کونته .. بد جوری ذلیل من شده بود . راحت می تونستم رگ خوابشو دردست بگیرم . به حرکات انفجاری و آتیشی خودم ادامه می دادم تا اونو بیشتر از حال ببرم و زود تر آبشو بیارم . . دیگه اینجارو نتونست کاری بکنه کون تنگ من کارشو کرده بود و اونم یه بار دیگه آبش اومد . این بار توی سوراخ کونم خالی کرد . در همین لحظه صدای یه ماشین اومد . به ناگهان کیرشو از کونم کشید بیرون . وقتی کیرشو کشید بیرون آبش همین جوری از دو طرف در حال سرازیر شدن بود ولی ترس عجیبی رو تو چهره اش دیدم .-صدای ماشین جلیله هست . اون اینجا چیکار می کنه . قرار بود حالا باشه سر مرز افغانستان . نمی دونم باز چه دردسری درست شده .. -جلیله کیه .. -اون یکی از دوستامه . من تحویلش نمی گیرم ولی اون دوستم داره . می دونستم دروغ میگه و احتمالا باهاش رابطه جنسی داشته که تا این حد حساس شده و رنگ و روش پریده . نمی دونم چه نقطه ضعفی داشت که این جور مثل آدمی که تو کونش فلفل ریخته باشن دور خودش می گشت . درباز شد و یه دختری درشت هیکل با چشایی سیاه وارد شد . نگاهی به من که آب کیر از دور و بر کونم می چکید انداخت . -به ! به !حالا آقا ما رو می فرستن سر مرز که جنس بیاریم تا اینجا خودش با جنسای خودش راحت حال کنه . دستت درد نکنه . این بود اون جوری که می خواستی وفاداری خودتو بهم نشون بدی ;/; آره ;/; این بود مزد اون همه زحماتی که کشیدم ;/; ببینم اونم به خاطر تو خودشو به خطر میندازه ;/; -اینجا به حرف اومده و گفتم کسی که با مهران جون میاد به یه بیابون پس به خاطرش به یه بیابون دیگه هم میره . … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها