داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

روابط سکسی با سمیه

سلام به همه دوستان انجمن کیر تو کس عرشیام و چندخاطره براتون ارسال کردم ودوباره میخوام یه خاطره دیگه براتون بازگو کنم همانطوریکه قبلا هم گفته بودم بواسطه چندین نعمت خدادادی و شرایط مالی و شغلی مناسب همیشه سروکارم با خانمهای خوشگل و زیبا و شیک پوش هستش و چه بسا تو این بین زنان و یا دختران اهل برنامه خودی نشان می دهند و چراغ سبز نشان می دهند . بریم سراصل خاطره : بواسطه همین یکیار نعمات خدادادی از شانس خوبم از نعمت آلت تناسلی در وضعیت خوب و حتی عالی بودم (در حالت راست 25 سنت ) بطوریکه اکثر زنان و دختران فامیل و بستگان و همسایگان یه طورهایی وصف آن را شنیده و بعضی هم حسرت به دست آوردن آن را حتی برای لحظه ای داشتند به جهت شانس خوبم بعد عروسی و ازدواجم با کله رفتم تو جمع کوس و کون عالی و بی نهایت خانواده همسر و فامیلشون و دوستانشون . و چه استفاده ها از این فرصت که نبردم و تمامی آنها از دریای بیکران کیر ما بی نصیب نبودند همانطوریکه در داستانهای قبل گفتم بواسطه شغلم خواهرزنم که یه دخترشیطون و هوس بازی هم بود بعلت جمع نمودن هزینه های عروسی خودش و پس انداز سرمایه اولیه در فروشگاهم بعنوان طراح و خیاط لباس های مجلسی و مانتو مشغول بود که با یکی از دوست پسرهاش موقع سکس از کون در کارگاه فروشگاه مچش را گرفتم و این شد شروع رابطه سکسی ما با اون و دوستان زیبا و خوشگلش یه روز مانده به مراسم جشن تولد دخترم یکی از دوستان خوشگل خواهرزنم (سمیه ) که آشنایی زیادی باهم داشتیم و اکثر موقعها با خواهرزنم تو کارگاه تنها بود به فروشگاه اومد و درباره جشن فردا با مهسا (خواهرزنم ) صحبت می کردند و می خندیدند که من وارد صحبتشون شدم که مهسا گفت سمیه به زن تو حسودیش میشه و حسرت زندگی اونو داره که تو این صحبتها یه دفعه صحبت از برنامه های شب و صریحتر سکس شد و سمیه جان یه آه بلندی کشید و همگی کلی خندیدیم که مهسا گفت اگه میشه سرراهت دوستش سمیه را هم برسونم و من هم قبول کرده و با هم راه افتادیم و بعد از طی مسیری بدون هیچ مقدمه ای سمیه گفت خوش بحال زنت با این …و ادامه نداد و من هم با اصرار ازش پرسیدم که چی و چی … که یه دفعه گفت با این کیری که تو داری
من : کی تو کیر منو دیدی که اینقدر حسرتشو میکشی مگه تو اصلا این سن و سال کیردیدی که فکرمیکنی مال من خوبه .
سمیه : کیردیدم ولی تعریف کیرتورو از مهسا شنیدم و میدونم با همدیگه چندین بار سکس داشتین و از لذتهاش خیلی گفته و چقدر با کیرتوحال کرده
من : خوب ؟
سمیه : خوب که چی ؟ اگه میشه بهت اعتماد کرد میخوانم منم یه حالی بکنم و لذت ببرم
من : تو اگر تعریف کیرمنو شنیدی فکرمیکنی میتونی تحملش کنی اذیت نمیشی ؟
سمیه : میدونم اذیت میشم ولی به دست آوردنش می ارزه .
تو اون موقع با یه تغییر مسیر کوچک رسیدیم به خونه و زود مشغول شدیم سمیه یه دختری بود 17 ساله با قد 170 و وزن بالای 80 کیلو سینه هایی درشت و از همه بهتر یه کوسی درشت و سفید و کونی فوق العاده بزرگ و زیبا وسفید بعد از لب تو لب شدن با سمیه یه دفعه تو حال حشری وصدای بلند گفت که بیا بیبا کوسمو بخور …لیس بززززززن …بخور و من هم تمام کوس خوشگلشو براش میخوردم و اونم ناله و زاری میکرد و التماس میکرد بیا بکن زودباش بیا بکن .
من : مگه تو اوپنی ؟
سمیه : نه میتونی از عقب بکن
من هم سریع با یه خیز عالی رفتم پشتش و کمی با کرم وازلین کیرمو و کونش را چرب کردم و با کمی زحمت فرستادم تو کونش که فکر کنم بعد ازبیست تلمبه تمامب ابمو خالی کردم تو کونش و جمع کردیم و خیلی هم لذت بخش بود و منم سزیع سمیه را رسوندم وبرگشتم فروشگاه و این شد باب ورود ما به حریم سمیه جان و 15 سال سکس و لذت و گناه … اگر دوست داشتین سکسهای بعد و خاطرهانگیز دیگه ای را براتون خواهم فرستاد .
نوشته: عرشیا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها