داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زندگی سکسی یک پسر

سلام قدمت کاربران انجمن کیر تو کس
اسم مخفف( ارمین ) الان که مینویسم ۲۶ ساله اصالتا یکی از روستا های خراسان رضوی قد ۱۸۲ وزن ۸۸ قیافه معمولی رو به زشتی و تیپی نسبتا خوب .
خب زندگی من از همون بچگی به سکس خیلی پیوند خورده بود از سه چهار سالگی که تعریف میکنن من عاشق لباس و جوراب های توری زنانه بودم و طوری بود که تو مطب دکتر رفتم به پاهای یک زن چسبیدم و دست میکشیدم رو پاهاش . زندگی ادامه داشت با شیطنت هایی که موجب شد زخمی رو صورتم بر اثر افتادن از روی دیوار شکل بگیره اما وقتی ۷ سالم شد اولین باری با پسر عموم و دوستم یک دختر رو بردیم و لاپایی زدیم بهش 😂😂 در عالم بچگی ولی بازم دنبال سکس بودیم زندگی به همین روال گذشت من از راهنمایی سوپر نگاه میکردم و دبیرستان بین همه کلاس فقط من که اون وقت ها سی دی و دی وی دی بود و گوشی زیاد مد نبود داشتم و همه از من میگرفتن تا دبیرستان تموم شد و وارد دانشگاه شدم در شهری بزرگ که جزو سه شهر بزرگ خراسان رضوی هستش. من از بچگی بخاطر داشتن التی کوچیک بین رفیقام خجالت میکشیدم کسی ببینه چون زیاد باب بودن از دیدن کیر خلاصه با ورودم به دانشگاه دری دیگر از سکس به روم باز شد من اخرین سال دبیرستان گوشی لمسی گرفتم و وارد لاین و وایبر وی چت و بیتالک اون زمان خیلی باب من در طول چهار سال دانشگاه با تصویری و حضوری های مختلفی سر و کار داشتم و کلی زوج و لز و زن پولی دورم بود اما هیچ کدوم تو شهری که دانشجو بودم نبودن من به جرعت جزو اولین نفراتی بودم که کانال معرفی کیس گذاشتم ولی به دلیل فیلترینگ تلگرام تقریبا مخاطب هم یک چهارم شد و دلیت کردم خب سرتونو درد نیارم ما تو کف سکس تا اینکه به سبب داشتن خونه مجردی و باز شدن پای هم شهری هام به خونم و کوص ها و جنده های پولی به خونم میدونستم به زودی به ارزوی سکس واقعی میرسیم تا اینکه یکی از اون ها دو سه بار برای قلیون کشیدن اومد با اینکه دوستام میگفتن ولی من هرگز به دلیل جنده بودنش فکرم به سکس باهاش نمیکشید تا اینکه یک شب زنگ زد پرسید تنهایی یا نه گفتم بچه ها نیستن رفتن شهرستان من سه تا هم خونه داشتم یکی سرباز بود تو پادگانش بود یکی دیگه هم خونشون بود شهرستان تا اینکه اومد بساط قلیونو گذاشت دیدم میوه اورده و اینا اصلا فکرم به موز و کمر سفت کنی نبود ‌.قلیون گذاشت یکی دو ساعت گپ زدیم و قلیون کشیدیم تا اینکه اخر شب و خواستیم بخوابیم من با خودم تو فکر بودم که میره یا میخوابه و به صبح میره اصلا تو فکر سکس نبودم ( یک یاد اوری بکنم به داستان حتما کتاب راز رو بخونید من با خوندن تو این همه سه ماه تابستان که سرکار میرفتم سه هدف گذاشتم بهش رسیدم یکیش سکس بود) من چشامو بسته بودم از فرط خستگی کار ولی فرداش جمعه بود و تعطیل بودم به یکباره دیدم اون زنه که اسمش فاطمه میزارم قد کوتاه بود۳۷ ساله دو تا بچه داشت یکیش ۱۴ ساله یکی فکر کنم ۷ ۸ ساله حدود ۱۶۰ تا ۱۶۲ و تپل بود کمی شکم داشت که خیلی دوستش داشتم ممه هاش هم فکر کنم ۸۰ بود دیدم دستمو گرفته داره فشار میده گفتم حتما بخاطر کمک هایی که بهش کردم و خونم ازش پذیرایی کردم ولی چند دقیقه گذشته بود که انگشت اشاره ام رو کرد تو دهنش فهمیدم که زده بالا خانم سکس میخواد منم از خدا خواسته به انی نکشید که لباس هامو دراوردم و رفتم روش و لب گرفتیم و اروم اروم لباس هاشو در اوردم لب گرفتم دوباره ازش لاله گوششو مکیدم گردنشو مکیدم( با اینکه تجربه سکس نداشتم ولی علم شو داشتم و فیلم زیاد دیده بودم میدونستم چیکار کنم با اینکه کف کرده بودم و اب دهنم خشک شدع بود) اومدم پایین شروع کردم ممه هاش و نوک ممه هاش که به دلیل داشتن دو تا بچه نوکش بزرگ بود مکیدن و باهاش بازی کردن اروم اروم با بوس کردن از شکمش رسیدم به کوصش که عالی بود شروع کردم به خوردن اونم چه خوردنی اینقدر حشری بود که اه و اوهش بلند شد دو سه دقیقه گذشت گفت بسه کاندوم تاخیری با خودش داشت که کشید سر کیرم منم که ظهرش جقو زده بودم مطمعن بودم حداقل ده دقیقه طول میکشه شروع کردم تلمبه زدن که دیدم دیگه پاهام به سوزن افتاد تا میخواست ابم بیاد میکشیدم بیرون باز دوباره برمیگشت بخاطر روغن کاندومه بود بهش گفتم خسته شدم میشه بریزم تو کوصت ابمو گفت اره اون موقعه که ساعت حدودا ۲۳ بود دو بار من کردمش و ابم اومد بعد کار گفتم هم اتاقیم صبح میاد احتمالا میره شهرستان همون که سرباز بود اگه دوست داری بازم سکس کنیم گفت باشه لباس هامونو پوشیدیم و رفتیم خودمو تمیز کردیم اومدیم تازه من یادم افتاد ای خدا چرا اینو ارضا نکردم ازش پرسیدم فاطی ارضا شدی گفت نه گفتم ببخشید صبح تلافی میکنم خوابیدیم ساعت ۷ بود دیدم در باز شد هم اتاقیم بود با لباس سربازی بهم گقت ارمین وسایملو بده من برم پوتین ها پامه دادم وقتی رفت دیدم فاطی هم بیداره گفتم هر طوری شده باید ارضاش کنم لختش کردم شروع کردم به خوردن دوباره کاندوم تاخیری گذاشت این دفعه عزم رو جزم کردم که ارضاش کنم این دفعه بیست دقیقه یک بند گاییدم گفتم ارضا شدی گفت اره حالیت نشد گفتم ببخش دیگ بار اولم بود اونجا هم دو بار دیگه ارضا شدم خواستم از کون بکنم که همین‌که کردم تو کونش با اینکه کیرم حدود ۱۳ سانته ولی دردش گرفت و در اوردم بعدش اروم اروم وسایلش رو جمع کرد و رفت بعد این ماجرا من یکبار دیگ فاطمه رو کردم و در اخر بهم گفت که من‌با داداشت هم رابطه داشتم کیرش یک مقدار از من بزرگ تر بوده داداشم بهش پول میداد ولی از من نگرفت شاید بجاش داداشم بهش داده مشخص نیس بعد اون دیگ فاطی جوابمو نداد و دیگ نیومد من اینم از شهری که توش دانشجو و فقط خاطره های سکسیم من طی تبلیغاتی که برای حضوری ها میکردم با یک خاله مشهدی اشنا شدم براش مشتری فرستادم اونجا هم رفتم پیشش و بخاطر پورسانتم یک دختر ۱۹ ساله رو گاییدم ولی بعد نیم ساعت تلمبه زدن بخاطر اینکه ترامادول ۲۲۵ خورده بودم ابم نیومد البته دوستان چهار تیکه کردم هر تیکه رو تو ساعت های جدا خوردم در اونجا من از طریق کانال های معرفی پیش یک مشهدی ۵۰ ساله رفتم قیمتش ۱۵۰ بود خیلی خوب بهم حال داد و در کل چون تپل دوست داشتم خیلی خوشم اومد ازش بهش گفتم مشتری بفرستم بهم تخفیف میدی گفت اره در ازای هر ۴ تا مشتری خودت یکبار رایگان بیا من دانشگاه تموم شده بود رفته بودم شهرستان و منتظر یک فرصت برای امریه بودم این اتفاقات البته در سال ۹۸ بود قبل کرونا من برگشتم شهرستان و برای این ۵۰ ساله ۸ تا فرستادم و به‌بهونه امریه دوباره رفتم مشهد و ادرسشو داشتم رسیدم زنگ زدم گفت الان‌با تاگسی میام رفته بود پیش مشتری اومد و یکبار از کون و یکبار از کوص گاییدمش و اینم از کون گاییدم البته با کاندوم میکردم و راحت بودم همون تو خودمو خالی میکردم و اضافه بر این چند تا‌تلمبه دیگه میزدم اینم خاطرات سکسی من از مشهد امریه هم جور نشد برگشتم اماده برای فرستادن دفترچه و سربازی که به یکباره کرونا وارد ایران شد و قرنطینه شدیم که خانواده نذاشتن برم سربازی رسید قبل عید سال ۹۹ برای خرید لباس با دوستام چهار نفر رفتیم همون شهری که دانشجو بودم و هنوز خونه رو نداده بودیم تا اخر خرداد قرداد داشتیم و من بهمن تموم کرده بودم اونجا یک شماره از اونایی که جنده میاوردم گرفتم و با ماشین رفتیم یک خاله بود ادرس داد رسیدیم به دوستم گفتم بیا با هم بریم‌ نیومد بی خایع گفتم باشه من گوشیم رو برداشتم بقیه وسایل رو گذاشتم رفتم داخل دیدم دو تا دختر نشستن یکی تپل یکی لاغر خاله گفت میبری یا همینجا میکنی به دوستام زنگ‌زدم میکنید گفتن اره میکنیم گفتم خاله هم شهریام مشتری ثابتن بزار با قیمت‌همین‌خونه که ۱۰۰ بود ببریم ( برای بردن دختر به خونه باید ۱۵۰ میدادی ) گفت باشه ببر ولی اول پول رو بریز تو راه یک کارت خوان پیدا کردم ریختم به حسابش بعد دختر و یک پسر هم باهاش فرستاد که اتفاقی نیافته اوردیم خونه رفتم اسپری زدم اماده شدم بکنم ولی دختره خیلی بد دهن بود و سوتین در نیاورد و گفت فقط بکن‌منم کردم دو سه دقیقه ای ابم اومد اسپری اثر نکرده بود بعد به دوستام گفتن اقا این خیلی بد اخلاقه نکنید ببریم بزاریم بردیم گذاشتیم خونه خاله برگشتیم . زندگی ما‌بدون سکس گذشت تا اینکه خرداد ۹۹ تصمیم گرفتم که برم‌تهران دفترچه پست کنم‌تا مرزبانی نیافتم چون خراسان میندازه‌مرز . من از اینجا که راه افتادم از بچه های تهرانی تو تلگرام شماره گرفتم کوص بکنم اون موقعه رفتم بودم خونه یکی از اقوام که خانم و بچه هاش نبودن و صبحا خونه خالی بود من‌کارامو انجام دادم بهداشت و پلیس +۱۰ رفتم دنبال کسی بودم بیاد خونه ولی همه پیش میگرفتن دلو زدم به دریا به یگی پرداخت کردم که فیک در اومد پولو دزدید و رفت یکی شماره خاله داشتم زنگ زدم اسمش مریم بود ۹۱۸ اون موقعه خرداد ۹۹ تو میدان محمدیه مکان داشت ادرس داد روز اخری بود که دیگه میخواستم برگردم رفتم پیشش تو خونه با وسایل و کوله تو خونه نشستم خودت تپل بود هی گفتم بیا خودتو میخوام و اینا گفت نه خودم‌نمیتونم اقا تا مشتری بره من‌با خاله ور رفتم ممه و کوصشو از رو لباس که خیلی نرم بود و بزرگ‌میمالیدم😂😂 خاله هم میگفت اشکال نداره بمال😂 مشتریش رفت پولو زدم به کارتش رفتم داخل حالم گرقته بود یک‌کوص ۳۷ ساله کیری قیافه لاغر بود کردیم ک ابمون اومد اومدم خواستم برم با خودم گفتم پسر بزار به اینم بگم شاید قبول کرد به جای پول مشتری بفرستم بهش گفتم قبول کرد یک شماره ۹۹۰ دیگ از خودش داد اومدم شهرستان ۸ تا فرستادم گفتم برگردم دو بار دیگ میکنم ولی وقتی مرداد برای اعزام اومدم تهران جواب نداد و لاشی بازی کرد رفتیم خدمت اموزشی مرزن اباد یک‌ماه سختی بدون گوشی و تو محیط غریب تا تموم شد پام رسید تهران از طریق یک‌کانال کوص تهرانی پیدا کردم تو میدان پروین ۱۵۰ ۳۷ ساله رفتم اونم تپل بود و حرفه ای کردیم و مرخصی پایان دوره رو با انرژی خوب شروع کردیم تو طول دوران سربازیم تو تهران هم یک زوج گاییدم که اونم با مشتری فرستادن بود یک خانم اهوازی که اومد بود تهران مشتری براش بردم گاییدمش و یک ترنس که با پنجاه تومن برام ساک زد اینم‌تا اینجای زندگیم الانم گه تاریخ ۳۰/ابان /۱۴۰۰ شده با کسری که بردم خدمتم تموم شده و شهرستان هستم دوباره میخوام برگردم تهران تا خاطرات سکسی تازه ای رو شروع کنم
ببخشید که زیاد توضیح دادم نظرات شما‌رو میخونم با اینکه زیاد توضیح دادم ولی هنوزم‌خیلی‌جزییات رو‌ نگفتم .
ممنون از نگاه زیبا شما تا داستان های دیگر براتون زندگی سکسی ارزومندم

نوشته: آرمین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها