داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

داستان سکس قهوه تلخ (طنز)

بنام خدا
با سلام این اولین داستان منه که البته سکسی نیست پس خواهشن واسه شهوت نخونینش در ضمن این داستان فانتزی و طنز است پس فحش ندید خواهشا خواهشا خواهشا فقط بهم بگید که این داستان بیشتر بهتون حال میده یا داستان های سکسی!
بنام خدا
‏ راستشو بخواین من سیامک انصاری فردم!همون مستشار توی سریال قهوه تلخ! حالا یشب رفته بودیم پیش شاه! شاه به ما گفت بیا بازی فکری کنیم!گفتم چه بازی؟گفت بازی صددرصد فکری کون بیار کیر ببر!منم که رگ قزوینیم گرفت گفتم اعلاحضرت میدونی قزوین کجاست؟گفت کجاست؟گفتم اگه اراده کنی همینجاست!گفتم اعلا حضرت بکن که اسبو جاده مهیاست بیا تا بزنیم خلاصه کشید پایین ما هم زدیم که یهو دیدم یه چیزی پشته سرمه دیدم بابا عطی اومده کیرشو در اورده میخواد بکنه گفتم چیکار میکنی؟گفت من چیکار میکنم!اینجا کیه من چیم!کیییه؟کیییه؟چییییه؟من گفتم چیزی نیست عزیزم! گفتم شکوفه!گفت جان گفتم بزن دیدم شمشیرشو برداشت یکی زد رو کیر بابا اتی شمشیر شکست!بابا اتی گفت چی میگه!آقا بابا شاه با ژزفینیه اومده بودن با شاه حالی به حولی کنند!گفتم بابا شاه بایست ژزفین رو گرفتم انداختمش رو تخت!کردم تو کونش دیدم بابا اتی پشت باباشاهو گرفتن خط کش هم اوردن دارن هدف گیری میکنن تا بزنن داخل!کس ژزفین که هی میزدند تو شکمش دیگه مونده بودم که یهو دیدم کیر بابا شاه رفت تو کون شاه!شاه داد زد کمرم شکست!گفتم دیوث کردن تو کونت چه ربطی به کمرت داشت!خلاصه من که حشری شده بودم رفتم و کل 1927 نفر نگهبان رو کردم!بعد رفتم کل زنای دارالاماره رو کردم!که یهو کلی پسر ریخت تو در بار که نمیشد تو دربار راه بری!خلاصه رفتم طرفای همین حموم قدیمیا که اسمشونو نمیدونم!دیدم بابا اتی و بابا شاه و شاه اون 3 تا سرباز باقی مونده که هنوز از شطر کیر من در امان بودن اومدن همراهم!یه سوراخی دم در حموم بود!دیدم پایه زنه معلوم تعریف کردم گفتم بزنید بزنید بزنید(جلغ) بعد رفتم سینه هاش معلوم شد گفتم بزنید بزنید بزنید بعدش هم گفتم بچه ها نزنید کس کشا نزید خواهر کسه ها نزنید!زنمه نژنید!آخه خیلی نامردیه که آدم زن خودشو بکنه!بعدش بابا شاه گفت مستشار خواهرت کوجیه؟گفتم تخم سگ تو چیکار خواهر من داری برو زنمو بکن!تا وقتی زنه من هست چرا خواهرم!بعدش رفتن زدن زدن کردن!بعدش آقا محمد خان قاجار حمله کرد!بعد منو دید گفت نیما تونی!گفتم آخه خواهر کسه کس کش مخنت تو منو از کجا میشناسی؟گفت همه کون گشاد ها و مخنتای دنیا تورو میشناسن آوازه کیر تو که از هیمالیا هم بزرگتره از فلات تبت تا قاره آمریکا رسیده!گفتم حالا چیکار داری گفت حالا بیا دور همیم!یه دست بکن ایرانو بده به من!منم گفتم ای بابا حالا که ایرانی هستی اشکال نداره بیا یه دست به ما بده بعدشم برو این زن مارو هم بردار ببر بکن ماله خودت!ولی اون نامرد رفت تو کرمان 70000 نفر رو کشت و چشماشونو از کاسه در اورد(این قسمت طنز نیست چون اون آدم ها واسه ایران و ایرانی کشته شده اند و ما آنها را شهید میدانیم)منم حالم بد شد افتادم مردم بعدش تو این دنیا فهمیدم کیر منو برداشتن باش اسکلت سازی های برج میلاد رو تکمیل کردن!تموم شد بیاین سعی کنیم از داستان های سکسی فقط واسه شهوت استفاده نکنیم و واسه طنز هم استفاده کنیم خواهشان فوش ندید خواهشا خواهشا خواهشا راستی اگه خوشتون اومد بگید تا باز بنویسم

نوشته:‌ سیاوش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها