داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

زخم دوست داشتنی

هیچوقت به اینکه از دستش بدم فک نمیکردم یجورایی تربیت کرده خودش بودم
از سال دوم راهنمایی وقتی ک حتی پریود نمیشدم باهم بودیم با ۷ سال اختلاف سنی پسری ک نصف مدرسه تو کفش بودن مال من بود .
به انتخابش چادر میزاشتم و خلاصه هرطوری ک میخواست بودم و این رابطه کاملا دوطرفه بود و اونم متقابلا هرکاری ک من دوس داشتم میکرد
رابطمونم اولا ک اصلا ممه هم نداشتم در حد بوس و بغل بود ولی کم کم با گذر زمان رابطمونم بیشتر شد و سینهای من تو دستای بزرگ و قویش شکل گرفت و منم برای جبرانش تو مغازش یا تو ماشین براش ساک میزدم
اما همه چی کاملا اتفاقی تموم شد
بعد از ۴ سال ازدواج کرد و من داغون شده بودم افسرده شده بودم بااینکه پیشنهاد هم برا ازدواج هم برا دوستی زیاد داشتم اما دلم هیشکی رو نمیخواست جز عشق خودم
تا ۳ سال بعد ک ۱۹ ساله شده بودم و باهیشکی نبودم تو این مدت
دیگ چادر نمیزاشتم قدم کوتاه بود ولی هیکلم خوب بود و توی چشم بودم. دانشگاه نمیرفتم و کار میکردم اون روز بعد از کار با بچها رفتیم بیشه نشسته بودیم و سیگار میکشیدیم که یهو دستم کشیده شد برگشتم و به کسی ک اینکارو کرد نگاه کردم با دیدنش بدنم لرزید هنوزم مث قبلش بود ته ریشش پخش و نامرتب بود و بیشتر جذابش میکرد
کشیدم تو تاریکی و سیگارو ازم گرفت و گف امیدوار بودم ببینمت اما نه اینطوری و اشاره به تیپ و سیگارم کرد
منم گفتم برو بمیر به تو ربطی نداره ک سیگارو جسبوند تو قفسه سینم و برا خفه کردن جیغم لباشو رو لبام گذاشت عین وحشیا لبامو گاز میگرفت کشید عقب و بی اهمیت به صورت اشکیم گف گمشو وسایلتو بردار بیا از خدام بود هم دل تنگ بودم هم میترسیدم
شالمو کشیدم رو زخمم و رفتم کیفمو برداشتم به بچها گفتم داییم بود
رفتم پیشش بردم تو ماشین حرف نمیزد و میروند
به دستش نگاه کردم دیدم حلقه نداره تا اومدم حرف بزنم داد زد خفه شو سحر خفه شو .
رفتیم ته ته ی کوچه باغ ک هیشکی جرئت نداشت اون موقع شب بیاد برگشت سمتم و دوباره شروع کرد خوردن لبام واینار سینهامم میمالید لای پاهام داغ شده بود صدندلیشو داد عقب و کشیدم رو پاهاش شالمو برداشت و دکمهای مانتومو باز کرد منم دقیقا رو کیرش نشسته بودم و خودمو تکون میدادم تاپو و سوتینمو داد بالا و تکیمو داد به فرمون و شروع کرد خوردن ممهام من موهاش گرفته بودم و اه میکشیدم.
بعد چند دیقه برم گردوند رو صندلی خودم و کیرشو دراورد و منم شروع کردم ساک زدن کیرش
بهم گفت برو عقب منم گفتم نمیخوام ک سیلی زد بهم و گف برو تا سگ نشدم سحر
از بین صندلیا رفتم عقب اونم پیاده شد و عقب سوار شد و تیشرتشو دراورد
مانتومو کامل دراورد و دکمه شلوارمو باز کرد منم هی میگفتم نکن و نمیخام با اینکه از خدام بود اونم محل نمیزاشت و شلوارو کشید پایین و سرشو برد لای پام و کسمو خورد غرق لذت بودم
فقط دعا میکردم بعد صب تاحالا کصم بو عرق نگرفته باشه سرشو اورد بالا و دوباره لبامو خورد و گفت برگرد
منم ک ازسیلی خوردن دوباره میترسیدم برگشتم وخم شدم انگشتشو تو کونم کرد زیاد درد نداشت اما وقتی تعداد انگشتاش رسید به ۳ تا نزدیک بود بزنم زیر گریه ولی اون انگار ن انگار و بعد دراوردن انگشتاش کیر بزرگشو فرو کرد تو کونم جیغ زدم و التماسش کردم در بیاره اما اون فقط موهامو میکشید و محکم ضربه میزد و با دستاش رو کونم سیلی میزد
منم دیگ انگار سر شده بودم
کیرشو دراورد و نشست و منو نشوند رو کیرش
تاپو و سوتینمم کند و زل به ممهام ک با بالا پایین شدنم میلرزید
یهو محکم گرفتم و تموم ابشو تو کونم خالی کرد و من ازین کون دادن فقط موقعی لذت بردم ک کیرش تو کونم نبض میزد موقع خالی شدنش
لبمو گاز گرفت و بلندم کردم از جلو دستمال اورد و تمیزم کرد
اصلا نمیتونستم بشینم و حالا ک سرد شده بودم بیشتر دردو میفهمیدم بردم دم خونه و گوشیمو ازم گرفت و گوشی خودشو داد بهم و گف برو
فهمیدم میخاد چکم کنه و ببینه ک با کسی ام یا نه
بعد سه سال برگشتیم باهم
بااین فرق ک دیگ جای مغازه و ماشین منو میبرد تو خونش و کونمو جر میداد
هنوزم ک هنوزه عاشقشم الان ۷ سال از اون ماجرا میگذره من ۲۶ سالمه و مامان بچهای عشق بچگیم شدم و همرو مدیون سیگاری ام که زخمش منو به عشقم رسوند
هنوز ک هنوزه وقتی عصبانیه حرصشو سر کونم خالی میکنه و من عاشق وحشی بازیاشم
پایان

نوشته: سحر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها